پیرامون مسیحی شدن پولس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بدون شک پولس یکی از شخصیتهای مهم و بیبدیل مسیحیت انحرافی است. بر اساس نوشتههای کتاب مقدس، پولس در ابتدا شخصی یهودی و دشمن سرسخت مسیحیان به شمار میآمد؛ اما زمانی که وی برای آزار و اذیت مسیحیان راهی دمشق میشود، به ادعای خود پولس در بین راه عیسی مسیح بر وی ظاهرشده و او را از آزار و اذیت خود و پیروانش منع کرده و پولس تحت تأثیر عیسی مسیح قرارگرفته و پس از گذشت اندک زمانی، به شخصیت شمارهی یک مسیحیان، تبدیل میشود! اما واقعیت این است که کتاب مقدس، ماجرای این واقعهی مهم را بهصورت متناقض روایت کرده بهگونهای که انسان روشنفکر را در اصل وقوع آن، به شک و تردید وامیدارد.
در اعمال رسولان در مورد ملاقات عیسی مسیح با پولس چنین آمده است: «پس او رهسپار شد. در راه، در نزدیکی دمشق، ناگهان نوری خیرهکننده از آسمان گرداگرد پولس تابید، بهطوریکه بر زمین افتاد و صدایی شنید که به او میگفت: پولس، پولس، چرا اینقدر مرا رنج میدهی؟ پولس پرسید: آقا، شما کیستید؟ آن صدا جواب داد: من عیسی هستم، همان کسی که تو به او آزار میرسانی! اکنون برخیز، به شهر برو و منتظر دستور من باش. همسفران پولس مبهوت ماندند، چون صدایی میشنیدند ولی کسی را نمیدیدند!»[1] در بخشی دیگر از اعمال رسولان دوباره به همین ماجرا اشارهشده و چنین روایت میشود: «گفتم: خداوندا، حالا چه کنم؟ خداوند فرمود: برخیز، به دمشق برو. در آنجا به تو گفته خواهد شد که خدا چه نقشهای برای بقیه زندگیات دارد.»[2] در این دو روایت از کتاب مقدس، تصریحشده است که پس از ملاقات پولس با عیسی مسیح، دستور خاصی به وی داده شد و عیسی مسیح فقط به او گفت که به دمشق رفته و در آنجا منتظر رسیدن دستورات باشد. به این بیان که پولس با مشاهدهی نور خیرهکننده و صدای عیسی مسیح از سختگیری و ظلمهایی که علیه مسیحیان انجام داده بود توبه کرده و پس از پذیرش توبهاش، عیسی مسیح او را به دمشق فرستاده و از او خواست که منتظر دستورات عیسی مسیح باشد.
در باب انتهایی اعمال رسولان، بار دیگر به داستان تحول پولس و تغییر شخصیت وی و چگونگی مسیحی شدنش، اشارهشده است؛ اما این بار بهگونهای این داستان روایت شده که با دو بیان قبلی کاملاً متناقض و متفاوت است. در این بخش از اعمال رسولان ماجرای ملاقات پولس با عیسی مسیح چنین روایت شده است: «حال، برخیز! چون به تو ظاهر شدهام تا تو را انتخاب کنم که خدمتگزار و شاهد من باشی. تو باید واقعه امروز و اموری را که در آینده به تو نشان خواهم داد، به مردم اعلام کنی؛ و من از تو در برابر قوم خود و قومهای بیگانه حمایت خواهم کرد. بلی، میخواهم تو را نزد غیریهودیان بفرستم تا چشمان ایشان را بگشایی تا به حالت واقعی خود پی ببرند و از گناه دست کشیده، از ظلمت شیطان خارج شوند و در نور خدا زندگی کنند؛ و من گناهان ایشان را خواهم بخشید و آنان را به خاطر ایمانی که به من دارند، در برکات مقدسین سهیم خواهم ساخت.»[3]
وجه تناقض این روایت با دو بیان قبلی این است که در دو مطلب اولی که از اعمال رسولان نقل شد، تصریحشده است که پس از متحولشدن پولس، عیسی مسیح تنها از او خواست که به دمشق رفته و منتظر دستوراتی که خواهد داد، باشد؛ یعنی در محلی که ملاقات صورت گرفت دستوری جز رفتن به دمشق به پولس داده نشد و هرگز به وی مأموریتی محول نشد؛ اما در روایت سوم از اعمال رسولان که ذکر شد، تصریحشده است که بلافاصله پس از تحول پولس در همان محل ملاقات، عیسی مسیح مأموریت و وظیفهی وی که هدایت مردم بود، تشریح کرده و سپس وی را راهی دمشق میکند. تشریح وظایف پولس و واگذاری مأموریت ویژهای به او توسط عیسی مسیح، بهقدری مهم است که در صورت صحت این ماجرا هرگز نمیتوان قبول کرد که در دو روایت قبلی به این موضوع اشاره نشود و این در حالی است که در تناقضی واضح روایات پیشین تصریح میکند که در محل ملاقات عیسی مسیح به پولس دستوری نداد و از وی خواست در دمشق منتظر دستورات وی باشد. آیا با وجود این تناقض و اختلاف بزرگ، میتوان اصل ماجرا را بهراحتی باور کرد؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی تفسیری کتاب مقدس، اعمال رسولان 9: 3-7.
[2]. همان، اعمال رسولان 22: 10.
[3]. همان، اعمال رسولان 26: 16-18.
افزودن نظر جدید