كيفيّت تأثير دعا و عمل ملائكه در استجابت دعا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چندی پیش کتاب امامة و النص نوشته فیصل نور از چاپ خارج شد؛ این کتاب سعی در اثبات تناقض گویی بین کلام علمای شیعه با سنت نبوی و کلام وحی، قرآن مجید را دارد، غافل از آن که با قرار دادن دو مطلب در کنار هم و برداشت دوگانگی از آن، تناقض ثابت نمیشود. به خصوص که وقتی این دو کلام متعلق به ائمه و علمای شیعه و قرآن و سنت نبوی باشد که همه نور واحد هستند، اول چیزی که در تناقضهای ادعا شده نزد صاحبان اندیشه آشکار میشود توهم و پندار غلط بیننده تناقض است.
در طول تاریخ نیز وجود این تاریکی اندیشه سبب شد تا حقانیت امیرالمومنین (علیه السلام) برای گروهی در هالهای از ابهام و تردید فرو رود و در تناقضی آشکار پی به حقانیت یکی به صورت مطلق و محض نبرند و حق را دوگانه بپندارند و برای حق دوگانی قایل شوند همانطور که تاکنون چنین هستند.
در این نوشتار سعی شده است از عصمت ملائکه دفاع شود، به همین دلیل در ابتدای این تحقیق، تعاریف واژه عصمت مورد بررسی قرار گرفته و پس از آوردن نظرات علما در مورد عصمت و ملائکه و کاربرد آن در قرآن، چیستی عصمت ملائكه مورد بررسی قرار گرفته است و ازخود کلام و استدلالهای علمای متکلم و فقیه و فیلسوف و عارف شیعه دلایلی برای عصمت ملائکه آورده شده است.[۱]
کیفیّت تأثیر دعا و عمل ملائکه در استجابت دعا
در این متن تلمیذ حضرت آیت الله محمد حسین طهرانی و علامه محمد حسین طباطبای صاحب تفسیر المیزان هستند.
تلمیذ: بعضی از اوقات انسان دعائی میکند، و آن دعا مستجاب میشود؛ مثلاً دعا میکند که این باغ سرسبز شود، یا این چاه آب در آورد، و یا این مریض شفا یابد؛ و امثال این دعاها.
و به واسطهٔ این دعا چندین هزار ملائکه مأمور تنظیم و پیدایش و استجابت آن دعا میشوند، و بالاخره آن امر را در خارج به اذن پروردگار متحقّق میکنند. یعنی تمام اینکارها زیر نظر دستههای مختلفی از فرشتگان است که آن امر را صورت تحقّق خارجی و عینی میدهند؛ آیا میتوان گفت: این ملائکه مأمور امر انسانند؛ مأمور امر دعا کننده هستند؟
علاّمه: تعبیر خوبش اینست که بگوئیم: مأمور امر انسان نیستند؛ مأمور امر خدا هستند از استجابت دعاهائی که انسان میکند.
تلمیذ: بر حسب بیانی که سابقاً فرمودید در کیفیّت پیدایش وحدت در کثرت، و مثال زدید به اللَهُ یَتَوَفَّی الانفُسَ حِینَ مَوْتِهَا و آیهٔ یَتَوَفَّیکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ و آیهٔ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا که: در عین آنکه عمل، عمل خداست، ملکالموت به اذن خدا، و سائر فرشتگان به اذن ملک الموت دست اندرکارند؛ آیا میتوان به این نظر وحدت در کثرت، آن فرشتگانیکه در اثر دعای انسان برای تحقّق آن دست اندرکارند، چنین گفت که آنها مأمور انسان هستند؛ مأمور شخص دعا کننده و متضرّع به خدا؟
علاّمه: بله، این هم یک تعبیر است؛ اگر تمام بشود همینطور است. چون بالاخره لَیْسَ فی الدّارِ غَیْرَهُ دَیّارٌ. وقتیکه عالم وجود سربسته و دربسته اختصاص به پروردگار دارد، و هیچ موجودی در عالم ذی أثر نیست مگر به اراده و اذن خدا؛ در اینصورت هر اثری از موجودات مختلف ببینیم، بالاخره مال خداست و از خداست.
تلمیذ: بعضی از مواقع انبیاء و اولیاء یک چیزی را در ته دل طلب میکردند، و بدون اینکه بخواهند و دعا کنند و یا بر زبان آرند، میل درونی و قلبی آنان به آن چیز بوده است؛ و بعداً دیده میشد که آن امر در خارج خودبهخود صورت تحقّق میگیرد و پیدا میشود. یعنی مجرّد همان اراده و میل باطنی آنها آن سلسله دستگاه ملائکه را در خارج تحت تسخیر میآورد. و در بعضی از اوقات دیده میشد که میل باطنی حتّی با دعای خارجی هم اثر نداشت؛ و آنچه مورد نیّت آنان بود، با خصوص آن کیف و کمّ، در خارج واقع نمیشد.
