نگاهی به ادلّهی احمد الحسن «یمانی»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ادعاهای احمد اسماعیل (ملقب به احمد الحسن یمانی) در صدق ادعایش، استدلال به رؤیاهایی است که افراد دیدهاند و به سوی او متمایل شدهاند. او میگوید: صدها نفر در خواب، پیامبر اکرم و ائمه و فاطمهی زهرا (علیهمالسلام) را دیدهاند و فرمودهاند که او حق است و غیر او باطل.[1]
حقیقت رؤیا یکی از اسراری که هنوز انسان به درک آن نرسیده و پرده از راز آن برنداشته است. حقیقت این است که انسان، هنوز در ابتداییترین مرحلهی ادراک حقائق وجود جهان است و هنوز، با این همه پیشرفتها و دستآوردها، در پیچ رازآلود دو کوچهی اول این جهان اسرارآمیز هستی مانده است.
خواب را به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
الف) خوابهایی که بر اثر تلقینات روزمرهای که انسان در طول روز داشته حاصل میشوند و این تلقینات از ضمیر خودآگاه براثر آسان تأثیرپذیری یا بر اثر تکرار در ضمیر خودآگاه به صورت یک محرک میشود برای خواب دیدن بر اساس آن، و آنچه فرد میخواهد و یا آنچه در اندیشهاش بوده است میبیند نه حقیقت آنچه هست.
ب) بعضی از خوابها، رؤیای صادقهاند که حقیقت پنهان در عالم ملکوت را از طریق خواب، به عالم ماده منتقل میکنند. این خوابها، برخلاف خوابهای نوع اول، نیاز به تعبیر دارند و برای همه اتفاق نمیافتند و برای آنهایی که اتفاق میافتد همیشه اتفاق نمیافتد.
ج) بعضی از خوابها رؤیاهای صادقهای هستند که نیاز به تعبیر ندارند. این نوع خوابها برای دستهی بسیار اندکی از انسانها اتفاق و به دو دستهی «انشائی» و «اخباری» تقسیم میشوند. انشائی خوابهاییاند که دستوری را به خواب دیده بیان میدارند و اخباری خوابهاییاند که خبری را به خواب دیده بازگو میکنند. هر دو دسته از این خوابها، صلاحیت استدلال و حجیت عمل دارند.
اما با توجه به اذکار و اورادی که احمد اسماعیل به پیروان خود یاد میدهد که بخوانند و طی چهل شب، خوابی در حقانیت او میبینند، (و بعضی خواندند و خوابیدند و خواب ندیدند یا برعکس دیدهاند). خوابهایی که احمد اسماعیل و انصار او به آنها استدلال میکنند خوابهای نوع اول است (خوابهایی که حاصل افکار روزانهاند)، که صلاحیت استدلال را ندارند، زیرا تصرف اعمال و افکار انسان در آن خوابها، آنها را از صلاحیت استدلال میاندازد؛ یعنی این تصرفات، ممکن است حق را از جایگاه خود جدا کند و باطل را لباس حق بپوشاند و راست را کج نشان دهد و کج را راست بنمایاند.
شیطان که قسم خورده است انسانها را گمراه کند، فقط در این نوع خوابها وارد میشود و لباس حق را میپوشد و باطل را میآراید و ظلمت را نور مینمایاند. او که در بیداری انسان را گمراه میکند، چگونه در خواب وارد نشود؟ با توجه به اینکه اغوا در خواب برای او راحتتر است، زیرا به اشکال و اشخاص مختلف در میآید. همچنین انسان در خواب به پذیرش نزدیکتر است، زیرا او در خواب تماشاگر فیلمی است که اصلاً حق تصرف در آن را ندارد.
