انسان کامل در ديدگاه اوشو
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ انسان با شناخت از عشق و مراقبه، به شناختی همه سويه و کامل، دست میيابد. هر چه انسان در عشقورزی تواناتر باشد، مراقبه او عمق بيشتری خواهد داشت. از ديدگاه اوشو، انسان کامل عشق و مراقبه را باهم دارد، اما اگر يکی از اين دو را نشناسد، انسان کامل نخواهد بود. انسان کامل، کسی است که از ماورای زمين و جزئی از آسمان و يک معجزه است. زمانی که انسان، با تلفيقی از عشق و مراقبه به سوی شناخت و آگاهی، گام برمیدارد، مقدس و گرامی میشود. از نظر اوشو: «انسانی که فقط مراقبه را میشناسد و انسانی که فقط عشق را میشناسد، هر دو چيزي کم دارند. انسان کامل، هم مراقبه را میشناسد و هم عشق را. او چيزی از فراسو در زمين است که در زمين زندگی میکند، اما جزئی از آسمان است. يک معجزه است، يک تناقض است، اما تناقض بودنش، کل و يکپارچه است و کل بودن، همان مقدس بودن است. اين تعريف من از انسان مقدس است.»[1] «انسان کامل، کسی است که در عين پيوند با دنيا و فعاليتهای دنيوی، روح و مرکز وجودیاش در آرامش و آسايش است؛ «چنين فردی، يک انسان کامل است: روح او در آسايش و مرکز وجودش در آرامش کامل، به سر میبرد، درحالی که در سطح بيرونی، در حال فعاليت و انجام هزار و يک کار دنيايی است... به همين دليل است که میگويم دنيا را ترک نکنيد، در آن مشغول فعاليت بشويد و هر کاری را که لازم است، انجام دهيد.»[2]
بنابراين از ديدگاه اوشو، انسان کامل کسی است که بتواند عشقورزی و سکس را به حد کمال انجام دهد و غريزه خود را درنهايت افراط ارضا کند. از نظر او هر چند که عشق در ابتدا زمينی است اما توسط همين رابطه جنسی است که انسان به کمال خواهد رسيد. با سکس است که میتوان الوهيت را فهميد، زيرا افراط در سکس، به خلسه و از خودبیخود شدن میانجامد و درنتيجه، الوهيت درک میشود و او کسی است که بتواند مراقبه داشته باشد و در هر يک از انرژیهای خود، تمرکز يابد.»
اما در اسلام، انسان کامل، اشرف مخلوقات و گل سرسبد آفرينش است و خداوند در قرآن کريم به اين امر توجه خاصی داشته و با راهنماييهای خود، در پی آن است که همه انسانها را به اين سمت هدايت نمايد. ابن عربی، نخستين کسی است که تعبير انسان کامل را مطرح کرده، و در تعريف انسان کامل میگويد: «آنگاه که خدای سبحان، خواست خود را در کون جامع ببيند، انسان کامل را در جايگاه روح عالم و آينه تمام نمای هستی آفريد، و اين کون جامع، که انسان کامل و خليفه الهی ناميده میشود، موجودی است که خداوند متعال، به واسطه او به سوی عالم خلقت، نظرکرده و آنها را از رحمت خود بهرهمند میسازد. پس، انسان کامل که همان کون جامع برای خداوند سبحان است، به منزله مردمک چشم برای انسان است و نظام آفرينش، به وجود او کامل شده است.»[3]
از نظر اسلام، «انسان کامل، کسی است که به سرمنزل حق و حقيقت، که همان کمال مطلق، علم مطلق، قدرت مطلق، زيبايی مطلق و جمال مطلق است، برسد.»[4] بنابراین دين اسلام درباره انسان کامل، نظريهای بسيار عالی دارد که از همه نظريات بيانشده، دقيقتر و جامع تر است.
اما به نظر اوشو، انسان کامل کسی است که عشقورزی، يعنی رابطه جنسی را به کمال برساند. او مراقبه، يعنی آزادسازی انرژیهای درونی خويش را با عشقورزی، جمع کند! يکی ديگر از ويژگیهای انسان کامل، از نظر اوشو، اين است که بلوغ فکری خود را، که همان سرکوب نکردن بُعد جنسی است بازيابد و از ديگر ويژگیهای وی، نهراسيدن از مرگ، خردمندی، روشنضميری و نورانيت است.[5]
پینوشت:
[1]. اوشو، قطرهای در دريا، ترجمه مجيد پزشکی، تهران، نشر هودين، ص 54.
[2]. اوشو، از سکس تا فرا آگاهی، ترجمه: محسن خاتمی، تهران، نشر فرا روان، ص 86.
[3]. صادقی ارزقانی، محمدامين، انسان کامل از ديدگاه امام خميني (ره)، قم، نشر بوستان کتاب، ص 31.
[4]. حائری تهرانی، مهدی، شخصيت انسان از نظر قرآن و عترت، تهران، نشر بنياد فرهنگی امام مهدی (عليهالسلام)، ص 130.
[5]. عبداللهی، محمد اسماعيل، سايبان خودساخته عرفان مدرن، تهران، نشر باقرالعلوم (عليهالسلام)، ص 161.
برای مطالعه بیشتر بنگرید به کتاب «سايبان خود ساخته عرفان مدرن» نوشته محمد اسماعيل عبداللهی
افزودن نظر جدید