تاثیر عصمت انبیاء در حجیت کتاب مقدس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیان از وارد کردن بدترین تهمتها و ناسزاها در حق انبیای الهی هیچ ابایی نداشته است. دزدی و غارت، ناسزاگویی، نجاستخواری، بیعفتی، بیادبی نسبت به والدین، فرزند نامشروع بودن و ... [1] تنها بخشی از یاوهگوییهای کتاب مقدس نسبت به انبیای بزرگ الهی و رسولان وحی است. مسیحیان باوجود این همه اشکال محتوایی بر کتاب مقدس، این تهمتها را نسبت به انبیای الهی بیاهمیت میدانند و معتقدند هیچ منافاتی بین وجود این صفات در بعضی از اشخاص و پیامبر بودنشان وجود ندارد؛ به این بیان که یک شخص هم میتواند دروغ بگوید و دزدی کند و همزمان میتواند پیامبر نیز باشد. در مقابل این نظر مسیحیان، مسلمانان معتقدند که انبیای الهی باید معصوم بوده و از انجام هر عمل زشت و گناهی مبرا باشند. نتیجه آنکه اگر قائل باشیم که وجود عصمت در انبیا لازم و ضروری است، تهمتهای کتاب مقدس به انبیا محکوم و باطل بوده و باعث از بین رفتن حجیت آن است؛ اما اگر بگوییم که وجود عصمت برای انبیاء ضروری نیست، نمیتوان به کتاب مقدس به خاطر تهمتهایی که به پیامبران زده است، اشکال گرفت.
مسلمانان معتقدند که وجود عصمت در پیامبران ضروری بوده و عقل به آن حکم میکند. دلیل عقلی بر عصمت پیامبران الهی به این بیان است که: هدف اصلى از بعثت انبياء، راهنمایی بشر بهسوی حقايق و وظايفى است كه خداى متعال براى انسانها تعيين فرموده و ايشان در حقيقت، نمايندگان الهى در ميان بشر هستند كه بايد ديگران را به راه راست هدايت كنند. حال اگر پيامبران از گناه و اشتباه محفوظ نباشند و خودشان برخلاف محتواى رسالتشان عمل كنند، مردم رفتار ايشان را بيانى متناقض با گفتارشان تلقى مىكنند و ديگر به گفتارشان اعتماد لازم را پيدا نمىكنند و درنتیجه هدف از بعثت انبياء بهطور كامل محقق نخواهد شد. پس حكمت و لطف الهى اقتضاء مىكند كه پيامبران افرادى پاك و معصوم از گناه باشند و حتّى كار ناشايستهاى از روى سهو و نسيان هم از ايشان سر نزند تا مردم گمان نكنند كه ادعاى سهو و نسيان را بهانهاى براى ارتكاب گناه قرار دادهاند. [2]
و بهبیاندیگر، كسى كه امكان گناه يا خطا در گفتار و رفتار او باشد؛ مثلاً دروغ گفتن براى او فرض شود، هنگامیکه سخنى را مىگويد و نسبت به خداوند مىدهد، هم احتمال دارد كه دروغ بگويد، چراكه از گناه معصوم نيست و هم احتمال دارد كه اشتباه كند و به خطا گفتارش را به خدا نسبت دهد چراكه از خطا مصون نيست، بنابراين اعتماد به اينكه سخن او دستور الهى است حاصل نشود و درنتیجه غرض بعثت و رسالت نقض شده است. از اين نكته نبايد غافل بود كه، وثوق و اطمينان كامل به نبى وقتى حاصل مىشود كه در هيچ حالى حتّى قبل از بعثت به خطا و گناه آلوده نشده باشد، چراكه گفتار شخصى كه درگذشته زندگیاش هم داراى خطا و گناهى نبوده از مقبوليت و ارزش بيشترى برخوردار است و باعث ايجاد اطمينان و آرامش نفس در مکلفین مىگردد. [3]
با توجه به این دلیل عقلی که عقل هر روشناندیش بیتعصبی به آن حکم میکند، همهی انبیای الهی معصوم از خطا و اشتباه بوده و در هیچ برههای از زندگی خود مرتکب گناه و اعمال زشت نشدهاند؛ بنابراین، بیشک تهمتهای که کتاب مقدس به انبیای بزرگ الهی زده است، همه کذب، نادرست و اشتباه است؛ منشأ این اشتباه نیز این است که کتاب مقدس کنونی از سوی خداوند وحی نشده است و نوشتهی انسانهای مجهول و غیر معصوم است و درنتیجه حجت دانستن این کتاب و اطمینان به آن عقلانی نبوده و به جزء افراد متعصب کسی نمیتواند از آن پیروی کند.
پینوشت:
[1]. سفر خروج 3: 22/ مزامير 106: 32 و 33 / حزقيال نبى 4: 12 ـ 16 / اشعياء نبى 20: 3 ـ 5 / يوحنّا 2: 4 و 3 / روت 1: 4.
[2]. مصباح يزدى: عقايد، ص 202؛ به نقل از میخواهم مسیحی شوم، سید ابن المرتضی رضوی، ص 12.
[3]. استاد سيّدان: دروس اعتقادى، ص 105؛ به نقل از همان.
افزودن نظر جدید