درمان‌گرایی در جنبش‌های نوپدید دینی

  • 1395/06/01 - 13:42
بررسی تحلیلی جنبش‌های نوپدید دینی و معنویت‌گرایی نوین، نشان می‌دهد بسیاری از افراد، برای شفا و درمان، به دین‌ورزی می‌پردازند. شفابخشی، یکی از کارکردهای دین است که در دوران سنت نیز مردم را به دین‌ورزی می‌کشانده است. بودند بیمارانی که زحمت یک سفر طولانی را بر خود تحمیل می‌کردند تا بلکه در یک زیارتگاه مذهبی، به شفا دست یابند.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ بررسی تحلیلی جنبش‌های نوپدید دینی و معنویت‌گرایی نوین، نشان می‌دهد بسیاری از افراد، برای شفا و درمان، به دین‌ورزی می‌پردازند. شفابخشی، یکی از کارکردهای دین است که در دوران سنت نیز مردم را به دین‌ورزی می‌کشانده است. بودند بیمارانی که زحمت یک سفر طولانی را بر خود تحمیل می‌کردند تا بلکه در یک زیارتگاه مذهبی، به شفا دست یابند. در بسیاری از ادیان سنتی، برخی ادعیه و اذکار به چشم می‌خورند که مخصوص شفای بیماری‌های مختلف هستند؛ مانند دعای درد چشم، درد دندان سردرد و ... . در دوران معاصر، این کارکرد دین، به دلایل مختلف فرهنگی، دارای برجستگی عمده‌ای شده است. امروزه، می‌توان دید که گاه، تنها غرض و هدف دین ورزی، شفایابی است؛ درست به خلاف دین سنتی که این امر در آن، بسیار نادر یا اصلا مفقود است.

در تحقیق میدانی پائول هیلاس و لیندا وودهد در شهر کندال انگلستان که قبلا مورد اشاره قرار گرفت، مشاهده شد که در دهۀ 1990، حوزۀ معنویت‌گرایی، حدود 300 درصد رشد یافته است، در حالی‌که رشد جمعیت فقط  4/11 درصد بوده است.[1] هنگامی که هیلاس و وودهد، طی یک پژوهش پرسشنامه‌ای دلایل فعالیت در حوزۀ معنویت‌گرایی را بررسی کردند، پنج اولویت اول عبارت بودند از: سلامتی و تناسب اندام(2/23 درصد)، جست‌وجو به دنبال رشد معنوی (4/19 درصد)، تسکین استرس (2/15 درصد)، درد جسمانی یا بیماری (9/13 درصد)، و جست‌وجوی رشد شخصی (5/13 درصد).

بیشتر یا همۀ این امور، مربوط به جسم مادی و روان انسان هستند و به ابعاد مابعدالطبیعی و متعالی انسان کار ندارند. به هر حال، اولویت چهارم، نشان می‌دهد شفایابی، یکی از غرض‌های مهم کسانی است که به سراغ ادیان نوظهور رفته‌اند. نکته جالب آن است که هیلاس و وودهد مشاهده کردند و در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که «شما وضعیت سلامتی خود را در این روزها چگونه توصیف می‌کنید؟» سه‌چهارم پاسخ‌دهندگان، آن‌را بسیار خوب یا خوب دانسته‌اند. آن‌ها از این پاسخ دریافتند که تعدادی زیادی در پی آنند که کیفیت سلامتی موجود خود را ارتقا بخشند، نه آن‌که از بیماری خاصی پیش‌گیری یا آن را درمان کنند. اکثریت پاسخ‌دهندگان می‌خواهند احساس رفاه را به دست آورند، نه آن‌که از این فعالیت‌ها به عنوان ابزاری برای زنده‌ماندن یا درمان بهره بگیرند.[2]

ارتباط درمان‌گرانه با دین و استفاده ابزاری از آن (شفایابی)، در قالب جنبش‌های نوپدید دینی و حوزۀ معنویت‌گرایی، امری رایج و به‌هنجار است. اگر بخواهیم تفاوت‌هایی را میان شفاجویی در ادیان سنتی و درمان‌گرانه‌شدن دین‌های نوپدید بیان کنیم، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تبدیل درمان و شفا به غرض نهایی و تمام هدف از دین‌ورزی؛
- درمان‌خواهی، نه به عنوان یک نیاز واقعی، بلکه به عنوان یک مطالبۀ رفاهی؛
- نگرش ابرعرفی به درمان‌گری؛ بدین معنا که درمان‌گری از علل و عواملی ناشناخته که به طور سنتی «متعالی» تلقی می‌شوند برمی‌آید، اما علم تجربی نهایتا آن‌ها را کشف خواهد کرد.
- دین درمان‌گر و شفابخش، در آثار بسیار پرفروش وین دایر، از جمله، درمان با عرفان و طیف وسیعی از نویسندگان معنوی دیگر، نیز قابل مشاهده است.

پی‌نوشت:

[1]. Heelas, paul and  Linda Woodhead and others, 2005, The Spiritual Revolution, 45
[2]. Ibid, p, 92
برای اطلاع بیشتر؛ معنویت در سبد مصرف، بهزاد حمیدیه، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص 303.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.