علل تأثیرگذاری عرفانهای کاذب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حقیقت آن است که اگر این آیینها در جوامعی که از فرهنگی ضعیف و غیرعلمی و غیرعقلانی برخوردارند رشد کنند، چندان جای تعجب نیست و نیازی به علتیابی ندارد. صرفنظر از علل و عوامل رویآوری دوبارهی بشر جدید بهسوی معنویت و امور قدسی و ماورایی، در اینجا میکوشیم علل تأثیرگذاری آیینهای کاذب را بهویژه در میان نسل جوان بررسی قرار دهیم
۱. نادانی:
علت اصلی تأثیرگذاری این فرقهها نادانی افراد است. بدون تردید میتوان نادانی را عامل اصلی همهی انحرافات در تاریخ اسلام دانست. در جریان جنگ جمل و تقدیس شتر عایشه و بوییدن فضلهی آن و بوی آن را بوی بهشت دانستن از سوی اصحاب جمل، آیا عللی جز نادانی دارد؟
اکنون نیز مهمترین عامل گرایش بهسوی آیینهای نوظهور معنوی، نادانی افراد است؛ هم نادانی نسبت به عرفان حقیقی و راه حقیقی سیر و سلوک معنوی و هم نادانی نسبت به عرفانهای بدلی و راههای دروغین و نادرست سیر و سلوک معنوی. بسیاری از افرادی که در دام چنین جریانهایی گرفتار میشوند، در حقیقت جویندگان آب هستند، اما چون آب واقعی را ندیده و نشناختهاند، به دنبال سراب راه افتادهاند.
۲. دلبستگی هواداران:
معمولاً اعضا و هواداران این فرقهها دلبستهتر و پایبندتر هستند، تعصب و تصلب بیشتری برای مردم و مسلک خود دارند، با حرارت و شیفتگی فراوانی از آن تبلیغ میکنند، آرامش و نظم بهتری از خود نشان میدهند و زندگی ظاهری بهتر و روانتری دارند. همین مسئله موجب گمراهی برخی افراد سادهلوح و سطحینگر میشود.
۳. پنهانکاری سرکردهها:
کنترل همهی جوانب زندگی مریدان، از نوع غذا، محل مسکن، همسر، لباس و امثال آن یکی دیگر از اموری است که باعث جذابیت و تأثیرگذاری این آیینها میشود. ممکن است گفته شود این مسئله باید موجب طرد شود نه جذب. یعنی این کنترها دافعه دارند نه جاذبه. اما حقیقت آن است که هرچند انسانها آزادی و رهایی را دوست دارند و از قیدوبند و تقیدهای دستوپا گیر گریزانند، اما نظم و انضباط را نیز دوست دارند، هرچند که خود اهل آن نباشند.
۴. بمباران محبت:
وعدهی شغل، مسکن، تسکین آلام روحی، بهبود بیماریهای مزمن یا صعبالعلاج جسمی، قرار گرفتن در محیطی صمیمی، یافتن یاران شفیق و امثال آن، ازجمله عوامل دیگری است که موجب تأثیرگذاری این آیینها شده است. بههرحال در کشورهایی که مهمترین مشکلات قشر جوان و تحصیلکردهی آنها مشکل شغل و مسکن است و در کشورهایی که دوران گذار به صنعتی شدن و پیشرفتهای چشمگیر مادی را سپری میکنند چنین آیینهایی میتوانند زمینهی تبلیغی مناسبی داشته باشند. مشکلات روحی و روانی و بحران هویت در تلافی سنت و مدرنیته، یکی از مشکلات فرهنگی و اخلاقی جوامع در حال توسعه است. در چنین حالی است که افراد بهسوی هر ندای رهاییبخش و آرامش آفرینی که شنیده شود، متمایل میشوند.
۵. مرحلهای و اجرایی بودن برنامهها:
سرکردههای این آیینها ادعا میکنند برای رسیدن به حقیقت، راهی سریع، مرحلهبندی شده و قابلاجرا دارند؛ راهی که نیازی به عمل به دستورات دینی ندارد. میدانیم که حقیقتطلبی از غرایز فطری و ذاتی همهی انسانهاست. هر انسانی حقیقت را دوست دارد. از سوی دیگر، راحتطلبی نیز از غرایز موجود انسان است. بنابراین، اگر راهی وجود داشته باشد که هم راحت باشد و هم به حقیقت برسد، انسان بهسوی آن گرایش پیدا میکند.
۶. سادگی تعالیم:
ساده و در دسترس جلوه دادن تجربههای معنوی جدید، یکی دیگر از عوامل تأثیرگذاری آیینهای نوظهور است. اینگونه القا میشود که راهها بهسوی خدا به تعداد انفس خلایق است. در این میان گذشتن از برخی راهها مثل راههای سنگلاخی و کوهستانی سخت و نفسگیر است. برخی دیگر از راهها مسطح، صاف و مستقیم هستند. روشن است که هرکسی مایل است راه ساده و سهلالوصول را بپیماید.
۷. سستی در طرح عرفان حقیقی:
یکی دیگر از مهمترین علل و عوامل رشد و شیوع این نحلهها ضعف مدافعان عرفان حقیقی در طرح و ارائهی معارف معنوی اسلام است. متأسفانه نتوانستیم ذخایر غنی خود را مورد اخلاق، عرفان و تجارب تاریخی بینظیر گذشتگان در مسئله سیر و سلوک و شیوههای رفتاری به زبان روز ارائه دهیم. ما هنوز مخاطبان خود را دستهبندی و سطحبندی نکردهایم. در این زمینه برای سطوح مختلف جامعه کتابهای قابلارائه در اختیار نداریم. همچنین نقشهی تربیتی جامع و مرحلهبندی شده و واقعبینانهای برای تعلیم و تربیت معنوی و اخلاقی جامعه تهیه نکردهایم.[1]
پینوشت:
[1]. دفتر تبلیغات اسلامی، جستارهایی درباره عرفانهای نوظهور و انحرافی، قم: نشر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۷۵.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: آیتالله مصباح یزدی، در جستجوی عرفان اسلامی...
افزودن نظر جدید