عبادت قبور جای عبادت خدا را میگیرد؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شبههای که ممکن است در توسل به مرده از زبان خیلیها شنید، این است که: در توسل به کسانیکه از دنیا رفتهاند، شک شرک و عبادت آنان وجود دارد، هر چند در کنار قبور آنان دعا و عبادت خدا انجام میشود، ولی به مرور زمان این مکانها مورد توجه قرار گرفته و نسلهای بعدی به جای عبادت خدا به عبادت قبور و صاحبان آن میپردازند، پس توسل باطل است؟
اولاً شک شرک در فرد زنده نیز وجود دارد، زیرا کسیکه توانایی دارد مرده را زنده کند، مریض را شفا دهد و کار خدایی بکند، مردم به مرور زمان، بهجای توجه به خدا به آنان توجه نموده و آنان را قبله خویش قرار میدهند، چنانکه مردم نسبت به حضرت مسیح چنین دیدی پیدا کردند و ایشان را خدا دانستند و تاکنون بر این عقیده باقی میباشند. همچنین گروه غُلات، که در دوران حیات حضرت علی (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) غلو کردند و آنان را خدا دانستند، پس شک شرک در زنده کمتر از مرده نیست.
ثانیاً شرک توسل و شک شرک در آن، دو مقوله جداگانه است؛ زیرا از این سؤال استفاده میشود که توسل، وقتی شرک میباشد که مقدمه برای عبادت غیر خدا قرار گیرد، پس اصل توسل حلال است. از اینرو توسل، بهخاطر خود توسل شرک نیست؛ زیرا اگر خود توسل شرک باشد، زنده و مرده را شامل میشود، در صورتیکه وهابیت توسل به زنده را شرک نمیدانند.
اما این مطلب که چون در توسل ممکن است به مرور زمان عبادت غیرخدا محقق شود؛ از این رو باید جلو توسل گرفته شود، این مطلب نیز ناتمام است، زیرا اولاً اگر ذات عمل حلال باشد، ممکن است این عمل حلال، مقدمه عمل حرام قرار گیرد و ممکن است مقدمه عمل حلال قرار گیرد. اگر آن عمل مقدمه حرام قرار گیرد، حرام است، اما اگر مقدمه عمل حرام قرار نگیرد، حلال است.
بهطور مثال: شراب را از انگور میگیرند، آیا میتوان گفت که چون شراب عمل حرام است، پس مقدمه آنکه انگور است حرام میباشد؟ روشن است کشت انگور بهعنوان کار کشاورزی مطلوب و مستحب است ولیکن ممکن است کسی انگور را برای شراب کشت کند و ممکن است برای استفاده حلال؛ پس کشت انگور منحصر در استفاده حرام نیست، تا کشت آن حرام باشد. از اینرو هر نوع عملی که استعداد مقدمه حرام را داشته باشد، حرام نمیشود. انگور استعداد شراب را دارد اما کشت، خرید و فروش آن حرام نیست. البته هر کس انگور را فقط برای شراب و کارخانه شرابسازی کشت کند و تهیه کند کار حرامی انجام داده است.
در توسل نیز که به توسل صحیح و باطل تقسیم میشود،[1] اگر غیر خدا پرستش شود، حرام و شرک است؛ اما اگر توسل بهخاطر احترام و تعظیم آثار پیامبر اکرم باشد و غیر خدا عبادت نشود، پسندیده و مستحب است. پس چرا یک کار حلال و پسندیده، بهخاطر شک شرک ممنوع شود، بلکه راه حل آن، آگاهی دادن به مسلمانان است، تا مانند سایر اعمال شرعی صحیح انجام دهند؛ از اینرو شک شرک و حرام بودن در تمام اعمال واجب وجود دارد؛ نماز واجب است، اما ممکن است در انجام آن به گونهای انجام گیرد، که به شرک منتهی شود، اگر کسی نماز را بهخاطر ریا و یا برای اغراض دیگری خواند، این عمل گناه و شرک است، آیا میتوان گفت چون در پرتو نماز مرتکب شرک شده، پس انجام آن ممنوع است، یا باید به مسلمانان آگاهی داده شود تا به صورت صحیح انجام دهند؟
در توسل نیز چون به دو صورت انجام میشود: توسل صحیح و توسل باطل، باید با آگاهی دادن جلوی افتادن در شرک گرفته شود. بدین جهت مسلمانان در طول تاریخ ضمن انجام سنت نبوی و زیارت بزرگان خود، بهخاطر آگاهی از نحوه توسل صحیح، هرگز مرتکب شرک نشدند، بلکه ضمن عبادت خدا، شعائر اسلام را تعظیم نمودند و گاه خدای بزرگ به برکت وجود پیامبران و اولیای الهی مشکلات آنان را برطرف میساخت.
متأسفانه محمد بن عبدالوهاب برخلاف مسلمانان گذشته، همه آنان را مشرک دانسته و میگوید: «من عبدالله ليلا و نهاراً ثمّ دعا نبيّاً او وليّاً عند قبره، فقد اتّخذ إلهين اثنين ولم يشهد أن لا اله الاّ الله.[2] اگر کسى در تمام شب و روز خدا را عبادت کند، آنگاه نزد قبر پيامبر و يا ولىّ خدا، آنان را بخواند (و حاجتى بطلبد) در واقع دو معبود براى خود برگزيده، و گواهى نداده است که معبودى جز خداى يگانه نيست.»
ثالثا، اگر توسل بهخاطر دارا بودن شک شرک ممنوع است، پس میبایست پیامبر اکرم از روز نخست، اصل زیارت قبور را به ویژه قبور صالحان را تحریم میکرد، تا هیچ مسلمانی نزد قبور، دعا و توسل انجام ندهد. در صورتی که آن حضرت نه تنها ممنوع نکرد، بلکه مسلمانان را به زیارت قبور توصیه و تأکید فرمود.[3]
پس به صرف اینکه در یک عمل ممکن است، انحراف و خطایی صورت گیرد، نمیتوان اصل آن را ممنوع کرد چنانکه در ریا و گناهان دیگر نیز احدی از علمای اسلامی اصل عمل را انکار نکرده است. از آنچه بیان شد به خوبی حقیقت توسل و عدم تفاوت آن بین زنده و مرده در توحید و شرک روشن شد.
پینوشت:
[1]. توسل صحیح و باطل
[2]. مجموعه مؤلفات الشيخ الإمام محمد بن عبد الوهاب، محمد بن عبد الوهاب، تحقيق : عبد العزيز زيد الرومي، محمد بلتاجي، سيد حجاب، ج 6، ص 146.
[3]. مراجعه شود به کتاب سنن کبری بیهقی، حیدرآباد، 1344، ج 1، ص 82، ج 5، ص 249.
اتحاف الخیرة المهرة بزوائد المسانید، بوصیری، احمدبنابیبکر، باب زیارة القبور، ج 2، ص 153. «این کتاب در ریاض چاپ شده است، در این روایات آمده است که پیامبر اکرم به زیارت قبور بقیع میرفتند و در آنجا دعا میکردند و از خدا درخواست کردند که پس از آنان از گمراهی دور باشند.»
افزودن نظر جدید