مجاز گویی عیسی مسیح و تثلیث
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از بنیادیترین اعتقادات مسیحیت کنونی، آموزهی تثلیث است. بر پایهی همین آموزه، مسیحیان معتقد به وجود سه اقنوم پدر، پسر و روحالقدس هستند. آنان رابطهی پدری و پسری عیسی مسیح را رابطهی حقیقی دانسته و از همین رو به انحراف کشیده شدهاند. در کتاب مقدس مسیحیت چندین روایت وجود دارد که عیسی مسیح از خداوند بهعنوان پدر یادکرده و همین امر دستاویزی برای کسانی که تثلیث را به وجود آوردهاند، شده است.
بهعنوان نمونه در اینجا تنها دو روایت از خطاب واژه پدر به خداوند، توسط عیسی مسیح را آورده و در مورد آن دو و بقیه موارد مشابه مطلبی را عنوان خواهیم کرد. عیسی مسیح به نقل از انجیل متی چنین فرموده است: «پس هر که مرا پیش مردم اقرار کند، من نیز در حضور پدر خود که در آسمان است، او را اقرار خواهم کرد.»[1] همچنین لوقا، سخنان عیسی مسیح را چنین نقل کرده است: «او به ایشان گفت: از بهر چه مرا طلب میکردید، مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟»[2] مسیحیان بر اساس این دو روایت و روایات مشابه دیگر معتقدند اطلاق پدر بر خداوند توسط عیسی مسیح، نشان میدهد که رابطه پدری و پسری آن دو واقعی و حقیقی بوده و درنتیجه تثلیث اثبات میشود.
در جواب به این نوع استدلال باید گفت که اولاً استناد به کتاب مقدس به خاطر وجود اغلاط، اشتباهات، تناقضات و اختلافات بسیار زیاد، محل اشکال بوده و تمسک به این نوع کتاب انسان را از حقیقت دور خواهد کرد. در ثانی چون خداوند از داشتن پسر و اولاد بر طبق قاعده عقلایی و فلسفی منزه است، لذا میتوان روایات مذکور و موارد مشابه را نیز به مجاز حمل کرد. به این بیان که اطلاق پدر به خداوند توسط مسیح حقیقی نبوده بلکه معنای مجازی از آن موردنظر بوده است. مطالعه کتاب مقدس نشان میدهد که مجاز گویی در غیر این مورد نیز وجود داشته و این نوع بیان امری بیسابقه نبوده است.
در بخشی از کتاب مقدس عیسی مسیح چنین فرموده است: «عیسی بدیشان گفت: من نان حیات هستم. کسی که نزد من آید، هرگز گرسنه نشود و هر که به من ایمان آرد، هرگز تشنه نگردد.» [3] توجه در این عبارت نشان میدهد که نان حیات بودن عیسی مسیح مجازی بودی و هرگز نمیتوان این مورد را حقیقی دانست. همچنین در بخشی دیگر از کتاب مقدس عیسی مسیح یهودا را مورد خطاب قرار داده و چنین میگوید: «شما از پدر خود ابلیس میباشید و خواهشهای پدر خود را میخواهید به عمل آرید. او از اوّل قاتل بود و در راستی ثابت نمیباشد، ازآنجهت که در او راستی نیست. هرگاه بهدروغ سخن میگوید، از ذات خود میگوید زیرا دروغگو و پدر دروغگویان است.»[4] عیسی مسیح در این عبارت ابلیس را پدر یهودا و دیگر حواریون دانسته و ناچار این مورد را نیز باید به مجاز گویی حمل کرد؛ چراکه هیچ عقل سلیمی نمیتواند بپذیرد ابلیس پدر واقعی آنها باشد.
با توجه به مطالب ذکرشده بهتر است مسیحیان روشنفکر از خواب غفلت بیدار شده و همچنین مسیحیان متعصب دست از لجاجت جاهلی خود کشیده و اندکی فکر کنند که آیا به لحاظ عقلی آیا میتوان خداوند واحد را به داشتن اولاد متهم کرد؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، متی 10: 32.
[2]. همان، لوقا 2: 49.
[3]. همان، یوحنا 6: 35.
[4]. همان، یوحنا 8: 44.
افزودن نظر جدید