توسعه ادبیات نبرد سرنوشتساز
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کشورهایی که از ادبیات موعودگرایی و همچنین رسالتگرایی بهره میبرند، بر نبرد سرنوشتساز برای ایجاد زمینه اجتماعی و بینالمللی لازم تأکید دارند. چنین الگویی را میتوان به عنوان وجه مسلط رفتار کشورهای غربی مورد ملاحظه قرار داد. آنان از یک سو بر جلوههای از دوگانگی تأکید داشته و نبرد خیر و شر را اجتنابناپذیر میدانند و از سوی دیگر، این مجموعهها تلاش همه جانبهای برای مقابله با گروه رقیب در قالب نبرد سرنوشتساز به انجام رساندهاند. این امر در راستای غلبه بر کشورها و گروههایی تلقی میشود که به عنوان نماد شر محسوب میشوند. ارائه تئوری محور شرارت باید در راستای چنین شاخصهایی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
به منظور نشان دادن تعارض و ضرورت غلبه بر گروههای شرور، کشورهای غربی عملیات روانی خود را از طریق اقدامات متعدد و متنوعی انجام میدهند. از جمله این موارد به فعالسازی مجموعههای تبلیغاتی علیه نیروهای رقیب اشاره میشود. حاصل کار این گروه هر سال بیش از 90 فیلم، 12 مجله، 800 ساعت برنامه صدای آمریکا به 37 زبان برای چندین میلیون شنونده است. علاوه بر مجموعههای تبلیغاتی و رسانهای آمریکا، سایر نهادهای تبلیغاتی کشورهای غربی نیز تلاش مؤثری برای تولید ادبیات استراتژیک علیه اسلامگرایی به انجام میرسانند. در این روند، آنان علاوه بر تولید فیلم، انتشار مقالات، تولید بازیهای کامپیوتری و تصاویر متحرک برنامهریزی شده، در صددند تا جلوههایی از تعارضگرایی محتوم و نبرد سرنوشتساز را تبیین کنند.
زمانی که افکار عمومی داخلی یک کشور در شرایط تعارضی قرار میگیرد و نیروهای دشمن در آن تصویر میشوند، طبیعی است که جلوههایی از جدال سرنوشتساز بین حوزههای مختلف شکل میگیرد. در این برنامههای تبلیغاتی، محسنات زندگی به شیوه آمریکایی تبلیغ میشود. پنتاگون نیز به تنهایی روزانه بیش از 35 هزار صفحه برگه تبلیغاتی تولید میکند. یعنی چیزی مثل هزار جلد رمان. [1]
آثار تولید شده در مراکز تبلیغاتی و رسانهای جهان غرب، بر اساس حداکثرسازی تعارض شکل میگیرد. به طور کلی، غربیها بر این باورند که صرفاً تا زمانی که دارای هویت هستند، قادر به مقابله با دشمن خواهند بود. هویت را باید عامل اصلی انسجام گروههای تمدنی و قومی دانست. تلقی تهدید مشترک، یکی از راههای اصلی ایجاد هویت و همبستگی فرهنگی است. به طور کلی، نظریهپردازان غربی عمدتاً از سنتهای رئالیستی پیروی میکنند. این امر به مفهوم آن است که برای بسیج جامعه نیازمند تهدیدسازی میباشند. زمانی که تهدید مشترک کشورهای جهان اسلام بیان شود، طبیعی است که جلوههایی از طرح رویارویی سرنوشتساز نیز مطرح میشود. شواهد نشان میدهد کشورهایی که درصدد بسیج افکار عمومی میباشند، به گونهای اجتنابناپذیر از قالبهای رفتاری تعارضی و همچنین ادبیات تعارضی بهره میگیرند. طرح اینگونه از موجهای تهییجی بر اساس قالبهای سنتی، شواهد تاریخی و بقایای اندیشههای سازمان یافته فرهنگی انجام میگیرد. به طور کلی، در این دوران نمادها بازسازی میشوند و جهتگیری هر نماد در راستای مقابله سرنوشتساز با نیروهای تهدیدکننده خواهد بود.
پینوشت:
[1]. آنتونی پراتگانیس والیوت ارنسون، عصر تبلیغات، تهران، انتشارات سروش، 1383، ص 65.
[2]. رویارویی غرب معاصر با جهان اسلام، ابراهیم متقی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1391، ص 160.
افزودن نظر جدید