مسيح پادشاه جهان نيست
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ برخی انبيای الهی مانند حضرت سليمان، حضرت داود و پيامبر اسلام (صلیالله عليه و آله) در زمان خود، دارای حكومت بودند، اما عيسی (عليهالسلام) هيچ گفتاری برای سلطنت در زمان خود بيان نکردهاند، در مورد حكومت آخرالزمان نيز از عنوان «پسر انسان» استفاده كرده است، اما اگر در همه سخنان آن بزرگوار دقت كنيم، پی میبریم كه ايشان حاكم جهان را شخص ديگری میداند، زيرا لقب پسر انسان در همه گفتهها، با صفات عيسی (عليهالسلام) مطابق نيست.
«و ستارگان از آسمان فروریزند و قوای افلاک متزلزل خواهد گشت. آنگاه پسر انسان را بینند که با قوّت و جلال عظیم بر ابرها میآید.»[1] مطابق نوشته مستر هاکس در قاموس کتاب مقدس، این عبارت هشتاد بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) آمده است که فقط سی مورد آن با حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) قابل تطبیق است.[2] دو آيه را بهعنوان نمونه ذكر میکنیم: «عیسی ایشان را گفت، هرآینه به شما میگویم شما که مرا متابعت نمودهاید، در معاد وقتیکه پسر انسان بر کرسی جلال خود نشیند، شما نیز به دوازده کرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود.»[3] اگر بپذيريم پسر انسان در اين آيه شخص عيسی (عليهالسلام) باشد، اما در آيه بعد بههیچوجه پذيرفتنی نخواهد بود: «اینک، آسمان را گشاده و پسر انسان را به دست راست خدا ایستاده میبینم.»[4] زيرا در اين آيه، بهروشنی بیانشده است كه پسر انسان از خداوند جدا بوده و در كنار او ايستاده، درحالیکه مسيحيان معتقدند عيسی و خداوند يك ذات دارند.
درنتیجه، وقتی احتمال داشته باشد منجی آخرالزمان يا همان پسر انسان، شخص ديگری غير از عيسی (عليهالسلام) باشد و برای اين احتمال هم دلايلی (نظير همين مواردی كه ذكر شد) از منابع مسيحيت وجود داشته باشد، ادعای حكومت مسيحيان در آخرالزمان زير سؤال رفته و ادعای امت اسلام مبنی بر حكومت امام زمان (ارواحنا فداه) تقويت میشود، زيرا در روايات ما هيچ سخن و دليلی برای رد آن يافت نمیشود.
پینوشت:
[1]. مرقس 13: 25 – 26
[2]. قاموس كتاب مقدس، مستر هاکس، نشر اساطير، تهران، ۱۳۷7، ص ۲۱۹.
[3]. متی 19: 28
[4]. اعمال رسولان 7: 56
افزودن نظر جدید