اشکال مشترک کتابهای آسمانی به آموزهی فدا
پس از اینکه مسیحیان در مورد به صلیب کشیده شدن مسیح به اشتباه افتادند، با پذیرش کشته شدن مسیح، آموزههای انحرافی خاصی از جمله فدا ایجاد کردند. در حالی که فدا از نظر کتابهای آسمانی از جمله قرآن، انجیل و تورات رد شده و قابل پذیرش نیست.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از عروج حضرت عیسی (علیهالسلام)، انحرافات گستردهای در مسیحیت رخ داد. یکی از این انحرافات تصلیب مسیح و درنتیجه اعتقاد به آموزهی فدا است. با مشتبه شدن امر، مسیحیان گمان کردند عیسی مسیح بر روی صلیب کشتهشده و به سبب همین گمان غلط، مدعی شدند که وی، فدای گناهان بشر شده و به این صورت آموزهی فدا را که هماکنون یکی از ارکان اصلی مسیحیت است، شکل دادند. در حالی این عقیدهی انحرافی در مسیحیت شکلگرفته است که کتابهای آسمانی ازجمله تورات، انجیل و قرآن بهطور صریح این عقیدهی باطل را، مردود اعلام کردهاند.
قرآن کریم، معجزهی جاوید پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، معتقد است که هر کس به طریق هدایت رفت به خود نفع خواهد رساند و هر کس راه ضلالت را در پیش گرفت به خود ضرر خواهد زد؛ سپس نتیجه میگیرد که هیچکس وبال عمل دیگری را به گردن نخواهد گرفته و بهاصطلاح هر کس در قبر خود خواهد خوابید و نسبت به کارهای خود حساب پس خواهد داد: «مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً [إسراء/15] هر كس راه هدايت يافت تنها به نفع و سعادت خود يافته و هر كس به گمراهى شتافت آنهم به زيان و شقاوت خود شتافته و هیچکسی بار عمل ديگرى را به دوش نگيرد و ما تا رسولی نفرستيم هرگز كسى را عذاب نخواهيم كرد.»
عهد عتیق نیز همنوا با قرآن، کشته شدن شخص در مقابل گناه دیگران را رد کرده و معتقد است هر کس برای گناه خود کشته خواهد شد: «پدران بهعوض پسران کشته نشوند و نه پسران بهعوض پدران کشته شوند. هر کس برای گناه خود کشته شود.»[1] همچنین در بخشی دیگر از کتاب مقدس به صورتی مفصل به این موضوع پرداختهشده و تأکید میکند گه شخص عادل به خاطر گناه افراد شرور نخواهد مرد: «هر که گناه کند او خواهد مرد. پسر متحمل گناه پدرش نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود. عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شریر بر خودش خواهد بود؛ و اگر مرد شریر از همه گناهانی که ورزیده باشد بازگشت نماید و جمیع فرایض مرا نگاه داشته، انصاف و عدالت را بجا آورد او البتّه زنده مانده نخواهد مرد.»[2] همانطور که در این عبارت کتاب مقدس بهوضوح عنوانشده، ازنظر عهد عتیق کشته شدن شخص عادل به خاطر گناه دیگران، غیرقابلپذیرش است و کتاب مقدس علاوه بر اینکه چنین سنتی را نمیپذیرد بلکه تأکید میکند که این امر نباید رخ دهد. حال چگونه است که عیسی مسیح که خود را عامل به دستورات تورات معرفی میکرد، برخلاف تورات خود را که بهترین فرد روزگار خود بود، فدای گناه افراد شرور بکند؟
در عهد جدید نیز از مضمون برخی از عبارت چنین فهمیده میشود که رشد و سعادت انسانها تنها در گرو انجام اعمال صالح و پایبندی به واجبات و دوری از محرمات است، نه اینکه فردی صالح بمیرد و کفارهی همهی گناهان بشر شود. در اناجیل داستان جوانی روایتشده که از حضرت عیسی مسیح در مورد چگونگی رسیدن به سعادت اخروی سؤال میکند. عیسی مسیح در پاسخ به این شخص چنین میفرماید: «احکام را میدانی، زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، دغلبازی مکن، پدر و مادر خود را حرمت دار... عیسی به وی نگریسته، او را محبّت نمود و گفت: تو را یکچیز ناقص است، برو و آنچه داری بفروش و به فقرا بده که در آسمان گنجی خواهی یافت و بیا صلیب را برداشته، مرا پیروی کن.»[3] بیشک اگر خود عیسی مسیح به آموزهی فدا اعتقاد داشت باید به وی میگفت که نگران نباش من فدای گناهان شما خواهم شد؛ درحالیکه نهتنها چنین نکرد بلکه او را به انجام واجبات و ترک محرمات امر کرد. حال باید مسیحیان پاسخ دهند که بر چه اساسی معتقدند عیسی مسیح به خاطر گناهان دیگران کشتهشده است؟ آیا از کتابهای آسمانی مجوزی برای این اعتقاد باطل خوددارند؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، تثنیه 24: 16.
[2]. همان، حزقیال 18: 21-22.
[3]. همان، مرقس 10: 17- 21.
افزودن نظر جدید