برتری عارف از صوفی

  • 1395/08/06 - 20:01
از تفاوت‌های عارف و صوفی برتر بودن عارف نسبت به صوفی است. با نگاهی به تاریخ و اشخاصی که به این دو نام خوانده می‌شدند، درمیابیم که بیشتر افرادی که عارف نامیده می‌شدند از صاحبان علوم خصوصا متخصص در علوم دینی بودند. اما کسانی که به نام صوفیه خوانده می‌شدند بعضا حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از تفاوت‌های عارف و صوفی برتر بودن عارف نسبت به صوفی است. با نگاهی به تاریخ و اشخاصی که به این دو نام خوانده می‌شدند، درمیابیم که بیشتر افرادی که عارف نامیده می‌شدند از صاحبان علوم خصوصا متخصص در علوم دینی بودند. اما کسانی که به نام صوفیه خوانده می‌شدند بعضا حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند ولی در میان صوفیه به مرشد و ولی معروف بودند. مثلا دکتر زرین‌کوب دراین باره می‌گوید: «نزد صوفیه آنچه علم فقها و حکماست –علوم رسمی- از حق فقط نشانی می‌دهد. عرفان صوفیه است که مشاهده و دریافت او را ممکن می‌سازد. از این روست که صوفی از اهل مدرسه کنار می‌کشد و تربیت خود را به علما و متشرعه مخصوص نمی‌دارد و به همین سبب تعلیم صوفیه در بین طبقات دهقانان و پیشه‌وران هم نفوذی جدی دارد و حتی بعضی مشایخ بزرگ صوفیه از میان همین طبقات برخاسته‌اند... همین ارتباط با طبقات عامه، هم سبب مزید اعتبار و نفوذ صوفیه شد، هم گاه موجب انحطاط و ابتذال طریقت آنها گشت و خرافات عوام را در معارف آنها وارد کرد.»[1] همو درباره بی سواد بودن سران صوفیه می‌گوید: «دربین صوفیه کسانی از مشایخ بودند که حتی سواد نداشتند و این را هم عیب نمی‌شمردند. ابوعلی سیاح از مشایخ قدیم، امی بود؛ نه چیزی می توانست نوشت نه چیزی می‌توانست خواند.[2] صلاح‌الدین زرکوب از مشایخ مولویه امی بود و حتی به موجب روایات مناقب به لفظ درست هم سخن نمی‌گفت. شیخ داود کبیر از مشایخ شاذلیه نوشت و خواند نمی‌دانست.[3] نزد بعضی از صوفیه اشتغال به علم حجاب راه بود و در احوال عده ای از مشایخ هست که فاتر امالی و حدیث را فروشسته اند و به خاک کرده اند.»[4]
عزیزالدین نسفی از بزرگان صوفیه قرن هفتم رتبه عارف را برتر از صوفی می‌داند و این سخن دلیل بر آن است که این دو با هم متفاوت‌اند. عبدالعزیز بن محمد نَسَفی معروف به عزیزالدین نسفی از بزرگان صوفیه فارسی‌نویس برجسته سدهٔ هفتم هجری بود. وی رتبه عارف را برتر از صوفی می‌داند و در این رابطه می‌گوید: «ای درویش! سالک را چندین منازل قطع می‌باید کرد تا به مقام تصوّف رسد و نام وی صوفی گردد و صوفی را چندین منازل قطع می‌باید کرد تا به مقام معرفت رسد و نام وی عارف گردد و عارف را چندین منازل قطع می‌باید تا به مقام ولایت رسد و نام او ولی گردد.»[5] در برتری عارف از صوفی به دو روایت تاریخی که در کتب صوفیه نقل‌شده است استناد می‌کنیم: یک روز مولانا گفت: «من بر قلندران رشک می‌برم که هیچ ریش ندارند و حدیثی فرمود که من سعادة المرء خفة لحیته، لان اللحیة حلیة المرء و فی کثرتها اعجاب المرء بنفسه و هو من المهلکات، و فرمود که بسیاری ریش صوفیان را خوش است اما تا صوفی ریش را شانه کردن، عارف به خدا می‌رسد.»[6] «خواجه مصعد پسر خواجه امام مظفر حمران نوقانی گفت که یک روز شیخ ابوسعید با پدرم نشسته بودند و سخنی می‌گفتند، پدرم شیخ ابوسعید را گفت که صوفیت نگویم و درویشت هم نگویم بلکه عارفیت گویم به کمال.»[7]
بنابر مواردی که تذکر داده شد، برخی از بزرگان صوفیه علم ستیز بوده یا علم را حجاب تحصیل معرفت می‌دانستند، و حال آنکه مقدمه تحصیل معرفت یا عرفان، شناخت است و شناخت بدون علم حاصل نمی‌شود و به اعتراف برخی دیگر از بزرگان تصوف، عارف نسبت به صوفی مقامی رفیع دارد و این همان چیزی است که نشان دهنده تفاوت عارف و صوفی است.

پی‌نوشت:

[1]. زرین‌کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1390، صص 151 و 152
[2].عطار محمد بن ابراهیم، تذکره الاولیاء، وانک، تهران، 1388، ج 1، ص 5
[3].شعرانی عبدالوهاب بن احمد، طبقات الکبری المسمی بلواقح الانوار فی طبقاط الاخیار، مصحح خلیل منصور، دارالعلم للجمیع، قاهره، 1374 قمری، ج 1، ص 188
[4]. زرین‌کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1390، ص 167
[5]. نسفی عزیزالدین، انسان کامل، باب در بیان مراتب دوزخ و بهشت، تهران، 1362، ص 297
[6]. شمس احمد افلاکی العارفی، مناقب العارفین، ج 1، دنیای کتاب، چاپ دوم، 1362، ص 412
[7]. محمد بن منور، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، آگاه، چاپ پنجم، 1381، ص 277

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.