اشو هندوانه زیر بغل پیروانش می‌گذارد!

  • 1394/11/29 - 13:07
ترس از فراق نشانه علاقه به وصال است. آن‌که از وصال بویی نبرده از فراق نمی‌ترسد. اشو در بیانی که مانند هندوانه زیر بغل گذاشتن می‌ماند به پیروان خود می‌گوید: «من برای بردن شما به این سفر دور و دراز آماده‌ام به شرطی که شما هم شجاع و ماجراجو باشید. چون تنها مردم شجاع به سوی من کشیده می‌شوند. این مقام از آنِ بزدلان نیست.»

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ آن‌که از خدا می‌ترسد، از خود می‌ترسد. تمام ترس او از این است که مبادا کاری کند موجب قطع رابطۀ بین او و خدایش شود. ترس از فراق نشانه علاقه به وصال است. آن‌که از وصال بویی نبرده از فراق نمی‌ترسد. اشو در بیانی که مانند هندوانه زیر بغل گذاشتن می‌ماند به پیروان خود می‌گوید: «من برای بردن شما به این سفر دور و دراز آماده‌ام به شرطی که شما هم شجاع و ماجراجو باشید. چون تنها مردم شجاع به سوی من کشیده می‌شوند. این مقام از آنِ بزدلان نیست. این مقام خاص آن‌هایی نیست که به افراد مذهبی معروف شده‌اند. این مقام از آن کسانی که خدا ترس نامیده می‌شوند نیست. این مکان برای آن کسانی است که من آن‌ها را عاشق خدا می‌نامم.»[1]

نقد و بررسی:

الف) او با این جمله به طرفداران خود القاء می‌کند که آدم شجاعی است. چرا؟ چون به حرف او گوش داده است. در حالی‌که شجاعت جایی مطرح می‌شود که خطری حتمی در راه باشد و انسان شجاع به جنگ آن خطر برود، طرفدار اشو شدن خطری ندارد. غیر از حماقت سرمایه‌ای نمی‌خواهد. چون وی عقل و ذهن و علم و دین را که مایه رشد و هدایت است در جای جای کتاب‌هایش محکوم کرده است. وی با این جمله به طرفدار خود شخصیت کاذبی می‌دهد تا او را نسبت به خودش امیدوار کرده و گمان کند که آدم شجاعی است.

ب) می‌گوید آدم‌های مذهبی ترسو هستند و نمی‌توانند همراه من بیایند. معنایی که وی از ترس دارد همانند معنایی است که از شجاعت دارد. یعنی یک معنای من درآوردی که فقط در قوطی او پیدا می‌شود. تاریخ شجاع‌تر از افراد مذهبی کسی را به خود ندیده است. آیا ابراهیم خلیل(علیه‌السلام)، موسی(علیه‌السلام)، محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، علی(علیه‌السلام)، حسین(علیه‌السلام) و پیروان این‌ها مانند مالک اشتر، ابوذر غفاری، سیدجمال الدین اسدآبادی و صدها نفر دیگر ترسو بوده‌اند؟!

ج) وی در این عبارت خداترسی را محکوم کرده است. در حالی‌که ترس از خدا مانند ترس از شیر درنده و مار افعی و... نیست. این ترس، ترسی خاص است که اشو از آن خبر ندارد. زیرا خدای اشو خدای شخصی اوست نه خدای واقعی که همه انبیاء و اولیا گفته‌اند. از این‌رو ترس از خدا هم در کلام او همانند خدای او یک ترس شخصی است که خداپرستان از آن به دورند. در منطق عارفان دیندار ترس از خدا، ترس از خود است. همان‌گونه که دوستی و معرفت و شناخت خدا، دوستی و شناخت خود است زیرا: «من عرف نفسه فقد عرف ربَّه.[2] هرکه خود را شناخت یقینا خدایش را شناخت.»
انسان هرقدر خودخواه و عاشق خودش باشد به همان میزان خود ترس نیز هست. زیرا نمی‌خواهد این (خود) به خطر بیفتد. به همین دلیل از روی برنامه زندگی می‌کند. در خوراک و پوشاک و معاشرت و... دقت می‌کند تا مبادا حیاتش به خطر بیفتد. مادر و پدری که فرزندشان را دوست دارند نگران او بوده و همیشه ترس دارند که مبادا به زحمت و خطر گرفتار شود. این ترسویی نشانه علم و عشق است نه بزدلی.
آن‌که از خدا می‌ترسد، از خود می‌ترسد. تمام ترس او از این است که مبادا کاری کند موجب قطع رابطۀ بین او و خدایش شود. ترس از فراق نشانه علاقه به وصال است. آن‌که از وصال بویی نبرده از فراق نمی‌ترسد. به همین جهت در دایرۀ عرفان و سیر و سلوک و مراقبه، انسان‌ها هرچه عارف‌ترند ترسوترند و هرچه جاهل‌ترند، شجاع‌ترند. شجاعت مورد نظر اُشو عین جهل است ولی ترس عرفانی عین علم و عشق است. از این‌رو عاشق واقعی در عرفان برای رسیدن به این وصال به مصاف همۀ خطرها می‌رود و جانبازی می‌کند و از همه چیز می‌گذرد. این شجاعت است نه آن‌که اُشو گفته است.
معنای دیگر ترس از خود که مساوی با ترس از خداست، ترس از نتیجۀ اعمال خود است. همانند ترس افراد خطاکار از قاضی. قاضی به خودی خود هیچ ترسی ندارد. اما عده‌ای مدام از قاضی در ترس و وحشت به سر می‌برند. اینان کسانی هستند که در مسیر خلاف حرکت می‌کنند. چون اعمال خلاف مجازات خاص خود را دارد و این مجازات توسط قاضی اِعمال می‌شود از این‌رو انسان خطاکار از قاضی می‌ترسد که این ترس، ترس از مجازات قاضی است نه خود قاضی. به این دلیل افراد سالم جامعه هرگز از قاضی نمی‌ترسند. آن‌که از خدا می‌ترسد از خود می‌ترسد. از نتایج کارهای غلطی چون دزدی، خیانت، آدم‌کشی و... می‌ترسد که نتایج این قبیل کارها عذاب در جهنم است.

پی‌نوشت:
[1]. آواز سکوت، اشو، نشر هودین، اصفهان، 1384، ص 5.
[2]. ابن ابی جمهور، محمد بن زين‌الدين، عوالی اللَّئالی، جلد۱، قم، نشر دار سيد الشهداء للنشر، ص ۵۴و۱۰۲.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: آب و سراب، نقدی بر افکار اشو، قادر فاضلی، فضیلت علم، 1389، ص51.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.