مقام ماهانتا در اکنکار

  • 1394/04/28 - 18:49
اکنکار، پیامبران خود را با نام ماهانتا یا استادحق می‌شناسد. از دیگر نام‌هایی که برای استاد استفاده می‌شود می‌‏توان به سفیر روح، معلم، وای گورو، سات گورو و همکار خدا اشاره کرد. پندار اکنکار بر این است که ماهانتا که به معنای رهبر معنوی یا مرد خداست مسافر روح اصیل است که ابرمرد نژادشناس‌ها و فیلسوف‌ها است. تاریخ بسان او انسانی را در اوج ...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اکنکار، پیامبران خود را با نام ماهانتا یا استادحق می‌شناسد. از دیگر نام‌هایی که برای استاد استفاده می‌شود می‌‏توان به سفیر روح، معلم، وای گورو، سات گورو و همکار خدا اشاره کرد. پندار اکنکار بر این است که ماهانتا که به معنای رهبر معنوی یا مرد خداست مسافر روح اصیل است که ابرمرد نژادشناس‌ها و فیلسوف‌ها است. تاریخ بسان او انسانی را در اوج پیشرفت ندیده است. هموست که به مدد پیشرفته بودنش مظهر معنوی برای تمام نژادهای جهان‏‌های پیدا و پنهان است. او در جسم زمینی‌اش دارای کالبدی سالم با اعضا و جوارحی یک­پارچه است. او بسیار تیزهوش بوده، در قضاوت هیچ نقصی ندارد.
اکنکار، ماهانتا را تنها وجودی در عالم تصور می‌کند که قابلیت فردیّت و جامعیّت را دارا است. همه چیز در این عالم و عوالم دیگر در اختیار اوست. تمام کارهایش فقط به ارادۀ خود اوست. ارادۀ او قطعی است و هیچ‏‌کس نمی‌‏تواند مانع ارادۀ او شود. تمام چیزها تحت حکم و امر او قرار دارند و اوست که کامل‏‌ترین است.[1] واژه‌‏نامۀ اکنکار نیز ماهانتا را چنین تبیین کرده است: «رهبر معنوی یا خدامرد، در رأس اک؛ همۀ کسانی که در عصر حاضر به او روی می‌آورند از ازل با او بوده­‌اند. کالبد ماهانتا اک است که همان جوهر اعلی است و از اقیانوس عشق و رحمت جاری است؛ نگهدارندۀ کل زندگی و کسی که اشکال مختلف حیات را به هم می‌بندد؛ وای­گورو، روشنایی‌‏دهنده، حالتی از معرفت الهی که برتر از عناوینی است که در مذهب به اشخاص داده می‌شود.[2]
پال توئیچل درباره ماهانتا می‌نویسد: «ماهانتا... نمایندۀ خداست و بر کسانی که می‏‌توانند ناظر او باشند به صورت‌های متفاوت ظاهر می‌شود. اولین چیز در مورد ماهانتا این است که هرگز در مورد قدرت‌های معنوی و اکتساباتش تکبر به خرج نمی‌دهد. ادعای شخص مبنی بر کسب بالاترین حدّ توسعۀ معنوی، به‌‏خودی‌‏خود می‏‌تواند دلیل نهایی بر این باشد که او چیز زیادی کسب نکرده است. ماهانتا هرگز عیب‌جویی و گله نمی‌کند و از دست دیگران هم شکایتی ندارد.[3] شریعت کی‌سوگماد کتاب مقدس ادعایی اکنکار، شرط راه یافتن به بهشت الهی را شناخت و تشخیص ماهانتا می‌داند. این کتاب، معتقدین خود را به این باور می‌رساند که جهان تماماً از حکم استادِ حقِّ در قید حیات تبعیت می‌کند. جهان مأمور است کم‏ترین ارادۀ ماهانتا را محقق سازد. تمام مواهب و هدایایی که به انسان‌‏ها ارزانی می‌شود از مجرای ماهانتا صورت می‌پذیرد.[4] در بخشی دیگر از کتاب مقدس ادعایی می‌خوانیم: «استادان اک شمشیر زنانِ سوگماد متعالند. هنگام سفرشان نبض کارما سرعت می‌گیرد. در مسیر پشت‏‌سرشان طوفانی برمی‌خیزد که ملتی را علیه ملتی دیگر می‌شوراند و هم‏‌تبارها را به جدال با یکدیگر وا می‌دارد.[5]
