ناآگاهی یا تجاهل نسبت به منابع اجتهاد
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ در فرقه حلقه و دیگر فرقهها و جریانهای انحرافی که به نام دین وارد میشوند، هنگام بحث از مفاهیم دینی یا احکام فقهی به منظور رسیدن به نتایج مورد نظر، آگاهانه و از روی عمد چشم خود را بر برخی منابع مسلم اجتهاد، مانند سیره و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) و روایات معصومین (علیهالسلام) میبندند و تنها با استناد به برخی آیات قرآن به اجتهاد مورد نظر خود میپردازند و نظری را که مطابق میلشان است استنباط میکنند.
در اینجا لازم است در مورد منابع اجتهاد توضیح دهیم:
پیروان معصومین (علیهمالسلام) با قرار گرفتن در دوران در دوران غیبت کبری به دستور معصوم (علیهالسلام) طریق اجتهاد را در پیش گرفتند و تلاش کردند با استفاده از منابع معتبر شرعی و یا به تعبیری (ادله اربعه) که بنا بر قول مشهور عبارتنداز: کتاب (قرآن)، سنت (قول، فعل، تقریر معصوم)، اجماع و عقل به احکام خدا دست یابند.
شکی نیست که قرآن به عنوان کلام خدا از اصلیترین منابع استنباط بوده، ظواهر آن بر ما حجت است. اما سخن در این است که قرآن عهدهدار بیان همه معارف و حقایق الهی نبوده است و تنها به تبیین اصول و احکام پرداخته است. قرآن مانند سایر متون دینی و منابع اساسی، با ارائه رهنمودهای کلی و بیان چارچوب تفکر اسلامی، وظیفه تشریح و توضیح آنرا به عهده پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و اوصیای او گذاشته است. در قرآن تصریح شده است: [نحل/44]
در همین راستا پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بنا بر خبر متواتری که از طریق شیعه و سنی نقل شده میفرمایند: «من دو چیز گرانبها را در میان شما به یادگار میگذارم و تا زمانی که به آنها تمسک جویید هرگز گمراه نمیشوید: یکی کتاب خدا و دیگری خاندان و اهلبیت من، ایندو از یکدیگر جدا نمیشوند تا زمانی که در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.»[1]
امامان معصوم (علیهالسلام) نیز در روایات بسیاری بر نقش و جایگاه والای قرآن تأکید کرده، تا آنجا که فرمودهاند: «هر حدیثی که با قرآن موافقت ندارد، کلامی بیارزش بیش نیست.»[2] اما باید توجه داشت قرآن چنانکه در کلام پیامبر هم به آن اشاره شده از اهلبیت جدایی ناپذیر است و نمیتوان برای شناخت احکام خدا تنها به ظواهر قرآن اکتفا کرد، بلکه باید با مراجعه به روایات امامان معصوم (علیهالسلام) که مفسران و مبلغان احکام آن میباشند از ابعاد مختلف حکمی که در قرآن بدان اشاره شده آگاه شد.
امام علی (علیهالسلام) در روایتی که از ایشان نقل شده، ارتباط قران و اهلبیت را چنین بیان میکند: «خداوند ما را پاکیزه داشته و از خطا حفظ کرده است. او ما را گواه بر آفریدگان خویش و حجت خود در زمین ساخته و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده است، نه ما از قرآن جدا میشویم و نه قرآن از ما.»[3]
در کتاب وسایل الشیعه بابی با عنوان «باب وجوب رجوع به معصومان در همه احکام» وجود دارد که در آن بیش از چهل روایت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امامان (علیهالسلام) نقل شده است که همه آنها به نوعی دلالت بر لزوم مراجعه به امامان معصوم (علیهالسلام) برای شناخت احکام خدا میکند. امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «مردم تنها به سه چیز تکلیف شدهاند؛ اول: شناخت امامان، دوم: تسلیم شدن به ایشان در آنچه بر آنها وارد میشود و سوم: رجوع به آنها در آنچه که در آن اختلاف دارند.[4]
شرق و غرب جهان را جستوجو جهان را جستوجو کنید اما مطمئن باشید به علم صحیح دسترسی نمییابید مگر آنچه که از طرف ما خاندان پیامبر خارج شده است.[5]
حال باید پرسید: با اینهمه سفارش و تأکید، آیا میتوان از روایتهایی که در زمینههای مختلف از امامان معصوم رسیده است بیتفاوت گذشت و تنها به ظواهر قرآن اکتفا کرد؟
هیچ شیعه معتقدی حاضر نخواهد شد برای خوشایند این و آن نقش مهم و اساسی روایات معصومین (علیهالسلام) را در شناخت احکام خدا نادیده بگیرد و هرکس با اندک مراجعهای به مجموعههای روایی شیعه تصدیق خواهد کرد که ورود به عرصه بحث از باید و نبایدهای شرعی بدون توجه به روایات، امری است غیرممکن و تنها از عهده کسانی ساخته است که از بیان حرفهای بیاساس ابایی ندارند.
جالب است بدانیم حتی اهلسنت نیز سنت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را همتا و همراه قرآن در شناخت احکام دین دخالت میدهند.
حال فرقههایی چون حلقه برای جدایی افراد از سیره و سنت معصومین (علیهالسلام) با ایراد شک در احادیث و یا سیر تاریخی انتقال آموزههای دینی، سعی در زیر سؤال بردن این منبع الهی دارند، این در حالی است که در دین برای محفوظ ماندن آموزهها از انحرافات و مطالب خلاف واقع، پیشبینیهای لازم شده است و دو علم رجال و درایه الحدیث برای شناخت احادیث صحیح از غیر صحیح و یا ضعیف راهکارهای خاص و تخصصی طراحی شده است که علما و فقها اسلامی بر اساس آن، احادیث صحیح از غیر آنرا تشخیص میدهند و بر اساس محکمات حکم میدهند.
با توجه به مطالبی که عرض شد اکتفا به قرآن به تنهایی و یا تفسیر آن بدون توجه به آیات محکم و روایات صحیح روشی نادرست و گمراه کننده است چنانکه در طول تاریخ این کار موجب گمراهی گروههایی چون خوارج در زمان حضور معصوم (قرآن ناطق) شد.
پینوشت:
[1]. تفصیل وسائل الشیعه،شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت (علیهمالسلام) ، باب 5، ح 9.
[2]. همان، باب 9، ح 12.
[3]. همان، باب 13، ح 14.
[4]. همان، ص 67، ح 14.
[5]. همان، ص 69، ح 22.
برای اطلاع بیشتر به، نجات از حلقه مراجعه کنید.
دیدگاهها
m2013
1395/07/26 - 23:13
لینک ثابت
با سلام
افزودن نظر جدید