ریشه ابداع مکتب یوگا چیست؟!

  • 1395/03/16 - 23:24
ریشه پایه‌گذاری مکتب یوگا رهایی از رنج بوده است، اما امروز یوگا بعد از رواج در غرب، چنان گسترش‌یافته که باهدف رفع تمامی مشکلات روحی، روانی و جسمی به صحنه آمده است. این گسترش نشان می‌دهد انسان معاصر که بار زندگی مدرن را بر دوش می‌کشد، آن‌چنان دچار سرگردانی و سردرگمی شده که دنبال هر راه چاره‌ای برای درمان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ریشه یوگا نامعلوم است و مبدأ آن روشن نیست. معلوم نیست چه کسی و بر چه اساسی آن را پی‌ریزی نموده است. برخی ریشه آن را در ریگ‌ودا دانسته و برخی دیگر در عناصر شمنیسم یافته‌اند. در اساطیر و افسانه‌ها این تعلیمات را به خدایان هندی (مظاهر احادیث) نسبت می‌دهند. پاتانجلی نیز خود را بنیان‌گذار آن نمی‌داند. ازاین‌رو شاید بتوان گفت ریشه‌ی مفاهیمی چون بدن‌ها، نادی‌ها و چاکراها معلوم نیست. آیا این مفاهیم، نوعی تشریح رازوارانه بدن انسان بوده! گویا حضور این عناصر در افسانه‌ها  و اساطیر، نوعی تقدس به آن‌ها داده و اقوام بعدی که آمده‌اند بر این‌ها تأکید نموده و در پی جست‌وجوی حقیقت آن‌ها برنیامده‌اند. تاکنون هم مفاهیم مطرح در یوگا توسط علم پزشکی تائید نشده است.
ریشه پایه‌گذاری یوگا رهایی از رنج بوده است، اما امروز یوگا بعد از رواج در غرب، چنان گسترش‌یافته که باهدف رفع تمامی مشکلات روحی، روانی و جسمی به صحنه آمده است. این گسترش نشان می‌دهد انسان معاصر که بار زندگی مدرن را بر دوش می‌کشد، آن‌چنان دچار سرگردانی و سردرگمی شده که دنبال هر راه چاره‌ای برای درمان و در پی مرهمی برای زخم‌های جان خود می‌گردد. اینجاست که طبیبان راهنمای سرگشتگان می‌شوند و هر راهی که اندک فایده درمانی برای بیمار ولو سودهای مادی کم را به او نشان می‌دهند، اما آیا مشکل اصلی بشر حل خواهد شد یا همان‌طور، زندگی با ابهامات پیرامون خود بر رنج بشر خواهد افزود؟
از نگاه دینی که منطبق بر واقعیت زندگی انسان است این دنیا برای انسان، قرین رنج است چنانکه در آن شادی و کامیابی هم هست، نکته‌ی مهم اینکه ریشه‌کن نمودن رنج و رهایی از آن خیالی است خام. برای حل مشکل، رنج را باید مدیریت کرد و تنها راه مدیریت آن پیروی از دستورات و برنامه‌های عملی خالق بشر است و با ارائه‌ی بینشی درست درباره‌ی خدا، هستی و انسان و برنامه‌هایی جامع، زندگی آدمی به‌سوی سعادت ابدی راهنمایی شود. ازاین‌رو تلاش یوگا برای زدودن رنج از زندگی انسان تلاشی است سلبی که نتیجه‌ای به بار نمی‌آورد.[1]
در یوگا مانند سایر مکاتب هندی سخنی از خدا نیست، خدایی که مبدأ و منتهای هستی است: «هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِرُ». او راه نجات بشر را از طریق رسولان خود به انسان‌ها نشان داده است. در یوگا سخنی از معاد هم مطرح نیست. بنابراین آرمان یوگا به زندگی دنیوی انسان، منحصر می‌شود و چنین چشم‌اندازی برای زندگی انسان، با دلایلی که بر ضرورت معاد گفته شده ناسازگار است.[2]

پی‌نوشت:

[1]. محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید، تهران: نشر دارالصادقین، ۱۳۹۰، ص ۲۰.
[2]. جعفر سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة، ج ۴، قم: نشر موسسه امام خمینی، بی‌تا، ص ۱۵۸.

جهت مطالعه بنگرید به: محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.