تائویسم چه میگویند؟
سینما یکی از ابزارهای بسیار قوی است که میتواند بهراحتی، باورها و اعتقادات مخاطبینش را دگرگون کند. در همین راستا، رسانهی ملی باید بهقدری هوشیارانه عمل کند تا در دام این آسیبها نیفتد؛ ولی گاهی مشاهده میکنیم که توسط این رسانه، مذاهب و آیینهای انحرافی توسط فیلمها و انیمیشنهایی ترویج داده میشود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بودیسم یکی از کهنترین آیینهای هندی است که قدمت آن به 2500 سال میرسد بهطوریکه سایر کشورهای همسایه از قبیل چین، ژاپن، تبت و غیره از آن تأثیر گرفتهاند. این آیین به شاخههای مختلفی مانند شامانیسم، هندوئیسم و تائوئیسم تقسیم شده است.
تائوئیسم یکی از عرفانهای طبیعتگرا محسوب میشود. انسانها در کنار طبیعت، و با دیدن بلاها و نعمتها و قدرتی که در طبیعت بود سعی کردند درون خود را کاوش کنند و راه ارتباطی بیابد تا با نیروی بیکران طبیعت، یکی شوند. و در این جریان با اعمال خود، دست به تغییر ادیان و مذاهبی که توسط پیامبران آمده بود شدند. این مردمان طبیعت را در مرکز توجه قرار داده، علاقه به جهان و دلبستگی به حیات و ادامه زندگانی را هدف و مقصود نهایی خود قرار دادهاند.[1]
سینمای معناگرا نیز دراینبین دستخالی ننشست و توانست با قدرت محصورکننده خود این آیین را بهشدت ترویج کند. بخشی از فیلم و انیمیشنهایی که در این راستا ساخته شد، عبارتاند از: فیلم 2012، معبد شائولین، ماتریکس و پاندای کونگفو کار است.
انیمیشن پاندای کونگفو کار در چند بخش از شبکهی ملی برای کودکان و نوجوانان پخش شد و یکی از اهداف این انیمیشن ترویج تائوئیسم و انرژی چی و آداب مربوط به آن است.
نگاه عرفان تائو به اصالت حیات مادی و بحث تناسخ است که این موجب محدودیت دید ماورائی این مکتب شده است. به همین دلیل خدایی که در این آیین تصور میشود خدایی است که محدود به اجزاء و جهان مادی است و تنها جلوهی حکومتش جهان ماده است و فراتر از آن چیزی برایش متصور نیست. همچنین غایتی که این آیین برای خود ترسیم میکند رسیدن به آرامش و سلامت جسم است. و این درصورتی است که هدف خلقت و غایت انسان چیزی بسیار فراتر از آن است که در اینجا ترسیم میکنند.
مخاطبین این گروه سنی که نوجوانان و جوانان هستند قدرت تشخیص و تفکیک ادیان را ندارند و بهطور ناخواسته به این سمت متمایل شده و علقهای برای آنها ایجاد میشود که این برای قشر جوان ما، تهدید کننده است. و این درحالی است که اسلام بیبدیلترین و غنیترین دین آسمانی است که ما هنر انتقال آن را برای کودکانمان نداریم و نتوانستهایم به خوبی در این عرصه وارد شویم. سؤالی که مطرح میشود، این است که آیا بهتر نیست رسانهی ملی محتوای برنامهها و انیمیشنها را رصد کند تا افکار کودکان یک کشور اسلامی توسط آیینهای انحرافی مانند بودیسم و تائوئیسم و غیره مسموم نشود. و آیا بهتر نیست در راستای ترویج اسلام ناب از برنامهسازان و سازندگان متعهد حمایت کند تا برنامههای فاخری برای مخاطبین پخش شود؟
پینوشت:
[1]. حمیدرضا مظاهری سیف، فالون دافا، قم: عصر آگاهی، 1390، ص 80.
افزودن نظر جدید