بسیاری از افرادی که در سایهی درخت توحید اهلبیت (علیهمالسلام) ننشستهاند، از بعضی از غربیها گرفته تا حتی بعضی علماء سنی، در کتابهایشان ذکر کردهاند که «خدا» را در خواب دیدهاند.[2] یقیناً آنها در خواب دیدن، دروغ نگفتهاند؛ یعنی اینگونه نیست که چیزی ندیده باشند و بگویند خواب دیدیم. آنها واقعاً خواب دیدهاند ولی آنچه واقع شده است همین مطلب است؛ یعنی شیطان یا فردی از جن را در خواب دیدهاند و او به دروغ ادعا نموده یا وانمود کرده است که خداست و به آنها دستوری داده و یا چیزی از علوم به آنها گفته است. خداوند در قرآن میفرماید: «شیاطین به دوستان خود مطالبی را القاء میکنند، تا با شما به مجادله برخیزند؛ اگر از آنها اطاعت کنید، شما نیز شریک آنها خواهید بود». [سورهی انعام، آیه 121].
همچنین از دیگر ادعاهای او جهت صدق دعویاش استناد به استخاره است. استخاره در لغت، طلب و خواستن بهترین حالت در امری است، اما در اصطلاح دینی واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن شک دارد. استخاره کردن در امری که شرع حکمی روشن دارد، روا نیست و تنها در کارهای مباح یا در انتخاب میان دو مستحب، پسندیده است. این شخص تاکنون دو دلیل را برای فرضیهی خود ارائه داده است. یکی از دلایل روایت امام علی (علیهالسلام) و دیگری عمل «صفوان بن یحیی» میباشد.
مردی نزد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد و به او عرض کرد: «ای امیرمومنان! ما را از مهدیِ خودتان آگاه کنید... سپس آن حضرت به توصیف مهدی (علیهالسلام) بازگشت و فرمود: ساحت و درگاهش از همهی شما گشادهتر و دانش او از همهی شما فزونتر است و خویشان و نزدیکان را بیش از همهی شما سرکشی میکند و حفظ پیوستگی مینماید. پروردگارا برانگیخته شدن او را مایهی خروج از دلتنگی و اندوه قرار ده و به واسطهی او پراکندگی امت را جمع ساز. پس اگر خداوند برای تو خیر خواست، عزم خود را استوار گردان و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتی از او به دیگری باز مگرد، و هرگاه به سویش راه یافتی از او در مگذر. سپس در حالیکه با دست به سینهی خود اشاره نمود، فرمود: آه! چه بسیار به دیدار او مشتاقم».[3]
عبارت «خارالله لک» در این حدیث نه تنها اشارهای به استفاده از استخاره برای اثبات امامت ندارد بلکه عنوانی عمومی است که به معنای [خیر و صلاح تو را خواست] و عنایت خداوند بر فرد و همراهی با حضرت مهدی (علیهالسلام) میباشد.
روایت دوم از علی بن معاذ روایت کرده است: به صفوان بن یحیی گفتم که چگونه به امامت امام رضا (علیهالسلام) اعتقاد پیدا نمودی؟ او در پاسخ گفت: نماز خواندم و دعا کردم و استخاره نموده و به امامت ایشان یقین پیدا کردم.
احمد اسماعیل و پیروانش ادعا دارند که بنابر نقل شیخ طوسی، میتوان امامت را با استخاره اثبات کرد. در صورتی که این سخن از صفوان بن یحیی بوده و عمل او به عنوان غیر معصوم برای ما حجت نیست.[4]
پینوشت:
[1] . بیان الحق و السداد من الأعداد، ج 2، قم دارالکتب الاسلامی، 1359، ص 13.
[2] . رجوع شود به محمد صادق نجمی، سیری در صحیحین، آیا میتوان خدا را در خواب دید؟.
[3] . محمد ابن ابراهیم، غیبت نعمانی، نشر پارس بوک، بیتا، ص 212.
[4] . محمد ذکاوتصفت، بررسی و رد ادعای احمد اسماعیل، قم: شکوفه یاس، 1393، ص 132.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: محمد ذکاوتصفت، بررسی و رد ادعای احمد اسماعیل...
افزودن نظر جدید