پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انواع مختلفی از شکاف‌های جنسیتی وجود دارد که یکی از آن‌ها مسئله دین است. به‌عنوان‌مثال در ایالات‌متحده آمریکا، زنان بیشتر از مردان در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند. معمولاً در دیگر کشورهای مسیحی نیز چنین تفاوتی وجود دارد. اما این شکاف در آمریکا رو به کاهش است و شرکت زنان در کلیسا کمتر شده است.
بر طبق داده‌های مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center)، بین سال‌های 1972 تا 1974، حدوداً 36 درصد از زنان و 26 درصد از مردان حداقل یک‌بار در هفته در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند یعنی یک شکاف ده‌ درصدی بین زنان و مردان وجود دارد. در اواسط دهه 1980 این اختلاف به 13 درصد رسید ولی در اواخر دهه 1980 تا دهه 1990 این اختلاف رو به کاهش گذاشت. 
در طول این دوره، مشارکت در مناسک مذهبی در میان مردان و زنان کاهش یافته است اما در میان زنان کاهش بیشتری داشته است. در اوایل دهه 2010 این شکاف جنسیتی در مراسم مذهبی به 6 درصد کاهش یافته است به‌طوری‌که زنان 28 درصد و مردان 22 درصد در مراسم مذهبی هفتگی شرکت می‌کنند. چرا چنین امری اتفاق افتاده است؟ تئوری‌های مختلفی در این زمینه ارائه شده است گرچه ممکن است همیشه با داده‌ها مطابقت نداشته باشد.
یک نظریه، اشتغال تمام‌وقت زنان را عامل این کاهش شکاف جنسیتی در شرکت در مراسم مذهبی می‌داند. از دهه 1970 روند اشتغال تمام‌وقت زنان افزایش یافت و درنتیجه روند شرکت آنان در مراسم دینی کاهش یافت و به‌تبع آن شکاف جنسیتی در این زمینه نیز کاهش یافت. در اواسط دهه 1970 از هر ده زن آمریکایی بین سنین 25 تا 64 سه زن اشتغال تمام‌وقت داشت اما امروزه بیش از نیمی از زنان در این سنین، اشتغال تمام‌وقت دارند و مردان حدوداً 70 درصدشان شاغل تمام‌وقت هستند.
محققان دریافتند که در آمریکا و دیگر کشورهای مسیحی، زنان شاغل کمتر از زنان غیر شاغل به کلیسا می‌روند و اختلاف جنسیتی در این زمینه کمتر است. اما باید توجه داشت که در دهه 1970 تا 1980 گرچه روند اشتغال تمام‌وقت زنان افزایش یافته است اما شکاف جنسیتی در شرکت در مراسم مذهبی افزایش یافته است و این مطلب درستی این تئوری را خدشه‌دار می‌کند. از اواسط دهه 1980 تا اواخر دهه 1990 با افزایش اشتغال تمام‌وقت زنان، شرکت آن‌ها در مراسم مذهبی کاهش ‌یافته است اما این نرخ کاهش را، در زنان غیر شاغل نیز شاهدیم.
نظریه دیگر، تحصیلات زنان را علت کاهش شرکت آن‌ها در مراسم مذهبی برشمرده است. اما این نظریه نیز چندان صحیح نیست چون نرخ کاهش شرکت در مراسم مذهبی بین زنان تحصیل‌کرده و زنان تحصیل‌نکرده شبیه به هم است.
یکی از فاکتورهایی که در روند شرکت در مراسم مذهبی نقش ایفا می‌کند، وابستگی دینی افراد است. از دهه 1990 مشارکت افراد بزرگ‌سال غیر وابسته به مذهب در امور اجتماع بیش از دو برابر شده است یعنی از 8 درصد به 21 درصد در 2014 رسیده است. گرچه مردان نسبت به زنان راحت‌تر می‌گویند که وابستگی به مذهب ندارند اما نرخ رشد عدم وابستگی به دین در زنان بیشتر شده است.
اما عامل مهم‌تر در کم شدن گرایش زنان به دین، علاقه بزرگسالان متعهد به دین است. درحالی‌که گرایش زنان مذهبی به شرکت در مراسم دینی در سال‌های اخیر کمتر شده است (حدود 33 درصد) و قبلاً در دهه 1980 بیش از این مقدار بوده است (حدود 40 درصد) اما الگوی مشارکت مردان در این دوره‌ها باثبات‌تر بوده است. چراکه مردانی که مدعی مذهبی بودن هستند 24 درصد از آن‌ها در مراسم دینی شرکت می‌کنند درحالی‌که این آمار نسبت به دهه 1980، 28 درصد بوده است. 

منبع: سایت موسسه تحقیقاتی پیو