خوابیدن امیرالمؤمنین جای پیامبر و فدا نمودن جان خود برای رضای خدا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تفسیر ثعلبی، از تفاسیر اهل سنت آمده است: هنگامى كه پيامبر اسلام (صلی الله عليه و آله) تصميم گرفت مهاجرت كند، براى اداى قرض خود و تحويل دادن امانتهایى كه نزد او بود، امیرالمومنین (عليه السلام) را به جاى خويش قرار داد و شب هنگام كه مىخواست به سوى غار ثور برود و مشركان اطراف خانه او را براى حمله به او، محاصره كرده بودند، دستور داد امیرالمومنین (عليه السلام) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد حضرمى) كه مخصوص خود پيامبر (صلی الله عليه و آله) بود روى خود بكشد، در اين هنگام خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى کرد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانیتر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است، ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؛ هيچكدام حاضر نشد دیگری را بر خود مقدم کند. به آنها وحى شد، اكنون امیرالمومنین (عليه السلام) در بستر پيامبر (صلی الله عليه و آله) خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد، به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.
هنگامىكه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى امیرالمومنین (عليه السلام) نشسته بودند، جبرئيل مىگفت: «به به، آفرين بر تو، اىعلى! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات مىكند».
در اين هنگام آيه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[بقره/207] از میان مردم، کسی هست که براى یافتن خشنودى خدا جان خويش را فدا كند. خدا بر اين بندگان مهربان است». نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخى به نام «ليلة المبيت» ناميده شده است.
ابنعباس مىگويد اين آيه هنگامى كه پيامبر (صلی الله عليه و آله) از مشركان كناره گرفته بود، و با ابوبكر به سوى غار مىرفت، درباره امیرالمومنین (عليه السلام) كه در بستر پيامبر خوابيده بود، نازل شد.
اما طبق معمول و مطابق با روش متعصبانه «ابنتیمیه» رهبر فکری وهابیت، در این آیه نیز او با وجوه مختلف این شأن نزول را دروغ خوانده و قصد نموده این فضیلت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را هم منکر گردد.
او در کتاب منهاج السنه در جواب به این فضیلت از امیرالمومنین (عليه السلام) آورده است: «الجواب من وجوه أحدها: المطالبة بصحة هذا النقل و مجرد نقل الثعلبي و أمثاله لذلك بل روايتهم ليس بحجة باتفاق طوائف أهل السنة و الشيعة لان هذا مرسل متأجر و لم يذكر إسناده و في نقله من هذا الجنس للإسرائيليات و الأسلاميات أمور أنها يعلم باطلة و أن كان هو لم يتعمد الكذب. ثانيها: ان هذا الذي نقله من هذا الوجه كذب باتفاق أهل العلم بالحديث و السيرة و المرجع إليهم في هذا الباب.[1] اولاً ما از شیعیان برای این حدیثی که در شأن نزول این آیه ذکر میکنند، اثبات صحت این حدیث را مطالبه میکنیم، به مجرد نقل یک عالم سنی مثل ثعلبی و امثال او چیزی ثابت نمیگردد، و همه طوایف شیعه و سنی، حدیث مرسل و بدون سند را مورد قبول نمیدانند، و همه میدانند نقل این قبیل احادیث از اسرائیلیات و اسلامیات باطل است، اگر چه ناقل آن تعمدی بر دروغ گفتن نداشته باشد. ثانیاً: این حدیث به اتفاق عالمان به حدیث و سیرهنویسان و کتب مرجع دروغ است».
حال ما نقلهای وارد شده در این زمینه را بیان میکنیم تا محرز گردد، که کلام ابنتیمیه که این حدیث بدون سند بوده و فقط ثعلبی آن را نقل نموده، و همه بر دروغ بودنش اذعان داشتهاند؛ طبق رویه ابنتیمیه بر رد فضائل امیرالمومنین (عليه السلام) بوده است و سخن ابنتیمیه دروغ است.
