نقش زنان در سبک زندگی اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از راهبردهای غرب در راستای تغییر سبک زندگی، تضعیف نهاد خانواده به وسیله تغییر هویت زنان مسلمان است؛ که با القای زن محوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کم ارزش جلوه دادن خانه داری و ارزشمند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرف زدگی و... ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدس زدایی و سست کردن پایههای خانواده درصدد تغییر سبک زندگی مسلمانان است.
هویت زن و مرد مسلمان؛ نقطه استراتژیک تهاجم غرب در عرصه جنگ نرم به شمار میرود. اسلام به حفظ نهاد خانواده اهتمام ویژهای دارد. در یک جمله میتوان گفت خانواده شاهراه اصلی رسیدن به پیش رفت و کمال است و همین جایگاه عظیم سبب شده که دشمنان به وسیله عوامل مختلف در پی آن باشند که این مسیر را مسدود سازند. دشمن از این راه درصدد است تا با هدف گرفتن خانواده و تقدّس زدایی و از بین بردن کارکردهای آن جلوی پیشرفت جامعه را بگیرد زیرا پیش رفت و سلامت جامعه در گرو خانواده سالم است.
آنها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده به خوبی دریافتهاند که برای رسیدن به اهداف خود گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند.[1] و چه قدر جای تأسف دارد که غربیها به جملات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که میفرمایند: «جِهَادُ الْمَرْأَه حُسْنُ التَّبَعُّل، جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.»[2] و «فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیحَانه وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَه، همانا زن گل است و قهرمان نیست».[3] جهت دست یابی به اهداف خود دقت کردهاند؛ ولی ما مسلمانان به این سخنان عمیق و گران بها کمتر توجه کردهایم. ارائه مفهومی نادرست از استقلال و اشتغال زنان، از مصادیق تغییر سبک زندگی میتوان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمیتوان ضرورتهای جامعه امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت؛ اما آنچه در حال حاضر در جامعه ما اتفاق میافتد، این است که حتی در مواقع غیرضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی میآورند که این مسأله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرد و جامعه خواهد شد.
اسلام بنا به مصالحی که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است، زحمت کار بیرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهده مرد قرار داده است؛ اما متأسفانه میبینیم که اشتغال بیرون از منزل برای زنان ما به عنوان یک ارزش در آمده و در عوض خانه داری و تربیت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصتهای پیش رو تبدیل شده است. در حالی که رسالت اصلی زن در خانه و خانواده تحقق مییابد و کار او در جامعه باید طبق مصالح و نیازهای آن جامعه تنظیم گردد.
تمایز حقوق زن و مرد به تفاوت نوع آفرینش و تفاوت نیازها و تواناییهای آنها برمیگردد. اسلام را میتوان اصلیترین حامی و مدافع حقوق زنان به شمار آورد، زیرا نه تنها حقوق زن در اسلام نادیده گرفته نشده، بلکه در تمامی احکام و دستورات آن ظرافت روح و جسم زن در نظر گرفته شده، مسألهای که هرگز در نظریههای فمینیستی و به اصطلاح بشر دوستانه غرب دیده نشده است. کار آنها تنها به دست گرفتن پرچم حقوق بشر و ترتیب دادن شعارهای زیبا و فریبنده، اما از درون پوچ و تو خالی است.
حقیقت امر این است که گروهی در سخنرانیها، در مدارس، و در کتابها و مقالات خود، نظر اسلام را درباره حقوق و حدود و وظایف زن به صورت غلطی طرح میکنند و همانها را وسیله تبلیغ علیه اسلام قرار میدهند و متأسفانه توده اجتماع مسلمان ما با منطق اسلام در این موضوعات به هیچ وجه آشنا نیست. لذا با کمال تأسف افراد زیادی را اعمّ از زن و مرد نسبت به اسلام، بدبین ساختهاند.[4]
خطا در الگوگیری غلط خانوادهها و جوانان سبب افزایش ناسازگاری بین زن و مرد، مصرف گرایی، تغییر نوع پوشش و... شده است. باید مراقب باشیم تا شیوههای جدید زندگی با فرهنگ دینی ما سازگار باشد و به تغییر و استحاله ارزشها و اعتقادات ما نینجامد. نظریههای دور از عقل و منطق فمینیستی نتیجهای جز تحقیر زن، کمبود عاطفی، نبود امنیت، به چالش کشیدن مفهوم مادری، افزایش میزان خشونت در خانواده، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، رواج گسترده زندگیهای مجردی، گسترش همجنسگرایی و در یک جمله نابودی زن و نابودی انسانیت ندارد.[5]
تسلیم شدن و فرو رفتن در کام مصرف گرایی یکی از مهمترین این مصرف گراییها در عرصه و صنعت ساخت و ساز است یعنی رواج معماریهای غربی و غیراسلامی. هر چند انسان در ابتدا خالق بناست، اما در ادامه این بناست که بر رفتار و فرهنگ وی و جامعهای که در آن زندگی میکند تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، معماری هم فرهنگ ساز و هم زاده فرهنگ است. مسئله مهم دیگر تغییر سبک ساده زیستی است که تا همین چند سال اخیر بر خانوادههای ایرانی حاکم بود، اما به تدریج مبدل به زندگی تجملاتی شده است. در این مسأله هم بیشترین تلاش غرب در تغییر روحیه زنان بوده است، زیرا آنان هسته اصلی خانواده را تشکیل میدهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسیار اثرگذار میباشند؛ هم چنین همین مسأله خود از دلایل اصلی روی آوردن به اشتغال بیرون از منزل است، و به خودی خود سبب به وجود آمدن انحرافهای فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد میشود.
در نتیجه ارائهی مدلی جامع از سبک زندگی اسلامی و مدرن، در جامعهی امروز ایران، خصوصاً با توجه به رابطهی متقابل فرهنگ و سبک زندگی، امری ضروری به نظر میرسد که مورد تأکید مقام معظم رهبري (مد ظله العالی) نیز میباشد. جهت دستیابی به این هدف باید از یک سو تعریفی صحیح از سبک زندگی تبیین کرد و از سوی دیگر، با شناسایی عوامل اختلال در سبک زندگی اسلامی که عموماً در اثر جنگ نرم غرب علیه اسلام صورت پذیرفته است، راه کارهایی جهت بنیان نهادن سبک زندگی اسلامی همگام با پیشرفتهای جهان امروز معرفی کرد.
پینوشت:
[1]. عسگری پرور، مریم، «سبک زندگی مدرن و افزایش آمار طلاق»، نشربرهان.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد5، ص9.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، جلد5، ص .510
[4]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد (عدل الهی، ج 1)، تهران، نشرصدرا، ص 40.
[5]. عسگری پرور، مریم، سبک زندگی مدرن و افزایش آمار طلاق، نشربرهان.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به سایت حوزه نت و مجله پیام زن شماره 254.
افزودن نظر جدید