برخی از تناقضات فرقهی دالایی لامای چهاردهم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تنزین گیاتسو (و یا بستان، دزین، گیا، متشو) در شش جولای ۱۹۳۵ در روستایی به نام تاکتسِر واقع در استان آمدو (شمال شرقی تبت) در خانوادهای کشاورز و پرجمعیت به دنیا آمد.
بنا بر سنتی تبتی از دو سالگی بهعنوان تجسم دوبارهی دالایی لامای سیزدهم (توبتن گیاتسو، متوفای ۱۷ دسامبر ۱۹۳۲) شناخته شد. بوداییان تبت برای مقام دالایی لاما اهمیت بسیاری قائلاند و آنها را تناسخهای بودای مهر میدانند که برای خدمترسانی به مردم تجسمی دوباره مییابد. دالایی لاما ترکیبی مغولی-تبتی به معنای «اقیانوس خرد» است.
طی فشارهای جمهوری خلق چین به مردم تبت و دالایی لاما، ملزم به تبعید شد. دالایی لاما در طول مدت تبعید خود از کشورهای مختلفی دیدن و با بسیاری از رهبران دینی مثل رهبران مذهبی کلیسای ارتودوکس، کلیسای کاتولیک، کلیسای انگلستان، یهودیان، سیکها و دیگر ادیان چون اسلام دیدار کرد.
او همواره به امریکا میرود و در مجامع دانشگاهی، علمی و فرهنگی سخنرانی میکند؛ او از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۶ سه مرتبه از اسرائیل دیدن کرده است. وی در این دیدارها مقابل دیوار ندبه نیایش کرده، که معنای وابستگی رسمی به صهیونیسم جهانی است.
در خصوص مسائل خاورمیانه سایت ایران اکونومیست در ۲۱/۸/۸۵ خبری مبنی بر مخالفت دالایی لاما با اعدام صدام مخابره کرد؛ زیرا او معتقد است صدام قابل اصلاح است و اعدام برای متهمانی است که احتمال بازگشت برایشان ناممکن است.
جالب آنکه در اکتبر سال ۱۹۹۸ حکومت تبت اقرار کرد که از سال ۱۹۶۰ سالانه ۷/۱ میلیون دلار از طریق سازمان جاسوسی امریکا (سیا) از ایالاتمتحده دریافت میکرده است. همچنین گروه مقاومتی برای مقابله با چینیها که در کلورادو تحت آموزش و تعلیم قرار گرفتهاند تشکیل داده است.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت دالایی لاما شخصیتی است که بیتردید برگزیدهی غرب است. او در فاصله کوتاهی از غرب ۵۷ دکترای افتخاری یا جایزه دریافت کرده است، همچنین در زمان اندکی سه سفر به اسرائیل داشته و در آنجا دیدارهایی مهمی با سران غاصب صهیونیسم داشته است. کنگره امریکا برای نشان دادن عمق علاقهی خویش به دالایی لاما قانون مصوب خویش را تغییر داد تا بتواند جایزهای به یک غیرنظامی خارجی اعطا کند.
اگر از زاویهی دیگر بنگریم تناقضهای متعددی اطراف این شخصیت را احاطه کرده است که به نمونههای متعدد آن میتوان اشاره کرد؛ ازجمله اینکه دالایی لاما بهشدت با مسئلهی سلاحهای اتمی چین مخالفت میکند، درحالیکه در مقابل آزمایشهای هستهای و تولید سلاحهای اتمی هند سکوت اختیار کرده است. او همچنین در مقابل چین از خود شخصیتی اخلاقی و صلحدوست نشان میدهد و مدعی است برای آنها هم دعا میکند. این در حالی است که طی یک اقدام احتیاطی به دنبال فراهم کردن مقدمات جنگ نظامی علیه چین برآمده است. تناقض سوم اینکه دالایی لاما مدعی است آیین لاما آیینی نیکوکار، خیرخواه و پایبند به اصول انسانی است، درحالیکه در نظام جزایی تبت نسبت به تنبیهات بدنی تأکید فراوانی رفته است.
به نظر میرسد دالایی لاما بیشتر یک شخصیت سیاسی است تا اخلاقی و معنوی، وی اخلاق و معنویت را در راستای اهداف سیاسی قرار داده است. هدف سخنان، تعالیم و ترویج افکار دالایی لاما که با محوریت محبت، صمیمیت و شادمانه زیستن تبلیغ میشود چیزی جز دستیابی به اهداف سیاسی نیست. در این مکتب اصالت با سیاست است و اخلاق و معنویت ابزاری بیش نیست.
در اینجا یکی از تفاوتهای شاخص و بارز اندیشههای دالایی لاما با تفکر اسلامی خودنمایی میکند. در اسلام عرفان، معنویت و اخلاق اصالت داشته، هدف نهایی است و قدرت و سیاست ابزاری در راستای نیل به این اهداف بلند است. در اسلام انسان معنوی و تقرب یافته غایت آفرینش است و اگر تلاشی برای کسب قدرت یا تشکیل حکومت بشود از اینروست که بستری برای الهی و آسمانی شدن فراهم آید.[1]
پینوشت:
[1]. محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید، تهران: نشر دارالصادقین، ۱۳۹۰، ص ۹۲.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید...
افزودن نظر جدید