نیازمندی عرفان به عقل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ لغت عقل معانی مختلفی دارد که بعضی از آنها ازنظر معنا به مفهوم متداول آن نزدیکاند، ولی به نظر میرسد برخی دیگر ارتباطی با آنچه اکنون از عقل مراد میشود، ندارند. در لغت معانی وجود دارد که عبارتاند از: بستن ساق و پاهای شتر، خم کردن ذراع شتر و بستن آنها با عقال[1]، دریافتن و دانستن، ادراک، خردمند شدن، نقیض جهل؛ فهم و تدبیر در کاری کردن[2]. از منظر اسلامی عقل راهی معتبر در تحصیل معرفت است اما تنها راه نیست و عارف نیز بینیاز از عقل نیست چرا كه تفسیر و ارزیابی یافتههای عرفانی بر عهده عقل است. بر همین اساس عارف هم به عقل نیاز دارد. وقتی شما تصمیم میگیرید که عارف شوید، چه کاری انجام میدهید؟ دهها نظر عرفانی وجود دارد. هر کدام از عرفانهای بودائی، مسیحی، هندو و اسلامی ادعا میکنند که عرفان واقعی نزد آنها میباشد. شما در قدم اوّل که عارف نیستید و معرفت شهودی ندارید و نمیدانید کدام یک از اینها درست است. باید ملاک شما در انتخاب، عقل باشد. ابتدا باید سراغ عقل رفت.[3] اگر بخواهید سراغ عرفان بروید، باید سراغ کدام عرفان را گرفت؟ عقل میتواند بین اینها قضاوت کند که آیا توحید معقولتر است یا تثلیث و...؟ امام علی(علیهالسلام) میفرماید: آن که تعقل کند، آگاهی مییابد[4] و در جایی دیگر میفرماید: با عقل، کنه حکمت به دست میآید.[5]
بنابراین، عقل، میتواند مبانی اعتقادی عرفان را در اختیار فرد قرار دهد. صورت کاملتر این قضیه این است که عقل، دین راستینی را به شما نشان میدهد و آنگاه شما به دنبال باطن آن (عرفان) میروید.[6] شاهد آن هستیم که با کنار گذاشتن عقل از عرفان فرقههای بیشماری پدید آمدهاند که همگی آنها خواستگاه شیطان است.
حاصل سخن از منظر اسلامی این است كه عقل راهی معتبر در تحصیل معرفت است، اما تنها راه نیست با اینكه عقل مصون از خطا نیست، اما در عین حال گریزی از آن نیست و عارف نیز بینیاز از عقل نیست. عقل میتواند در تبیین و تثبیت مبانی نظری عرفان، در تفسیر تجارب عرفانی و در ارزیابی یافتههای عرفانی به كار آید. عارفان، ما را به طوری دیگر از معرفت دعوت میكند كه در عین اینكه متفاوت بامعرفت عقلی و برتر از آن است اما ناسازگار با آن نیست، بلكه ژرفای عقل را بیشتر و افق دید آن را گستردهتر میكند.[7]
پینوشت:
[1] . لوئیس معلوف، المنجد، انتشارات ایران ۱۳۹۲، ص ۵۲۰ .
[2] . حسن عمید، فرهنگ عمید، انتشارات امیرکبیر ۱۳۸۱، ص ۸۶۹.
[3] . محمد فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۸۸ .
[4] . عبد اللواحد آمدى، غررالحكم، ترجمهی محمد علی انصاری، انتشارات امام عصر(عج)، ح ۱۹۵۹ .
[5] . همان، ح ۷۶۴۴ .
[6] . محمد فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۹۰ .
[7] . روزنامه ايران، شماره ۴۶۲۸، ۲۶/۷/۸۹، صفحه ۲۲ .
جهت مطالعه بنگرید به: محمد فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی...
افزودن نظر جدید