تنزين گياتسو؛ دالایی لامای چهاردهم

  • 1394/03/07 - 09:47
این شبه‌‏آیین، اصولاً بر اساس تناسخ بنا نهاده شده است. هر دالایی لاما که از دنیا می‌‏رود بار دیگر تجسّم بودای بزرگ در فرد دیگری رخ داده و دالایی لاما می‌‏شود. دالایی لامای کنونی، «تنزين گياتسو» (Tenzin Gyatso) مشهور به دالايی لامای چهاردهم در خانواده‌‏ای کشاورز در استان «آمدو» در شمال شرقی تبت متولّد شد. تبتی‌ها بر اين باورند که بعد از درگذشت یک...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ این شبه‌‏آیین، اصولاً بر اساس تناسخ بنا نهاده شده است. هر دالایی لاما که از دنیا می‌‏رود بار دیگر تجسّم بودای بزرگ در فرد دیگری رخ داده و دالایی لاما می‌‏شود. دالایی لامای کنونی، «تنزين گياتسو» (Tenzin Gyatso) مشهور به دالايی لامای چهاردهم در خانواده‌‏ای کشاورز در استان «آمدو» در شمال شرقی تبت متولّد شد. تبتی‌ها بر اين باورند که بعد از درگذشت یک دالايی لاما (به معنی اقيانوس خرد)، دالايی‏ لامای بعدی تجسّم اوست و همه آن‌‏ها تجسّم‏‌يافته و تناسخ‏‌های بودای مهر (بودای بزرگ)اند.[1] از همین روی برای دالایی لاما قداست ویژه‏‌ای قائلند و درک حضور او را فیضی بزرگ می‏‌دانند. دالايی لامای چهاردهم از دو سالگی (يعنی 4 سال بعد از درگذشت دالايی لامای سيزدهم) شايسته مقام دالایی لامایی شناخته شد و تاکنون این منصب را داراست.[2]

خود دالایی لاما نیز بارها به باور تناسخ پرداخته است. او که همه چیز را بر مبنای رنج و دوری از آن می‌‏سنجد، درباره مزایای باور تناسخ بیش‏تر سخن رانده است: «برای خود من، شخصاً بهترين و موثرترين تمرين برای تحمل رنج، اين است که به ياد آورم که رنج از ويژگی‌‏‏های بنيادين سامسارا است؛ وجودی که در آن نشانی از روشن‏‌انديشی نيست. [هنگام مواجهه با کار رنج‌‏آور] اگر همان لحظه از زاويه ديگری به موضوع نگاه کنيد و به ياد آوريد که اين جسم، خود شالوده رنج شماست، حسّ ناراحتی و نارضايتی شما کاهش می‌‏‏‏يابد... بنابراين اگر بپذيريد که رنج، بخشی از طبيعت شماست، ترديدی نيست که در برابر دشواری‌‏های زندگی تحمل بيش‏تری خواهيد داشت».[3]

يکی از مخاطبان دالايی لاما که معلوم بود از موضوعی رنج می‌کشد از او پرسيد: «آيا شما برای روبه‌‏رو شدن با فقدان يک عزيز، مثلاً مرگ فرزند، پيشنهادی داريد؟» دالايي لاما با لحنی که حکايت از همدلی داشت پاسخ داد: «اين تا حدودی بستگی به باورهای خود شخص دارد. اگر آدم به تناسخ معتقد باشد، فکر می‌کنم راهی برای کاهش درد و رنج هست. آدم می‌‏تواند با این واقعيت که عزيز او روزی دوباره زاده خواهد شد، با درد و رنج خود مقابله کند.»[4] البته وی به صورت مستقیم نیز درباره تناسخ و کارما سخن گفته است: «قانون کارما قانون مشخصی است. کارمای خوب، نیک‏‌بختی در پی می‌‏آورد و کارمای بد، رنج؛ بنابراین باید فقط کارمای نیک به بار آورم و به هر قیمتی که شده از پدید آوردن کارمای بد پرهیز کنم. با پیگیری این شیوه در پهنه‌‏های بالاتر زاده خواهم شد.»[5] او نیز تناسخ را چرخه اجتناب‌‏ناپذیر می‏‌داند و بر این باور است که فقط زاده شدن در پهنه‌‏های بالاتر کفایت نمی‌‏کند: «هر جای چرخه سمسارا که باشد، دردآور است. ‏باید خود را از همه‌‏رو از چرخه زندگی و مرگ چاره ناپذیر رهایی بخشم و بدین‏‌گونه به آرامش و نیک‏بختی جاودان نیروانه دست پیدا کنم.»[6] البته او در سخن دیگری به ارزش تناسخ اشاره کرده است و آن‌‏را از نیروانه برتر می‌‏داند: «من سامسارا را بهتر از نیروانه می‌دانم؛ زیرا در سامسارا زندگی و تجربه هست.»[7]

مهم‌‏ترین بحثی که در دالایی لاما پررنگ شده، بحث نیروانا است. به‌‏رغم تعاریفی که از آن ارائه شده، در عمل هیچ شاخصه‌‏ای برای آن وجود ندارد. رنج نیز که بنیان تمام افکار و باورهای لاماها است چنین مشخص‌ه‏ای دارد. اصولاً ارتباطی که بین رنج، تناسخ و نیروانا برقرار می‌‏شود، ارتباطی ذوقی و بی‌‏پشتوانه است. اگر رنج آن‌‏قدر نیکو است که بشر را به نیروانا می‌‏رساند، از چه‏‌روی باید از آن رهایی یافت؟ اگر تناسخ باعث رهایی از رنج می‌‏شود، چرا باید انسان بمیرد تا بار دیگر به دنیا بیاید؟ از دیگر سوی چه دلیلی برای اثبات تناسخ و ارتباط آن با نیروانا وجود دارد؟ اگر دلیلش را فقط در القای تسکین بدانیم، دیگر حقیقتی برای آن باقی نمی‏‌ماند تا ما را از چرخه گریزناپذیر رنج رها سازد. همان‌‏گونه که بیش‏تر بدان اشاره خواهد شد، این باور فقط برای برون‌‏رفت از بن‏‌بست معرفتی در هستی‌‏شناسی و انسان‏‌شناسی طراحی شده است و کارایی دیگری ندارد؛ همان‌‏گونه که دالایی لاما نیز بدان اذعان کرده و کارایی آن‌‏را در احساس تسکین خلاصه نموده است.[8]

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ جامع ادیان، جان بی ناس ، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1388ش ، ص 247.
[2]. نقد معنویت دالایی لاما، شریفی دوست، حمزه، قم، عصر آگاهی، 1390، ص 7-8.
[3]. هنر شادمانگی، دالایی لاما،  تهران، تندیس، 1384، ص 139.
[4]. همان، ص 143.
[5]. زندگی در راهی بهتر، دالای لاما، نشر ماهی، 1381، ص 26-25.
[6]. همان.
[7]. همان، ص 158.
[8]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 87.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.