تاثیر واقعی مجالس محرم و صفر بر زنان ایرانی

  • 1394/08/09 - 11:20
حضور پرشور زنان ایرانی در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام در زمان قاجار بسیار چشمگیر بود و در بعضی از مجالس از مردان سبقت می‌گرفتند. در زمانی که به قول علی‌اصغر شمیم، «زن در خانه زندگی می‌کرد و تقریباً هیچ‌گونه ارتباطی با خارج از محیط خانواده نداشت»، حوادث تاریخی مهمی، اعم از مشارکت سیاسی و مبارزات سیاسی از زنان ایران در تاریخ ثبت گردیده و این در حالی است...

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضور پرشور زنان ایرانی در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام در زمان قاجار بسیار چشمگیر بود و در بعضی از مجالس از مردان سبقت می‌گرفتند. [1] در زمانی که به قول علی‌اصغر شمیم، «زن در خانه زندگی می‌کرد و تقریباً هیچ‌گونه ارتباطی با خارج از محیط خانواده نداشت» [2]، حوادث تاریخی مهمی، اعم از مشارکت سیاسی و مبارزات سیاسی از زنان ایران در تاریخ ثبت گردیده و این در حالی است که هنوز مدارس امروزی دختران دایر نشده بودند و زنان تقریباً به اتفاق، از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند و حجاب نیز به شدت تمام مراعات می‌شد. توضیح مطلب آن که در دوران قاجار، بخصوص در عصر حکومت ناصرالدین شاه، تهران مکرّر شاهد تظاهرات دسته جمعی زنان در سال‌های ۱۲۷۷ هـ. ق، ۱۳۰۲ هـ. ق [3] و مهم‌تر از همه این‌ها «قیام تنباکو» در سال ۱۳۰۹ هـ. ق بود. [4] عین ماجرا را تاریخ دخانیه شیخ حسن کربلائی چنین نقل می‌کند: «به دنبال حکم ناصرالدین شاه به آیة الله میرزای آشتیانی در روز یکشنبه دوم جمادی الثانی ۱۳۰۹، مبنی بر این که یا حکم تحریم آیة الله میرزای شیرازی را لغو کنید یا این که تهران را ترک نمایید، میرزای آشتیانی تصمیم گرفت که فردای آن روز (دوشنبه سوم جمادی الثانی) تهران را به مقصد عتبات عالیات ترک نماید. این خبر در شهر پخش شد و صبح روز دوشنبه، مردم دسته‌دسته رو به محله سنگلج ... روانه شدند. هنگام ظهر زنان نیز دسته‌دسته و فوج‌فوج جمع آمده، جمعیت زنان نیز انبوه شد. پس از این اجتماع، اولین کار زنان این بود که روانه بازارها شدند. هر دکان را گشوده دیدند، خواهی نخواهی بستند، تا به جایی که در تمامی شهر به این عظمت، یک باب دکان دیگر گشوده نماند. این جمعیت زنان با آن همه انبوهی و کثرت، پس از فراغت جستن از این کار، تماماً سرها را از روی چادرها لجن گرفتند و...» [5] تیموری این صحنه را چنین وصف می‌کند: «جمعیت زنان با روبند سفید و چاقچور، که اغلب سر خود را لجن مالیده و شیون و ناله می‌کردند و "یا حسین"، "یا حسین" می‌گفتند، بسیار دلخراش بود.» [6]  از این دسته مطالب و موارد در تاریخ ایران بسیار هست. این تحرّک سیاسی منحصر به زنان پایتخت نبود، بلکه نمونه‌های مشابهی از اصفهان [7] و تبریز [8] نیز گزارش شده‌اند.
آنچه از این مطلب و تحرکات زنان در کشور و در مقابل ظلم و ستم انجام می‌شود و در مقابل هیچ مدرسه و مکتبی برای زنان نبود، تنها این مطلب را ایجاد می‌کند که تمامی اینها برگرفته از مکتب امام حسین علیه السلام و یادآور و بیان کننده رشادت‌هایی است این زنان از حادثه و بیان واقعه عاشورا به‌دست آوردند.
از یک سو، مشاهده می‌شود که زنان ایران در عصر قاجار شدیداً نامحرم‌گریز و خانه‌نشین هستند، به طوری که اگر مجبور به خارج شدن از منزل می‌شدند طوری بیرون می‌آمدند که حتی صورت و انگشتان دست و پای آنها را کسی نبیند، ولی از سوی دیگر، وقتی خبر تبعید آیة الله میرزای آشتیانی در تهران پخش شد، سراسیمه به خیابان‌ها ریخته، شروع به سر و صدا کردند. چیزی که اینان را از زنان روستایی و سایر زنان سنّتی هم عصر خود جدا می‌کند، همان شعور اجتماعی بالای این دسته از زنان می‌باشد. برای همین است که با این پدیده فقط در شهرها مواجه هستیم؛ زیرا عرصه فعالیت روضه خوان‌ها و منبری‌ها در شهرها، بخصوص تهران آن روز، بود. این دسته از زنان با آن که قریب به اتفاقشان از نعمت سواد بی‌بهره بودند، اما در عمل، همان کاری را کردند که زنان باسواد در سال‌های ۱۳۵۷ و سال‌های پس در پیروزی انقلاب اسلامی انجام دادند. تنها موردی که در اذهان می‌توان دلیل بر این حرکات زنان دانست، همین مجالس روضه خوانی و استفاده از خطبا و منبری‌هاست، هرچند عده‌ای از متجددین و مورخین داخلی بر این هستند که دلیل این حرکات زنان این مجالس نبوده است.

پی‌نوشت:
[1]. بنگرید به «آغاز حضور زنان ایرانی در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام»
[2]. علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، چاپ سوم، تهران، علمی، ۱۲۷۱، ص ۳۷۰
[3]. خسرو معتضد و نیلوفر کسری، سیاست و حرام‌سرا: زن در عصر قاجار، تهران، علمی، ۱۳۷۹، ص ۲۰۳ و ۲۰۴
[4]. شیخ حسن کربلائی، تاریخ دخانیه، ص ۱۶۸ تا ۱۷۲/ ابراهیم تیموری، قرارداد رژی، تحریم تنباکو؛ اولین مقاومت منفی در ایران، تهران، کتاب‌های جیبی، ص ۱۰۲ تا ۱۰۴.
[5]. همان
[6]. ابراهیم تیموری، پیشین، ص ۱۰۳
[7]. احمدحسنخان، اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ص ۱۰۵۹
[8]. کریم طاهرزاده بهزاد، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطه، بی جا، اقبال، ۱۳۶۳، ص ۸۴ و ۸۵.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.