عایشه و تخلف از فرمان پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عایشه به عنوان یکی از همسران نبی مکرّم اسلام مورد اهمیت و احترام بوده و هست. به این معنی که او را به واسطه اینکه همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده کسی جسارت و بدگویی نمیکند و در واقع عاقبت کارهای او به خداوند واگذار شده است. امّا این بدان معنی نیست که کارنامه اعمال ظاهری وی توجیه گردد و یا عمل ارتکابی وی نادیده انگاشته شود. بالاخره تاریخ، حوادث و خوب و بد انسانها را به رشته تحریر در میآورد، خواه به مکافات عمل برسند و یا اینکه مجالی در این دنیا برای آن موجود نباشد.
همانگونه که میدانید تعدادی از احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از طریق عایشه نقل شده؛ اما نکته در اینجاست که آیا همهی آنها میتوانند درست باشند و آیا هر حدیثی را از وی در هر مناسبتی میتوان پذیرفت یا خیر؟ معمولا اینچنین است که وقتی خصومتی بین دو شخص باشد، روایت یکی را بر علیه دیگری به سختی میتوان قبول کرد و در بعضی موارد نیز ممکن است اصلا پذیرفته نشود. ما در این مقاله به مواردی از تخلفات عایشه از دستورات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و کینهتوزیهای وی نسبت به امیرالمومنین (علیه السلام) اشاره خواهیم کرد. از جمله دلایلی را که میتوان در جعل کردن روایت دوات و قلم به شکل خاص بدان استناد کرد، نمونهای است که در ذیل روایت به آن اشاره خواهد شد: «عایشه گوید: هنگامی که حال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وخیم شد، حضرت به عبدالرحمان بن ابیبکر فرمود: کتف گوسفند و یا لوحی بیاور تا برای «ابوبکر» نوشتهای بنویسم که با او مخالفت نشود! و چون عبدالرحمان از جا برخواست، حضرت فرمود: ای ابوبکر خدا و مؤمنان امتناع دارند از این که با تو مخالفت شود!»[1] ما این روایت را صحیح نمیدانیم و از جمله دلایل، اینکه اگر این روایت صحیح است، چطور میشود در اینجا که روایت به نفع ابوبکر است، کسی (عمر و یا دیگران) سخنی از هذیان گویی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به میان نمیآوردند؟!
و اما تخلف عایشه از دستور پیامبر: «ابن عباس گوید: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیمار شد، همان بیماری که به سبب آن وفات یافت، آن حضرت در خانه عایشه بود. حضرت فرمود: ابوبکر را صدا بزنیم؟ فرمود: علی (علیه السلام) را صدا کنید. حفصه گفت ای رسول خدا! به جای او، عمر را صدا بزنیم؟ فرمود: علی (علیه السلام) را صدا کنید. اَم فضل گفت: ای پیامبر! عبّاس را صدا بزنیم؟ فرمود: علی (علیه السلام) را صدا کنید. هنگامی که همه جمع شدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سر برداشت و چون علی (علیه السلام) را ندید، ساکت ماند. در این هنگام عمر گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را ترک کنید.»[2]
حال به روایاتی اشاره خواهیم کرد که کینهتوزی عایشه نسبت به امیرالمومنین (علیه السلام) اشاره دارد: در متن یکی از روایات بخاری و مسلم که اهلسنت و به تبع آن وهابیت آنها را صحیح میدانند، آمده است: عایشه میگوید: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام بیماری، دو دستش را بر شانه عباس و شخص دیگری گذارده بود، از منزل به سوی مسجد رفت. [عایشه نام شخص دیگر را به زبان نمیآورد].» [3] «عینی» در شرح این روایت، مینویسد: ابن عباس گفته عایشه به علت خوش نداشتن «نام علی (علیه السلام)» از بردن نام او خودداری کرده است: «چون عایشه از به زبان آوردن نام علی (علیه السلام) چندان دل خوشی نداشت.»[4] «عینی» به نکته مهم دیگری در شرح خود اشاره میکند: «عایشه از علی (علیه السلام) دل خوشی نداشت و در روایت ابن اسحاق در کتاب «المغازی» از زَهری روایت شده: عایشه نمیتوانست به نیکی از علی (علیه السلام) یاد کند.[5]
پینوشت:
[1]. ابن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، موسسه قرطبه مصر، ج6، ص47، ح24245
[2]. ابن حنبل الشیبانی، مسند احمد بن حنبل، موسسه قرطبه مصر، ج1، ص356، ح3355
[3]. بخاری، صحیح البخاری، تحقیق: مصطفی دیب البغا، بیروت1407، ج1، ص83، ح 195؛ مسلم، صحیح مسلم، بیروت، ج1، ص312، ح418
[4]. ابن حجر العسقلانی، فتح الباری، تحقیق: محب الدین الخطیب، دار المعرفه، بیروت، ج2، ص156
[5]. العینی، عمده القاری، شرح صحیح البخاری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج5، ص192.
افزودن نظر جدید