داستان تدهین عیسی مسیح با عطر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیان مجموعهای از تناقضات، اشتباهات و اختلافات است. از بررسی محتوای موجود در کتاب مقدس رایج در بین مسیحیان بهخوبی میتوان فهمید که در بخشهایی از کتاب مقدس مطلبی عنوانشده که در همان مطالب در بخشی دیگر از کتاب مقدس با اختلاف فاحشی بیانشده که این اختلافات صحت مطالب کتاب مقدس را زیر سؤال میبرد. یکی از مصادیق این نوع اختلاف مربوط به داستان تدهین عیسی مسیح با عطر است.
داستان ازاینقرار است که عیسی مسیح درجایی نشسته بودهاند که شخصی با عطری بر وی واردشده و عیسی مسیح را تدهین میکند. این داستان در بخشی از کتاب مقدس چنین آمده است: «اما عیسی به بیت عنیا، به خانه شمعون که قبلاً جذامی بود، رفت. سر سفره، زنی با یک شیشه عطر گرانبها وارد شد و عطر را بر سر عیسی ریخت. شاگردانش وقتی این عمل را دیدند، اوقاتشان تلخ شد و گفتند: «حیف از این عطر که تلف شد. او میتوانست آن را به قیمت خوبی بفروشد و پولش را به فقرا بدهد.»[1] توجه به این نکته حائز اهمیت است که این ماجرا در خانهی شمعون در بیت عنیا اتفاق افتاده و آن زن نیز، عطر را بر سر عیسی مسیح ریخته است.
در انجیل دیگر داستان مذکور چنین روایتشده است: «روزی یکی از فریسیان عیسی را برای صرف غذا به خانه خود دعوت کرد. عیسی نیز دعوت او را پذیرفت و به خانه او رفت. وقتی سر سفره نشسته بودند، زنی بدکاره که شنیده بود عیسی در آن خانه است، شیشهای نفیس پر از عطر گرانبها برداشت، و وارد شد و پشت سر عیسی، نزد پایهایش نشست و شروع به گریستن کرد. قطرههای اشک او روی پایهای عیسی میچکید و او با مویهای سرخود آنها را پاک میکرد. سپس پایهای عیسی را بوسید و روی آنها عطر ریخت. صاحبخانه یعنی آن فریسی، وقتی این وضع را مشاهده نمود و آن زن را شناخت، با خود گفت: «اگر این مرد فرستاده خدا بود، یقیناً متوجه میشد که این زن گناهکار و ناپاک است!»[2] همانطور که در این روایت واضح است آن زن با عطر خود پای عیسی مسیح را تدهین کرده و این ماجرا در خانهی شخص فریسی رخداده است.
یوحنا نیز در انجیل خود این داستان را چنین بیان کرده است: «پس شش روز قبل از عید فِصَح، عیسی به بیت عَنْیا آمد، جایی که ایلعازر مرده را از مردگان برخیزانیده بود. و برای او در آنجا شام حاضر کردند و مرتا خدمت میکرد و ایلعازر یکی از مجلسیان با او بود. آنگاه مریم رطلی از عطرِ سنبلِ خالصِ گرانبها گرفته، پایهای عیسی را تدهین کرد و پایهای او را از مویهای خود خشکانید، چنانکه خانه از بوی عطر پر شد. پس یکی از شاگردان او یعنی یهودای اسخریوطی، پسر شمعون که تسلیمکننده وی بود، گفت: برای چه این عطر به سیصد دینار فروخته نشد تا به فقرا داده شود؟ و این را نه ازآنرو گفت که پروای فقرا میداشت، بلکه ازآنرو که دزد بود و خریطه در حواله او و ازآنچه در آن انداخته میشد برمیداشت.»[3] در این روایت همانند روایت قبلی تدهین مربوط به پا بوده ولی مکان این ماجرا در این روایت همانند دو روایت دیگر واضح نیست بلکه مبهم است.
بر طبق موارد ذکرشده بیشک هر محقق منصفی اگر اندکی در سه روایت بالا از سه انجیل معتبر کتاب مقدس، توجه و دقت کند خواهد فهمید کتابی که محتوای آن به این اندازه سست و غیرقابلاعتماد باشد، هرگز نمیتواند انسان را به راه راست رهنمون گردد. مسیحیان در واکنش به این اختلاف بگویند که چگونه با این نوع از اختلافها برخورد میکنند؟ و وجه جمع آنها در صورت جمع چیست و در غیر این صورت کدامیک را به چه دلیل صحیح دانسته و به چه طریق به آن عمل میکنند؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی تفسیری کتاب مقدس، متی 26: 6-9.
[2]. همان، لوقا 7: 36-39.
[3]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، یوحنا 12: 1-6.
افزودن نظر جدید