طریقههای صوفیه در طرائقالحائق و دیگر کتب
در حالی که کتب متقدم صوفیه طریقههای صوفیه را بر اساس عقاید آنها معرفی کرده و از آنها نام بردهاند، معصومعلیشاه شیرازی در کتاب طرائق الحقائق به دنبال تطهیر صوفیان برآمده، لذا صوفیه را منسوب به موسسین فرقههای صوفیه معرفی کرده است تا انگشت اتهام عقاید انحرافی از ایشان برداشته شود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حالی که کتب متقدم صوفیه طریقههای صوفیه را با عقاید آنها معرفی کرده و از آنها نام بردهاند، کتاب طرائق الحقائق معصومعلیشاه شیرازی که منبعی موثق برای نوشتههای صوفیه اخیر است، در ذکر نام طریقههای صوفیه اقدام به تقسیمبندی جدیدی کرده و عمده طریقههای صوفیه را که نام امالسلاسل به آن داده است را محصور در چهارده فرقه نموده و منشا این طریقهها را معروف کرخی معرفی کرده است.
بیانالادیان، از کتابهای قدیمی فارسی درباره ادیان و مذاهب است. این کتاب نوشته ابوالمعالی محمد بن عبیدالله عالم قرن پنجم است. ابوالمعالی در باب چهارم، فرقهها را به هشت فرقه عمده اهل سنت و جماعت، معتزله، شیعه، خوارج، مجبّره، مشبهه، صوفیه و مرجئه تقسیم کرده است. وی مذهب اعتقادی صوفیه را تحت دو عنوان نوریه و حلولیه بیان میکند و میگوید که این فرقهها مورد نکوهش عموم جامعه قرار داشتند.[1]
همچنین کتاب "تبصرة العوام فى معرفة مقالات الأنام" يكى از دو كتاب فارسى در فن ملل و نحل و شرح مقالات و آراء و ديانات است كه از دوران قبل از استيلاى مغول به جا مانده است. سید مرتضی ابن حسنی داعی رازی (متوفی قرن 6 ه. ق) عنوان باب شانزدهم این کتاب را "در مقالات صوفیان" قرار داده است و صوفیان را ضمن شش فرقه نام برده است:
1. اتحادیه
2. عشاقیه
3. نوریه
4. واصلیه
5. منکرین علم و استدلال
6. شکم پرستان
وی در وصف "واصلیه" میگوید: «صوفیه ادعا دارند که ما به حق رسیدهایم و تکلیف کردن نماز و روزه و زكات و حج و احكام به خاطر آن بوده است تا شخص به آنها مشغول شود و به تهذيب اخلاق دست یابد تا بدین وسیله شناخت حاصل کند و زمانی که برای او شناخت حاصل شد، يعنى به حقّ رسيد، تكليف از او برداشته میشود و هيچ چيز از شرايع دين برایش واجب نخواهد بود و همه افعال حرام از شراب و زنا و لواط و مال مردم، بر او حلال خواهد شد و كسى بر او اعتراضى نخواهد کرد. تا جایی که هر عملی که او انجام دهد نيكو قلمداد میشود. اگر قصد بهرهبردن از مادر و دختر و خواهر و برادر و خاله و عمّه و پسر خود و یا حتی زن ديگر را داشته باشد، همگی برای او مباح خواهند بود و از سوی او امری پسندیده است. و نیز در این باره میگويند اگر شهوت بر یکی از این طایفه غالب شود و از ديگرى مجامعت طلب كند، اگر او ممانعت كند او به خداوند نمیرسد و اگر كودكى يا مردى كه از واصلان نباشد او را اجابت كند و شهوت او را برطرف سازد، اين شخص به درجه ولايت برسد و از اولياى بزرگ میشود. چرا كه وسایل راحتی واصلی را فراهم کرده است و اين مذهب و اعتقاد همه عارفانی است كه در زمان ما زندگی میکنند، اگرچه عارفان این زمان به قبر و قیامت و حشر و نشر اعتقاد ندارند.»[2]
اما صاحب "طرائق الحقائق" وقتی فرقههای صوفیه را برمیشمرد، در ذکر سلاسل چهارده گانه معروفیه میگوید: «و آنچه نوشتهاند به دوازده یا به چهارده سلسله و رشته منشعب گشته است.
1. سلسله سهروردیه که منسوب به شیخ ابونجیب ضیاء الدین عبدالقاهر سهروردی است.
2. مولویه که منسوب است به مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به رومی.
3. سلسله نوربخشیه که به جهت انتساب به سید محمد نوربخش، نوربخشیه خوانده شده است.
4. صفویه که منسوب است به شیخ صفی الدین اسحاق الموسوی الاردبیلی است.
5. نعمتاللهیه که به نام سید نورالدین نعمتالله ولی منسوب است.
6. سلسله ذهبیه کبرویه که به شیخ نجمالدین کبری الخوارزمی الخیوقی منسوب است.
7. سلسله ذهبیه اغتشاشیه که به سید عبدالله مشهدی متصل میشود.
8. سلسله بکتاشیه که منسوب است به سید محمد رضوی مشهور به حاجی بکتاش ولی است.
9. سلسله رفاعیه منسوب به سید احمد الرفاعی الموسوی است.
10. سلسله نقشبندیه که منسوب است به خواجه بهاءالدین اردستانی است.
12. سلسله قونویه که به شیخ صدرالدین محمد اسحاق القونیوی نسبت داده شده.
13. سلسله قادریه که منسوب است که شیخ عبدالقادر جیلانی(گیلانی) میباشد.
14. سلسله پیر حاجات.»[3]
صاحب طرائق الحقائق بر آن بوده است که بار منفی عقاید انحرافی تصوف را از ایشان برداشته و سلاسل صوفیه را با نام موسسین فرقههای مذکور معرفی کند تا انگشت اتهام از فرقههای صوفیه برداشته شود، غافل از اینکه فرقههای صوفیه همچنان به عقایدی همچون حلول و اتحاد و ... پایبند بوده و هستند و فقط نام ایشان تغییر یافته است.
پینوشت:
[1]. ابوالمعالی محمد حسینی علوی، بيان الأديان در شرح اديان و مذاهب جاهلى و اسلامى، روزنه، تهران، 1376، ص 44
[2]. سید مرتضی ابن حسنی داعی رازی، تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام، اساطیر، تهران، 1364، چاپ دوم، تصحیح اقبال آشتیانی عباس، صص 131 و 132
[3]. شیرازی محمد معصوم (معصومعلیشاه)، طرائق الحقائق، مصحح محجوب محمدجعفر، سنایی، تهران، 1382، صص 306 و 307
افزودن نظر جدید