یکی از جالب‏‌ترین ویژگی‏‌هایی که اکنکار برای ماهانتا قائل است، شیوۀ تولد اوست. اکیست‏‌ها بر اساس کتاب مقدس ادعایی بر این باورند که «ماهانتا» عموماً در نزدیکی انباشتی از آب، تولدی اسرارآمیز خواهد یافت. هیچ‌‏کس والدین او را نمی‌شناسد و اصل و نسب او نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.[6] اگر بخواهیم به تمام مطالب و اوصافی که اکنکار به صورت تکراری و یا ابداعی دربارۀ عظمت ماهانتا گفته است اشاره کنیم، به طور یقین مجلّداتی از کتاب‌های قطور فراهم خواهد آمد. اگر به مطالعۀ کتاب‌های اکنکار بپردازیم بدون شک کم‏تر صفحاتی را خواهیم یافت که دربارۀ ماهانتا سخن نگفته باشد. در این‌جا به همین مقدار که ماهانتا را از حدّ انسانی خارج ساخته و او را در مسندی بالاتر از پیامبران مذاهب قرار داده است اکتفا می‌شود. باور اکنکار به انسان خدایی از افراط و زیاده‏‌گویی‌های آن‌‏ها درباره ماهانتا برخاسته است ‌که باز هم بدان اشاره خواهیم کرد. اما به‏‌راستی آیا انسانی که به قول خودش میلیون‌ها سال در تناسخ و بازتن‌‏یابی خویش گرفتار بوده تا توانسته به کارماهایش پایان دهد، می‏‌تواند چنین اوصافی را به خود اختصاص دهد؟ آیا بیماری‌های شدیدی که پالجی در دوران زندگی‌اش از سر گذرانده است با وصف کالبد سالم بی‏‌نقص، قابل جمع است؟ آیا به‌‏راستی می‏‌توان این ادعا را پذیرفت که یکی از ویژگی‏‌های ماهانتا ناشناس بودن والدین آن‌‏ها باشد؟ آیا تولد مشکوک و اسرارآمیز پال توئیچل، منشأ القای این باورها نیست؟ آن‌‏گونه که از زندگی‌نامۀ پال پیدا است و خود نیز بدان اذعان کرده، او تولد‏یافتۀ ارتباط نامشروع پدرش با زنی در عرشۀ کشتی است. شاید حرام‌زادگیِ پال [به قول نامادری‏‌اش] است که او را به بافتن این باورها رهنمون ساخته است.
توصیفات و تعابیر عجیب و غریبی که پال توئیچل و هارولد کلمپ در کتاب‌های خود دربارۀ ماهانتا دارند و ما در مناسبت‌های مختلف، بسیاری از آن‏‌ها را بیان کرده‌ایم شگفت‌‏انگیز است. هرکس بداند این سخنان از آنِ کسانی است که خود بر آن مسند تکیه زده‌اند، به همان نتیجه‌ای می‌رسد که پال توئیچل رسیده است: «اولین چیز در مورد ماهانتا این است که هرگز در مورد قدرت‌های معنوی و اکتساباتش تکبر به خرج نمی‌دهد. ادعای شخص مبنی بر کسب بالاترین حدّ توسعۀ معنوی، به‌‏خودی‌‏خود می‏‌تواند دلیل نهایی بر این باشد که او چیز زیادی کسب نکرده است.[7]
نحوه گزینش ماهانتا
یکی از پر رمز و رازترین مطالبی که در این فرقه وجود دارد، شیوۀ انتخاب و گزینش استادِ حق در قید حیات است. سردم‌داران اکنکار یا به سؤال‌های پیرامونی پاسخ نداده‌اند و یا به فرافکنی پرداخته و پاسخ‌هایی متناقض ارائه نموده‌‏اند. کلیاتی که دراین‎باره وجود دارد نیز فقط به مراحل خاصی اشاره می‌کند. کتاب مقدس ادعایی در این باره می‌گوید: «تنها ماهانتا عصای قدرت اک را در دست دارد. این قدرت روز بیست‌‏ودوم اکتبر‌ به وی تفویض می‌شود. این تاریخ ماه کامل نقطه اعتدال آسمان بهشتی قلمداد می‌شود. ماهانتا این عصای قدرت را تا روزی در دست دارد که به مقام اسراری دیگری درون نظام وایراگی و در جایگاه رفیع‌‏تری به مثابه یک خدمت‌‏کار در ظرفیتی عظیم‌تر در گسترۀ کیهان‌‏ها منسوب شود. آن‌گاه او هم تحت فرمان ماهانتا استادِ حق در قید حیات بعدی قرار می‌گیرد.