نوع نگاه به حجاب و چرایی میزان پوشش
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اگر با عینک بدبینی به احکام شرعی نگاه کنیم، میتوان همهی آنها را به نوعی محدودیت تلقی کرد. مثلا نماز صبح برای مسلمانان به نوعی محدودیت محسوب میشود، چون حتما باید از خواب ناز سحرگاهی بلند شوند؛ ماه رمضان محدودیت است، چون باید روزه بگیرند و رنج و گرسنگی و تشنگی را تحمل کنند. در صورتی که اگر خوشبینانه به احکام الهی نگاه کنیم در دستورات خداوند، که از همه برای ما دلسوزتر است، محدودیت نمیبینیم بلکه در آنها حکمت و فایده و دلیل میبینیم. بنابراین، اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که انجام احکام و دستورات الهی، برای خداوند هیچ سودی ندارد چرا که او بینیاز از عبادت و اطاعت ماست و این دستورات فقط به درد خود ما میخورد. خداوند مرد و زن را بر اساس وظایف مختلف آفریده، یکی را برای مادر شدن و افشاندن بذر محبّت در خانه خلق کرده است. به مرد، صلابت، استحکام و ایستادگی و به زن ظرافت و نرمش داده است و متناسب با خلقت هرکدام برایشان تکلیف جداگانهای معین کرده است. حجاب اسلامی را برای حفاظت زن از دید نامحرم قرار داده تا هم جامعه گرفتار تهییج نشود و هم برای حفظ زن (بخاطر ویژگیها، زیباییها و ظرافتهایش) او را از مزاحمتها به دور دارد؛ و مرد را در نهایت استحکام، برای حفظ بنیان خانواده قرار داد. البته ناگفته نماند که حجاب مخصوص زنان نیست، حتی مرد هم نمیتواند با پوشش نامناسب در جامعه حاضر شود ولی به هرحال، در این مورد نسبت به زنان اندکی آزادتر است. خداوندی که خالق ماست در دینی که آخرین و کاملترین دین است، و به تمام نکات روحی و روانی زن و مرد عالِم است، در زن جذابیتهایی قرار داده که در مرد نیست و با وجود این جذابیتها، عدم رعایت حجاب توسط زن، در جامعه بسیار تأثیر منفی میگذارد، در حالی که، در مورد مرد اینطور نیست. پس میتوان با دید خوش به مسأله حجاب نگریست که الزام حجاب برای بانوان، الزام برای حفظ خود زن، خانواده و جامعه از فساد میباشد.
اما چرا پوشش در زنها باید بیشتر از پوشش مردها باشد! تحقیقات علمی دربارهی تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردها نسبت به محرکهای چشمی حساستر از زنان میباشند. تجربههای علمی نشان میدهد که آن اندازه که مرد از نگاه کردن به تَن و اندام زن تحریک میشود، زن از مشاهدهی مرد تحریک نمیشود.[1] در روانشناسی جنسی نیز ثابت شده است که تمامی سطح بدن زن برای مرد محرک است اما در زنان چنین نیست.[2] دین مقدس اسلام نیز متناسب با ویژگیها و تفاوتهای تکوینی زن و مرد، احکام و تعالیم نورانی خود را تشریع کرده است. مثلا برای حفاظت مردها از مفاسد ناشی از حساسیت بیشتر آنان نسبت به محرکهای چشمی شهوتانگیز؛ آنها را به مراقبت و کنترل بیشتر چشم در مواجهه با نامحرم مأمور کرده است.
در حدیثی از امام رضا (علیهالسلام) نقل شده است که ایشان فرمودند: «حَرَّمَ النَّظَرَ إلی شُعُور النِّساء لِما فیه مِن تَهییجِ الرِّجال؛ [3] خداوند نگاه کردن به موهای زنان را حرام کرده؛ زیرا نگاه شهوتانگیز مردان باعث تهییج جنسی و فساد میشود». و لذا خداوند زنها را به حجاب و پوشش بیشتر در مواجهه با مردهای نامحرم دستور داده است و طبق فتوای مراجع تقلید، زنان باید در مقابل نامحرم، همهی بدن به استثنای صورت و دستها را تا مچ بپوشانند، ولی این مقدار پوشش برای مردان واجب نیست و به عبارت دیگر علت این که دستور پوشش کامل اختصاص به بانوان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از نوع حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مرد عاقلی لباسهای بدننما بپوشد و آرایشهای تحریکآمیز انجام دهد، بلکه این زنان هستند که به حکم طبیعت خاص خود میخواهند دلبری کنند و مردان را دلباخته و در دام علاقهی به خود اسیر نمایند. لذا انحراف برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش کامل هم برای آنان مقرر گردیده است.[4]
پینوشت:
[1]. تفاوتهای زن و مرد از نظر فیزیولوژی و روانشناسی، دکتر محمود بهزاد، مجلهی نگین، ش134، تیرماه 1355.
[2]. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص63.
[3]. وسایلالشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج14، ص140.
[4]. مسألهی حجاب، شهید مطهری، ص85.
افزودن نظر جدید