آیا میتوان گفت که: دعا و خواست آنان در اینصورت معارض با یک دعای نفس و نفوس دیگری بوده است که از نقطهٔ نظر قوّت نفس و یا جماعت نفوس، نمیگذاردند در عالم معنی آن خواسته صورت گیرد؟
و این البتّه در غیر انبیاء و أولیاء بسیار مشاهده شده است که عملی را میخواستهاند که وقوع یابد و این معارض میشد با خواست نفس قویتری که آن میخواست خلاف این عمل در خارج وقوع بیابد؛ و بنابراین، این دو درخواست متضادّ، دو سلسله از فرشتگان را برای انجام آن ـ به اذن خدا تحریک و تهییج میکند، تا هر کدام پاکتر و قویتر باشد جلو افتاده و بالنّتیجه آن دسته از فرشتگان او، بر عمل فرشتگان دیگری مقدّم آیند و آن عمل مورد نیّت انسان را در خارج متحقّق کنند.
علاّمه: آری اینها همه ممکن است؛ و آیهای هم در سورهٔ رَعْد داریم که دلالت بر این معنی دارد.
تلمیذ: شما سابقاً عشقتان به فلسفه زیاد بود بیشتر از حالا؛ و حالا توجّهتان به قرآن کریم بسیار است. و نسبت به ابراز بعضی از حالات شخصی از مکاشفات و واردات قلبیّه، خیلی امساک نمیکردید! ولی حالا دیگر خیلی عجیب و غریب، درها را محکم بستهاید! چه خبر است؟!
علاّمه: آری! آن سَبو بشکست و آن پیمانه ریخت. حالا حالت مزاجی و مخصوصاً نسیانی که غلبه کرده است مرا از انجام کارهایم بازداشته؛ دیگر نمیتوانم کار کنم.
توجّه به قرآن مجید الحمدللّه داریم؛ اگر خداوند بهحساب بگذارد! امّا مسألهٔ نسیان کلّی عجیبی که پیدا کردهام بنده را خیلی سخت در فشار میگذارد. از حیث مطالعه و از حیث نوشتن، تقریباً شب و روز بنده مشغول بود، إلاّ ماشَذَّ؛ خیلی خیلی کم؛ و گرنه خوب نوعاً مشغول بودیم، و آدم چیز مینوشت و فکر میکرد و مطالعه میکرد و اینها همهشان فعلاً سلب شده است؛ حالت مطالعه و نوشتن را ندارم!
تلمیذ: خوب این کمال است دیگر! توغّل در امور کلّی موجب انصراف از جزئیّات میشود، مثل عوالم خَلْسه و جذب همان روح کلّی.
علاّمه: بله! این کمالِه؟ قربان کمالی که خدا بدهد، ما حرف نداریم؛ امّا اینجور کمال؟ این نسیان است. و کلام شما همهاش حقّ است؛ ولی آنچه من میفهمم مسألهٔ نسیان است. و غالباً حالت خواب در چشمهایم پیداست؛ مثل اینکه چشمهایم پر از خواب و پر از خاک است، و در عین حال بخواهم بخوابم، خوابم نمیآید. و پیوسته یک جوری هستم دیگر؛ الْخَیْرُ فیما وَقَعَ. مقطوع من اینست که اینحال مانند احوال خَلسه نیست؛ یک گرفتگی مخصوص است در حالم، و مخصوصاً حال خواب در چشم. إن شاءالله دعا باید کرد. خداوند خودش عنایت فرماید؛ آنچه مائیم از دست ما هیچ چیز بر نمیآید. [2]
پینوشت:
[۱]. برای مطالعه بیشتر به مقالات مقصر در جنگ جمل کیست،علی یا عایشه؟ و اگر در زمان جنگ صفین یا جمل بودید،کدام طرف را انتخاب می کردید؟ و تکثرگرایی و پلورالیسم در اندیشه قائلین به تصویب و تکثر گرایی با جمع بین خلفای سه گانه و رابطه تکثرگرایی و عدم عقلانیت پذیری اهل سنت مراجعه فرمائید و برای دیدن فهرست مقاله کلیک کنید تا به آدرس شیعه به عصمت ملایکه معتقد است بروید.
[2]. کتاب مهر تابان علامه سید محمد حسین طهرانی کلیک کنید ، برای مطالعه برخی از کتب علامه محمد حسین طهرانی درموقع علوم و معارف اسلامی کلیک کنید.
تهیه و تنظیم: *حجه الاسلام محمد صادق محسن زاده*
افزودن نظر جدید