[8] هارولد کلمپ در پاسخ جوینده‌ای که به روشنی از سیر برگزیده شدنش به استادی سؤال کرده بود فقط به سخنانی کلی اکتفا کرده است. وی با بیان این‌که آموزش‌های وی از زندگی‌های پیشین او آغاز شده بود می‌نویسد: «اما ابتدا باید وصلِ همۀ حلقه‌های اک را بگذرانند. کسی که قرار است ماهانتا شود وقتی به سن کافی رسید وظایفش به او گفته می‌شود... سوگماد ماهانتا را منصوب می‌کند و استاد پیشین، او را به جهانیان معرفی می‌نماید.»[9]
وی در کتاب‌های دیگرش نیز لزوم معرفی از طرف استاد پیشین را گوشزد کرده است: «پلِ نهایی هنگامی زیر پای استاد قرار می‌گیرد و از آن عبور می‌کند که استادِ حقِّ در قید حیات فعلی، در روی جهان فیزیکی از او به‏‌عنوان جانشین خود نام ببرد.»[10] جالب این‌که با همۀ این سخنان و محوّل کردن انتخاب استاد به سوگماد و معرفی استاد و کسب شرایط ویژه، بر سر اولین جانشینی این فرقه کشمکش‌های فراوانی روی داده است که هارولد خود بدان‏‌ها اذعان داشته است.
سؤال اساسی این که اگر جانشین را سوگماد انتخاب می‌کند، چرا درباره داروین گراس اشتباه کرده است؟ داروین گراس پس از ده سال مسندداریِ استادِ حقِّ در قید حیات، پس از طلاق دادن گیل توئیچل؛ بیوۀ پیامبر این فرقه، ناچار به استعفا و کناره‏‌گیری می‌شود. هم‌‏اکنون وی در انزوای کامل به سر می‏‌برد و موسسۀ اکنکار هیچ پرسشی را دربارۀ وی پاسخ نمی‌گوید. در بخش مربوط به زندگی‏‌نامۀ «داروین گراس» به جزئیات بیش‏تری اشاره شده است.
جایگاه، وظایف و نقش‌ها
همان‌‏گونه که بارها اشاره کرده‌‏ایم جایگاهی که برای ماهانتا در نظر گرفته می‌شود بس رفیع و والاست. او برتر از تمام انسان‏‌هاست و هدایت همه نیز در دستان اوست. اوست که جهان را می‌گرداند و به ارادۀ اوست که گروهی می­‌زایند و گروه دیگری می‌میرند. او همکار خداست و با فرمان‌روایی در زمین به یاری خدا می‌شتابد. اوست که مردم را برای رسیدن به بهشت‌های والا یاری می‌کند. نه! او بالاتر از این حرف‌هاست. او تجلّی فرستادۀ خداست. او پیامبر باستانی است که خداوند در طول تمام تاریخ بشریّت فرو فرستاده است. اما نه! باز هم بالاتر! او تجلّی مقام سوگماد در زمین است. او خدایی است که از سر ناچاری در زمین ظهور کرده است... و او خود خداست. بنابراین جایگاهی که ماهانتا در اکنکار دارد نه جایگاه استادی و نه پیامبری، بلکه جایگاه الهی است. فقط اوست که انسان را هدایت می‌کند. نجات انسان‏‌ها نیز فقط در دست اوست. شفای بیماران نیز تنها او را سزاست و اوست که بهترین همراه سفیران است! شفاعت از هرکسی جز او محال است و توسل به هرکسی جز او حماقتی بیش نیست! شفای واقعی از آن اوست و بقیه...!
