عمر، جانشینیِ پس از خود را به سوی عثمان، مدیریت کرد
از اعضای شورای 6 نفره، تنها زبیر به خلافت امیرالمومنین تمایل دارد، او پس از وفات پیامبر، خلافت را تنها حق ایشان میدانست.(الإمامةوالسیاسة،ج1،ص28) ولی چهار نفر دیگر با خلافت او مخالفند؛ طلحه، در جریان غصب خلافت از پسرعمویش ابوبکر حمایت میکرد و با خلافت امیرالمومنین موافق نبود؛ عبدالرحمن بن عوف، شوهر خواهر عثمان، علاوه بر خویشاوندی، با عثمان عقد اخوت داشت؛ سعد بن ابیوقاص نیز با کینهای که به امیرالمومنین داشت،(نهج البلاغه،خطبه3،ص48) ایشان را بهعنوان خلیفه برنمیگزید. عُمَر، برای محکمکاری که مبادا طلحه یا سعد رأی خود را به حضرت دهند، حکم کرد که اگر سه نفر از اعضاء بر یکی و سه نفر دیگر بر دیگری توافق کردند، در اینصورت رأی دستهای معتبر باشد که عبدالرحمن در آن است. پس باز هم در اینصورت عثمان خلیفه میشد. سرانجام نیز در عمل، آن شد که عمر میخواست. طلحه به نفع عثمان کنار کشید؛ سعد اختیار رأیش را به پسرعمویش عبدالرحمن واگذارد و عبدالرحمن نقش تعیینکنندهی خود را در شورا بازی کرده و رأیش را به عثمان داد و بدینگونه عمر، حساب شده، خلافت را بهسوی یار دیرینش کشاند و عثمان با چهار رأی، خلیفه شد.
پینوشت:
الإمامة و السیاسة، ابن قتیبه أبومحمد عبدالله بن مسلم الدینوری(م۲۷۶ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق-۱۹۹۰م، ج1، ص28.
نهج البلاغه، سید رضی، دارالهجره، قم، خطبه3، ص48.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1396/05/01 - 01:58
لینک ثابت
سلام خدمت نویسنده محترم. اجرت
افزودن نظر جدید