جنبش احیاگران معنویت اسلام
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عده ای پیدایش تصوف را معلول حوادث سیاسی دوران اسلامی و در حمایت از اهل بیت می دانند که با تزویر امویان و عباسیان به نقطه ای مقابل اهل بیت مبدل گردید و خود معزلی برای دین اسلام گردید، اینگونه ماجرا را تفسیر می کنند.
قبل از آنکه حکمت متالیه ادیان زردشتی، مانوی، بودایی و هندو را به خود راه دهد، دارای فرهنگ شده، شوق دیدار حق از جمله دیدن انوار لمعات آسمانی، فرشتگان یا حتی حق تعالی باشد و اغلب با تعریف عرفی و فقهی زهد که فقهاء و دیگر دانشمندان دین آن را شرح و تفسیر کنند تعارض پیدا کند، نهضت زاهدانه ای علیه انحرافی بود که از دوره عثمان بن عفان بر اثر تجمل گرایی و ثروت اندوزی برخلاف سیره رسول خدا (ص) آغاز شد و در دوره استیلای ظالمانه امویان به اوج خود رسید. چنانکه به لحاظ دست و دل بازی بی حد و حساب معاویه در بخشش به بنی امیه «او را پرهزینه ترین یا پرخرج ترین خلیفه دانستند.»[1] به همین خصوصیت زمانی، افرای که برای تقرب به حق صوف می پوشیدند و مانند اصحاب صفه فقیرانه زندگی می نمودند و به عبادت فردی ممارست می ورزیدند، با این اختلاف که اصحاب صفه اهل مشارکت های اجتماعی بودند و این گروه فقط به فعالیت های فردی اهمیت می دادند، در زمانها و مکانهای مختلف به نام های درویش، سالک، صوفی خوانده شده اند، قبل از اینکه به تعبیر تصوف شناسان معنویت باطنی را دنبال کنند و آوازه شیخی و خانقاهی داشته باشند و زندگی را با کرامات توام سازند، خانقاه، رباط و زاویه نشین شوند، به سبب کاهلی و ادعاهای باطل خود در دانش نوین نکوهش شوند یا از انکار شریعت تحت ادعای کفایت ایمان داری و تعلیق شریعت سخنی بگویند، انقلابیونی به شمار می رفتند که مانند جنبش زیدی و سلحشوران اسماعیلی قبل از فرقه شدن علیه عباسیان در جنگ به سر می بردند. منتها نه جنگ رو در رو، بلکه با ریاضت کشی و ساده زیستی در معنا اعلام جنگ نموده بودند.
در چنین دوران بسیار سختی که بر اسلام گذشت، زاهدانی که ردای پشمینه پوشیده بودند از شهامت زیدی و شجاعت اسماعیلی ضد حکومت نصیبی نداشتند، بدون اینکه صوفی خوانده شوند و تصوف سازی کرده باشند، به روش واعظان و بعضا خطیبان در محله های شهرهای اشرافیت زده دوران اموی و عباسی، زندگی بر اساس سیره رسول خدا(ص) را یاد آور امت اسلامی شده، می کوشیدند در لفافه و بعضا بسیار شفاف و آشکار مسلمانانی را که هنوز مسلمانی را فراموش نکرده بودند علیه اشرافیت سلطنتی اموی که بازگشتی از جاهلیت به متن اسلام ناب محمدی(ص) بود، بشوارنند. چنان که بر اساس همین خصوصیت آنها را چنین تعریف کرده اند: مخالفان حکومت فئودالی و اشرافی بنی امیه را بنیانگذاران جنبش تصوف[2] خوانده اند که عشق تجدید زندگی دوره پیامبر عزیز اسلام(ص)، میدانی برای جنگ و شهادت در راه مخالفت بی پروایی های قدرت حاکم شده، جنبش صوف پوش زاهد را واداشته بود عقل مصلحت طلب را که به بهانه آفرینی «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» خلق را به انزوا می کشاند، طوق بردگی بر گردن فرد افکنده، بدین وسیله جامعه را میدان تاخت و تاز «یزید الخمور[3]، یزید الزمور[4]، یزید الفهور[5]، یزید القرور[6]، یزید الصیور[7]، یزید الشرور[8].»[9] می ساخت معزول کرده، هوای تن پروری و بی تفاوتی را در مقام امت خاتم پیامبران بودن حد بزند، شرحی بر
عقل را معزول کردیم و هوی را حد زدیم
کین حلالت لایق این عقل و این اخلاق نیست
شوند. ولی دیری نپایید نفوذیان اموی که به شکل و شمائل احیاگران معنویت اسلام همراه و هم صدای ایشان شده بودند، با نهضت زاهدان سلحشوران ضد اموی که همانند جان برکفان زیدی و اسماعیلی ولی با شیوه ای متفاوت، علیه قدرت حاکم ضد علوی با سلاح یادآوری زندگی کردن بر اساس سنت پیامبر اکرم (ص) با حکمرانان مخالف اسلام اهل بیت می جنگیدند، کوچه و بازار دمشق یا هر جای دیگر را میدان رزمی همانند جبهه جهاد مسلحانه می دیدند، در برخورد عمال حکومتی شهادت را در چند قدمی یافته و دهان از ارشاد، آن هم علیه نظام حاکم فرو نمی بستند، همان کردند که امویان با زیدیان مبارز و عباسیان با اسماعیلیه نمودند. چطور این دو نهضت حمایت کننده از امامت شیعه را به صورت فرقه ای مقابله کننده آن در آوردند، و از شمشیرهای برهنه که زمانی به عشق احقاق حق امام و برقراری حکومت امامت کشیده شده بود، امام بدلی تراشیدند تا مانع گرایش و توجه خلق به امام آل محمد(ص) شوند.