شریعت کی سوگماد می‌نویسد: «هرآن‌‏کس از کالبد جسمانی‌اش بگذرد و هنگام ترک آن، نام ماهانتا را زمزمه کند، پاداش بهشتی خواهد یافت. او در یک چشم برهم زدن خویش را در آغوش ماهانتا خواهد یافت...مهم نیست که دو دقیقه بر طریق اک راه پیموده باشد یا دویست سال؛ آن‏‌که هنگام رحلت از حیات خاکی به عوالم زیرین، نام ماهانتا را به خاطر آورد، رهایی یافته و به وصل اک در خواهد آمد...» هر چند اکنکار شفاعت در ادیان الهی و آسمانی را به تمسخر گرفته و آن را امری محال جلوه می‌دهد؛ اما این‌جا که در پی فضاسازی برای ماهانتاست آن‏‌چنان لجام سخن را در باب شفاعت و توسل رها ساخته که اصول خود را نیز به فراموشی سپرده است. مگر نه ‏این‌که اکنکار معتقد است حتی ماهانتا نیز نمی‏‌تواند در کارمای افراد دخالت کند؟ پس چگونه در این‌جا ذکر نام ماهانتا را نابودکنندۀ تمام کارماهای تمام ‏زندگی‌های افراد دانسته است؟ شریعت در ادامۀ سخنان پیشین می‌نویسد: «هر آن‌کس که گوش به سخنان استادِ حقِّ در قید حیات سپرده، از وی اطاعت کند، شایستۀ عشق او گشته و از کارمای دنیوی پاک می‌شود.»[11]
شریعت کی سوگماد در جلد دوم نیز با برداشتی کاملاً واضح از باور «فدا» مسیحیت می‌نویسد: «ماهانتا برای مساعدت معنوی به کُل نژاد بشر در زمین، ساکنان سایر سیارات و تمام وجودها و انتیتی‌های جهان‏‌های پایین سوگماد، خود را قربانی می‌کند. او با خون و با درد و رنج، عهده‌‏دار شفاعت انسان در برابر دیون کارمیکی می‌گردد که بشر را به کل مقروض ساخته است.[12] این کتاب دربارۀ شفاگری، درمان‌گری و پیش‌گویی استاد نیز سخن گفته است. شریعت کی سوگماد معتقد است استاد، شفاگری است که می‏‌تواند با خواندن هاله چلاها از گذشته و حال و آیندۀ آن‌‏ها خبر دهد.[13]

پی‌نوشت:

[1]. اکنکار کلید جهان‏‌های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 122-123.
[2]. نامه‏‌هایی به گیل، توئیچل، ‌ترجمه مینو ارژنگ، ج دوم، تهران، محسن، 1380، ص 155.
[3]. اکنکار کلید جهان‏‌های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 129.
[4]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه  هوشنگ اهرپور، ج 1، ص 169.
[5]. همان، ص 23.
[6]. همان، ص 166.
[7]. اکنکار کلید جهان‏‌های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 129.
[8]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه  هوشنگ اهرپور، بی‏جا، بی‏تا ، ج 1، ص 268.
[9]. از استاد بپرسید، کلمپ، هارولد، 1380، ترجمه مینو ارژنگ، هما جابری زاده، چ دوم، تهران،‌ ثالث، ج 1، ص 241.
[10]. روح‏نوردان سرزمین‏‌های دور، کلمپ، هارولد، 1379، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، ‌مورشا، ص 195.
[11]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه  هوشنگ اهرپور، ج 1، ص 213-214.
[12]. همان، ج2 ، ص 277.
[13]. همان، ج1، ص 163.
برای اطلاع بیشتر به؛ سودای دینداری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 155.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.