نگرشی واقعی بر آموزهی فدا و گناه نخستین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اساسیترین آموزههای دین مسیح، آموزهی فدا است. مسیحیان معتقدند که به خاطر گناه نخستین آدم ابوالبشر تمام فرزندان او آلوده به گناه شده و از همین رو انسان همواره با خدا قهر بود. درنتیجه خداوند فرزند خود عیسی را فرستاد تا با کشته شدنش کفاره گناه بشر گردیده و سبب آشتی انسانها با خدا گردد؛ اما بر آموزه فدا، نقدهای اساسی وارد است.
یک: گناه نخستین در کتاب مقدس: نه در کتاب مقدس و نه در سخنان و مواعظ عیسی مسیح و نه در اناجیل و نه در عهد قدیم اشاره صریحی به این آموزه نیست. از همین رو یهودیان اعتقاد به گناه اولیه ندارند و معتقدند که انسانها بدون گناه وارد این جهان میشوند. تنها در نامههای پولس آموزه گناه نخستین مطرحشده است. برخی معتقدند که در گفتارهای پولس نیز صراحتی در کار نیست بلکه سخنان دو پهلو و مبهم وجود دارد.
دو: نوزادان گناهکار: بر طبق آموزه فدا بشر سقوط کرده در هنگام تولد آلوده به گناه اصلی است. برای رهایی از این آلودگی نوزاد باید تعمید شود تا مشمول نجات گردد و اگر نوزاد قبل از تعمید بمیرد در عذاب الهی خواهد بود. فساد این نظریه بدیهی است چنانکه مسیحیان خود نیز دراینباره به اختلاف افتادهاند. ژوستین شهید و پلاگیوس با این نظریه در قرن 5 مخالفت کردند. همچنین پاپ ژان پل دوم برای این دسته کودکان ابراز امیدواری کرد که رستگار شوند ولی پاپ بندیکت 16 در اعلامیه 2007 وجود برزخ را منتفی اعلام کرد. لوتر و کالون قائل به جهنمی بودن این دسته از کودکان شدند. جهنمی شدن این دسته از کودکان با عدالت خداوند تعارض داشته و به جبرگرای میانجامد؛ که بطلان نظریه جبر بر همگان روشن و واضح است.
سه: قصاص انسان بیگناه به جای مجرمان: پیتر آبلار در قرون وسطی با زیر سؤال بردند آموزهی فدا، چنین گفتهاند: «حقیقتاً ضرورت ریخته شدن خون فردی بیگناه به عنوان بهای یک چیز اینکه قربانی شدن فرد بیگناهی باعث رضایت خاطر گردد، چقدر بیرحمانه و شریرانه به نظر میرسد. چقدر تصور این امر مشکل است که خدا با مرگ فرزند خود آنقدر موافق باشد که به واسطه آن با کل جهان مصالحه کند!» اینکه تصور شود خدا برای آشتی با انسان نیاز به آزار و مرگ عیسی مسیح داشت رفتاری زشت شمرده میشود. اگر خدا میخواست گناهان ما را ببخشد، چرا بدون این همه دردسر این کار را نکرد؟ چه کسی میخواست تا بر خدا تأثیر بگذارد؟
چهار: پیامبر جهنمی: مسیحیان با توجه به آموزه فدا در جواب این سؤال که انسانهایی که پیش از ظهور مسیح میزیستند پس از مرگ در چه وضعیتی هستند؟ آیا همه گنهکار و بهدوراز بخشش پروردگارند؟ چنین گفتهاند: همه در عذاب بودند تا آنکه مسیح به صلیب کشیده شد و آشتی بین خدا و بشر برقرار گشت. چگونه ممکن است ابراهیم و اسحاق و ... (علیهمالسلام) از رحمت خدا به دور بودند درحالیکه در کتاب مقدس خدای متعال از ایشان تعریف و تمجید و از همنشینی اینها در نزد خود صحبت کرده است.
پنج: جبرگرایی: نتیجه اعتقاد به این آموزه این است که: همه افراد بشر آلوده و در هلاکتاند مگر آنکه فیض خداوند شامل حال آنها شود؛ و این فیض هدیه است نه پاداش عمل آنها. لذا خدا به هر کس بخواهد میدهد و به هرکس که نخواهد نمیدهد. بر اساس دیدگاه آگوستین، اعمال انسانی هیچ نقشی در اعطای فیض ندارند؛ زیرا فیض هدیه رایگان خداست و به هرکس که او بخواهد و خدا آزاد است ای فیض را به هرکسی بدهد و از هرکسی دریغ کند و همه افراد بشر آلودهاند و هلاکت بر ایشان مقدر شده و تنها کسانی نجات مییابند که خدا آنان را برگزیده و برای نجات مقدر کرده است. اعتقاد به مسئله جبر زیانهای جبرانناپذیر در پی خواهد داشت از همین رو برخی از بزرگان مسیحیت نیز ازجمله پلاگیوس، تئوفیلووس، کلمنت اسکندریه، ایرئانوس و ... برای اینکه در این منجلاب گرفتار نشوند، آموزه گناه نخستین و فساد ذات انسان را زیر سؤال بردند.
شش: اخلاق اجتماعی و گناه نخستین: ولتر و ژان ژاک روسو معتقد بودند که آموزه گناه اولیه، انسان را نسبت به تواناییهایش بدبین میسازد، مانع رشد و توسعه اجتماعی و سیاسی است و هرزگی و بیبندوباری را ترویج میکند. از آن رو که در گناه اولیه به مسیحیان آموخته میشود که او ناقص و گناهآلود متولد میشود و توانایی برای بهبود خود ندارد. از همین رو تواناییهای انسان را نابود میسازد. هرکس بر این باور باشد، حتی برای تغییر چیزهایی که میتواند نیز تلاش نمیکند.
این موارد تنها بخشی از ایرادات و اشکالات آموزهی فداست؛ و صرفاً جهت تلنگری مختصر در اذهان حقیقت جوی انسانها ذکرشده است؛ و برای محققین و پژوهشگران گرامی لازم است علاوه بر منبع این نوشته به کتابهای دیگر رجوع کنند.
منبع: تلخیص کتاب: جستارهایی دربارهی مسیحیت، گروه نویسندگان، نشر تا ظهور، دفتر تبلیغات اسلامی، صص: 97-114
افزودن نظر جدید