قداست و عدل عيسی مسیح (ع)

  • 1394/10/02 - 08:50
یکی از عمده اشکالاتی که در اعتقادات مسیحیان یافت می‌شود این است که ازنظر آنان، همه انسان‌ها به این دلیل که گناه نخستین را از حضرت آدم (علیه‌السلام) به ارث برده‌اند، درنتیجه همه آن‌ها گناه‌کار و ظالم‌اند و خداوند نیز برای رفع عذاب از قوم برگزیده خود یعنی قوم بنی‌اسرائیل، به‌صورت یک انسان تجسم یافت به زمین آمد و باتحمل رنج صلیب برای خود، باعث شد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عمده اشکالاتی که در اعتقادات مسیحیان یافت می‌شود این است که ازنظر آنان، همه انسان‌ها به این دلیل که گناه نخستین را از حضرت آدم (علیه‌السلام) به ارث برده‌اند، درنتیجه همه آن‌ها گناه‌کار و ظالم‌اند و خداوند نیز برای رفع عذاب از قوم برگزیده خود یعنی قوم بنی‌اسرائیل، به‌صورت یک انسان تجسم یافت به زمین آمد و باتحمل رنج صلیب برای خود، باعث شد همه گناهان قوم بنی‌اسرائیل بخشیده شود. مبشران مسیحی در تبلیغات خود این‌گونه بیان می‌کنند: «لازمه عدل خداوند این است که افراد گناهکار را در جهنم تا ابد مورد عقاب و عذاب قرار دهد و چون خداوند از گناه بیزار و متنفر است در پسر تجسم یافت و باتحمل رنج صلیب، فدای نسل بشر گردید تا عذاب همه مردم مسیحی را مورد آمرزش قرار دهد.» و سند سخنان خود را از کتابشان ارائه می‌دهند: «و آن امید مبارک و تجلی جلال خدای عظیم و نجات‌دهنده خود ما عیسی مسیح را انتظار کشیم که خود را درراه ما فدا ساخت تا ما را از هر ناراستی برهاند و امّتی برای خود طاهر سازد که ملِک خاص او و غیور در اعمال نیکو باشند.»[1] یا «یعنی اینکه خدا در مسیح بود و جهان را با خود مصالحه می‌داد و خطایای ایشان را بدیشان محسوب نداشت و کلام مصالحه را به ما سپرد.»[2]
برادران مسیحی! فرض کنیم شما عقل را کاملاً تعطیل دانسته و فقط از نص کتاب مقدس بهره می‌گیرید، اما بر اساس کتاب مقدس، خداوند همه خطاکاران را عذاب کرده و به سبب نافرمانی، در آتش جهنم از آنان انتقام خواهد گرفت. «و اینک شما به‌جای پدران خود انبوهی از مردان خطاکار برپاشده‌اید تا شدت غضب خداوند را بر اسرائیل باز زیاده کنید؟»[3] و «چنانکه خشکی و گرمی آب برف را نابود می‌سازد، همچنین هاویه خطاکاران را.»[4] و «امّا خطاکاران جمیعاً هلاک خواهند گردید و عاقبت شریران منقطع خواهد شد»[5]. اگر نشانه قداست و عدل خداوند، عقاب گناهکار در جهنم باشد و درعین‌حال قائل به آموزه فداء نیز باشید، پس چرا این ملازمه به‌وسیله فداء باید از بین برود و شما چگونه می‌خواهید بین این دو ملازم را تفکیک کنید؟ این تفاوت مانند آموزه تثلیث نیست که درعین‌حال که خداوند سه‌گانه است، در همان حال نیز یکی است! در این مسئله امکان تجمع وجود ندارد زیرا دو حالت کاملاً متناقض هستند و هیچ ضرورتی آن را توجیه نمی‌کند. از طرفی چرا رحمت و محبت این پسر عالم‌گیر و همگانی نشده و به تعداد گناه‌کاران و مفسدین جهان نیست؟ آیا این رحمت و محبت حضرت مسیح (علیه‌السلام) ناقص نیست؟ آیا این رحمت و مهربانی با عدل خداوند ناسازگار نیست درحالی‌که خطاکاران در امن‌وامان و بانشاط در حال زندگی و سرگرم گناه و نافرمانی خداوند باشند؟ طبق گفته شما این پسر و پدر چه کسی هستند؟ آیا هردوی آن‌ها همان روح‌القدس نیستند (طبق قانون تثلیث)، که عادل است، از گناه بیزار است و حکم به قصاص خطاکار می‌کند: «پس همچنان که به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص، همچنین به یک عمل صالح بخشش شد بر جمیع مردمان برای عدالت حیات». [6]
اما برخلاف گفتار و عقاید مسیحیت، مطلب پاداش و جزای اعمال در قیامت به‌طور معقول، در قرآن کریم بیان می‌شود: «الله لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً [نساء 87]؛ خداوند که معبودی جز او نیست، همه شمارا در روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست جمع می‌کند و راست‌گوتر از خدا در سخن کیست؟» و نیز در جای دیگر می‌فرماید: «فَالْیَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [یس/ 54] امروز (روز رستاخیز) به هیچ‌کس ستم نمی‌شود و جز اعمال خود شما جزائی برای شما نیست». دیدگاه روشن اسلام این است که وجود قیامت را برای انسان ضروری می‌کند، زیرا ما خوبان و بدانی را می‌بینیم که در دنیا به پاداش و کیفر نمی‌رسند، بنابراین خداوند عادل باید سرای دیگری را برای آن پاداش و کیفر آن‌ها قرار دهد. گرچه گاه‌وبیگاه کیفر و پاداش‌هایی در دنیا مشاهده می‌شود، ولی جایگاه بسیاری از اعمال تنها قیامت است، زیرا در بعضی موارد امکان آن در دنیا وجود ندارد. مثلاً کسی که درراه خدا شهید شده، در دنیا حضور ندارد تا پاداش بگیرد و یا کسی که افراد زیادی را کشته، در دنیا امکان تحمّل بیش از یک کیفر را ندارد. علاوه بر آنکه رنج و کیفر خلاف‌کار در دنیا به تمام بستگان بی‌تقصیرش نیز سرایت می‌کند، پس باید پاداش و کیفر درجایی باشد که به دیگران سرایت نکند. [7].

پی‌نوشت‌:
[1]. رساله تیطس 2: 13 – 14
[2]. دوم قرنتینیان 5:19
[3]. اعداد 32: 14
[4]. ایوب 24: 19
[5]. مزامیر 37: 38
[6]. رومیان 5: 18
[7]. تفسیر نور، ج9، ص: 291، ناشر: مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، تهران،1383.
 منبع: موسوعه علامه بلاغی ج 6، ص 190، ناشر: مرکز العلوم والثقافه الاسلامیه، قم،1428 ق.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.