علمای اهل سنت و بیان حدیث «لیله المبیت»
حاکم نیشابوری با سند معتبر از امام سجاد (علیه السلام) نقل نموده است: «(وقد حدثنا) بكر بن محمد الصيرفي بمرو ثنا عبيد بن قنفذ البزار ثنا يحيى بن عبدالحميد الحماني ثنا قيس بن الربيع ثنا حكيم بن جبير عن علي بن الحسين قال: إن أول من شرى نفسه ابتغاء رضوان الله عليبن أبيطالب وقال علي عند مبيته على فراش رسول الله صلىاللهعليهوآله:
وقيت بنفسي خير من وطئ الحصا *** ومن طاف بالبيت العتيق وبالحجر
رسول اله خاف ان يمكروا به *** فنجاه ذو الطول الا له من المكر
وبات رسول الله في الغار آمنا *** موقى وفى حفظ الاله وفى ستر
وبت أراعيهم ولم يتهمونني *** وقد وطنت نفسي على القتل والأسر.[2]
اولین کسی که جانش را در راه رضای خدا فدا نمود، امیرالمومنین (عليه السلام) بود، آن وقتی که بر بستر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خوابیده بود و این شعر را زمزمه میکرد: با جان خود حفظ كردم، بهترين كسى را كه بر زمين قدم نهاد، و بهترين كس را كه دور خانه كعبه و حجر اسماعيل طواف كرد، محمد (صلی الله علیه و آله) وقتى ترسيد، مبادا نيرنگى به او بزنند، پروردگار ذوالجلال، او را از مكر دشمن حفظ كرد، و من در بسترش خوابيدم و مراقب دشمنان بودم، كه كى من را پاره پاره مىكنند، درحالىكه خود را براى كشته شدن و اسير گشتن آماده كرده بودم، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در غار با ايمنى و آرامش بيتوته كرد؛ آرى، در غار و در حفظ خدا و پوشش خداوند بود».
همین روایت را خوارزمی در کتاب مناقب و سیوطی در تفسیر درالمنثور آوردهاند و سیوطی نقل نموده که این حدیث را حاکم نیشابوری آورده و حکم به صحت آن نموده است.[3]
ابنصباغ مالکی از امام غزالی نقل میکند: در شبی که على (عليه السلام) در بستر پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) خوابید، خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانیتر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است، ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؛ هيچكدام حاضر نشدند؛ به آنها وحى شد، اكنون امیرالمومنین (عليه السلام) در بستر پيامبر (صلی الله عليه و آله) خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد، به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد....»[4]
حاکم حسکانی ده روایت در شأن نزول این آیه در مورد امیرالمومنین (عليه السلام) نقل نموده است.[5]
قندوزی در ینابیع الموده چند حدیث، که یا سندش را آورده و یا گفته است که سند دارد، از امام سجاد (علیه السلام) و ابنعباس و أبورافع و هند بن أبوهاله در شأن نزول این آیه نقل نموده است.[6]
ابنابیالحدید در شرح نهجالبلاغه گفته است که: «قد روى المفسرون كلهم إن قول الله تعالى (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)، أنزلت في علي(عليهالسلام) ليلة المبيت على الفراش.[7] مفسران شأن نزول آیه را در خوابیدن امیرالمؤمنین (علیه السلام) در بستر پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) میدانند».
سید هاشم بحرانی در کتاب غایة المرام در یک باب مستقل، 11حدیث از اهل سنت در نازل شدن این آیه در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل نموده است.[8]
به هر حال اين آيه با توجه به شأن نزولى كه مشروحاً بیان شد، يكى از بزرگترين فضايل امیرالمومنین (عليه السلام) است كه در اكثر منابع اسلامى شرح آن واقعه آمده است، و به قدرى چشمگير است كه معاويه، به خاطر دشمنى خاصى كه با امیرالمومنین (عليه السلام) داشت، طبق روايتى چنان از اين فضيلت ناراحت بود كه سمرة بن جندب را با چهارصد هزار درهم تطميع كرد، كه حدیثی بسازد و بگوید اين آيه درباره عبدالرحمن بن ملجم، قاتل امیرالمومنین (عليه السلام) نازل شده، و آن منافق جنايتپيشه نيز چنين كرد، ولى همانطور كه انتظار مىرفت، حتى يك نفر اين حديث مجعول را نپذيرفت.[9]
پینوشت:
[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، 1406ق، ج7، ص111.
[2]. المستدرک، حاکم نیشابوری، ج3، ص4.
[3]. المناقب، خوارزمي، مؤسسة النشر الإسلامي، 1414ق، ص127.
الدر المنثور، سیوطی، بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر، ج3، ص180.
[4]. الفصول المهمه فی معرفة الائمه، ابن صباغ مالکی،دار الحديث للطباعة والنشر، 1422 ق، ج1، ص294.
[5]. شواهد التنزیل، حسکانی، مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، 1411ق، ج1، 123 -131.
[6]. ینابیع المودة لذوی القربی، قندوزی، دار الأسوة للطباعة والنشر، 1416ق، ج1، ص273.
[7]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع، ج13، ص262.
[8]. غاية المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، سید هاشم بحرانی، ج 4، ص 16، باب 45.
[9]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع، ج4، ص73.
افزودن نظر جدید