اشکال عجيب ادبی مسیحیان بر قرآن آسمانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان همواره به هر راهی متوسل شده تا علیه اسلام و مسلمانان بتوانند کاری انجام دهند. یکی از فعالیتهای انحرافی و مخرب آنان، شبهه تراشی علیه قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است. یکی از ابعاد قرآن که مسیحیان بیشترین هموغم خود را جهت خدشه واردکردن به آن متمرکز میکنند، بُعد ادبی قرآن است. مسیحیان سعی میکنند تا اعجاز ادبی قرآن را زیر سؤال ببرند تا از مسلمانان را نسبت به اساس دین بدبین کنند.
در ادامهی اشکالات و شبهه تراشیهای مسیحیان، یکی از آیههایی که مورد هجوم غیر عالمانهی آنان قرارگرفته است، مربوط به سورهی شوری است. مسیحیان معتقدند در این آیه اشکالی وجود دارد که با اعجاز ادبی قرآن و ادعای مسلمانان ناسازگار است. خداوند در قرآن کریم چنین میفرماید: «اللَّهُ الَّذي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْميزانَ وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَريبٌ [شوری/ 17] خدا همان است كه كتاب را به حق و نيز ميزان را نازل كرد و تو چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد.»
وجه اشکال مسیحیان این است که در آیهی مذکور واژه قریب خبر الساعة است. ازآنجاییکه در ادبیات عرب، خبر و مبتدا باید از جهت مؤنث و مذکر بودن، مطابقت داشته باشند، مسیحیان بر اساس همین قاعده از قرآن اشکال گرفته و معتقدند که با توجه به اینکه الساعة مؤنث است لذا باید خبر (قریب) نیز مؤنث (قريبة) میآمد. با توجه به اینکه قرآن در این مورد اشتباه کرده است بنابراین حجیت آن زیر سؤال میرود.
حقیقت این است که این اشکال مسیحیان نیز همانند اشکالات دیگرشان، ناشی از عدم علم یا از روی غرضورزی است. چراکه لااقل مسیحیان عربزبان باید بدانند که در زبان عرب، در تقدیر گرفتن برخی واژهها با توجه به معنای جمله امری معمول و غیرقابل انفکاک از قواعد ادبیات عرب است. در آیهی حاضر نیز بر اساس همین قاعده و نظر مفسران بزرگ قرآنی، باید واژهای در تقدیر گرفت.
نویسندهی تفسیر جوامع الجامع اگرچه به صراحت در مورد اشکال مسیحیان سخن نمیگوید، اما در معنای آیه مذکور واژهی آمدن را، در تقدیر میگیرد. ایشان در مورد معنای آیه چنین میفرماید: «لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ منظور از ساعت، رستاخيز است ازاینرو فرمود نزديك است يا شايد آمدن قيامت نزديك باشد.»[1]
علامه طباطبایی (ره) در مقام رد اشکال مسیحیان برآمده و چنین پاسخ میدهد: «و منظور از كلمه ساعت، آمدن ساعت است و به همين جهت كلمه قريب كه خبر اين مبتدا است مذكر آمده، وگرنه اگر منظور خود ساعت بود نه آمدن آن، بايد مىفرمود: الساعة قريبة پس معناى جمله اين مىشود كه: اى رسول گرامى! تو چه مىدانى شايد آمدن قيامت نزديك باشد.»[2]
اگرچه همین مقدار نیز در رد اشکال مسیحیان کافی است، اما برخی از مفسران وجوه دیگری نیز در مورد این آیه ذکر کرده و اشکال مسیحیان را به کلی رفع کردهاند. یکی از این وجوه در تفسیر بیان السعادة چنین آمده است: «وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ تو چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد، پس تو نبايد بر عدم مؤاخذهى فعلى آنها اندوهناك شوى...چون لفظ «قريب» شبيه به «فعيل» به معناى مفعول است كه گاهى مذكّر و مؤنّث آن در لفظ يكسان است.»[3]
با توجه به عبارتها و تفاسیر فوق، فساد اشکال مسیحیان آشکار است؛ اما سؤالی که به ذهن هر انسان آزاداندیشی میرسد، این است که: چرا مسیحیان به جای شبهه تراشی و شبهه پراکنی بیاساس علیه اسلام و قرآن، جهت رفع و توجیه اشکالات و تناقضات فراوان کتاب مقدس خودشان، تلاش نمیکنند؟
پینوشت:
[1]. ترجمه جوامع الجامع، طبرسى فضل بن حسن، مترجمان، بنياد پژوهشهای اسلامى آستان قدس رضوى، ج5، ص: 448.
[2]. الميزان، علامه طباطبايى (ره)، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى، ج18، ص: 56.
3]. ترجمه بيان السعادة فى مقامات العبادة، خانى رضا / حشمتالله رياضى، مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، ج13، ص: 59.
افزودن نظر جدید