نسل سلحشوران ضد اشرافیت، که در تامین رضای امامت با شمشیر زبان، فساد اولاد ابوسفیان و مروان را گوشزد می کرد و به جامعه خواب رفته تفهیم می نمود که اسلام اموی یا اسلام عباسی تحریف و تحذیفی به دلخواه بنی امیه و بنی عباس از اسلام است که برای مقابله با اهل بیت(ع) تدوین شده و می شود. به همین دلیل غیرت و مسئولیت مسلمان بودن حکم می کند به پا خیزند، تن به زورگویان مخالف علوی که با زر رخنه در ایمان می کنند و به زور دهان ها را می دوزند ندهید را فراموش کرده، چنان با حال و هوا بیگانه شان کرد که نظیرش را تاریخ به هنگام غصب فدک در حق فاطمه زهرا (س) دیده بود. نفوذی های اموی و عباسی چنان جنبش معنویت اسلام را به زندگی زاهدانه سرگرم کردند که اگر چاره داشتند در استفاده از هوا نیز قناعت می ورزیدند.
حرکت زاهدان صوف پوش که از آن تعبیر به نهضت تصوف[10] یا نهضتهای صوفیه[11] کرده اند و مصمم بودند با یادآوری مسلمانی در کسب و سیاق زندگی «از نیروی خلافت بکاهند و سرانجام خلفاء را براندازند.»[12] چنان به کژ راهه کشانده شد که خویش را هم فراموش کرد، به طور ناخواسته در خدمت مقاصد شوم ضد علوی درآمده، به جای بیدار کردن فرد و جامعه، گوشه ای برده شده و به خدمت تفکر فرقه ساز معروف حسن بصری در آمد.
بر فرض صحت این احتمال برای پیدایش تصوف، در نهایت جنبش زهد گرایانه که در آن زمان کمتر کسی آن را با نام تصوف می خواند، به انحراف در هدف کشیده می شود و دستخوش انحرافاتی می شود که از هدف خود باز می ماند. اما بزرگان صوفیه این تعبیر را از پیدایش تصوف برای خود متصور نیستند و به آن اشاره نکرده اند. بلکه پا را فراتر نهاده و خود را ادامه راه اهل بیت علیهم السلام می دانند و بیان می کنند که جنبه باطنی دین از امام رضا علیه السلام به مشایخ ما منتقل شده و داعیه جانشینی بلا فصل اهل بیت عصمت و طهارت را دارند نه اینکه در زمانی به علت فساد حکومت اموی و عباسی صوفیه بوجود آمده است و نیز ایشان بیان می دارند که بزرگان صوفیه همواره یار و مددکار اهل بیت(ع) بوده و در رکاب ایشان بوده اند؛ اما تاریخ گواهی غیر از این دارد.
منابع:
1- العثمانیه، ابو عثمان عمرو بن بحر الجاحظ، تحقیق عبدالسلام محمد هارون صص 95و 98
2- تصوف و ادبیات تصوف، یونگی ادوارد ص 8
3-به لحاظ معنایی که برای خمور کرده اند «فرهنگ سخن، ج 4، ص 2828» یزیدی که همیشه شراب می خورد و خمار است.
4-دهخدا فهور را "زفت" معنا نموده که می شود دون، سفله، بخیل.
5-دهخدا فهور را "فهر" معنا کرده که می شود جماع کردن بدون انزال به این معنی که حتی در هوسرانی هم هوس بازی می کرده است.
6-فرهنگ صبا، دراز جسته و اگر قرود گرفته شود بوزینگان معنی کرده اند.
7-دهخدا، گیاه خشک یعنی یزید عقل خشک.
8-کسی که انواع فسادها و بدی ها در آن جمع است.
9-تجارب السلف، ص 67، تعبیر عبدالله بن زبیر در خطبه ای که خوانده است.
10-کلام اقبال لاهوری در سیر فلسفه در ایران.
11-دنباله جستجو در تصوف ایران ص 49.
12-مکتبهای عرفانی دوره اسلامی ص 41.
افزودن نظر جدید