تربیت معاویه در دامان پدر و مادر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از ویژگیهای معاویه، تربیت او در دامان پدر و مادر بود. مادر بزرگوار وی، حضرت هند اشتغالات زيادی داشته و بايد پاسخگوی شوهران متعدد و مشتريان بسياری باشد و يا پرچم[1] را از پشتبام خانهاش بردارد. لذا هرچند تصميم داشته که فرزندش معاویه را درست تربيت کند و در اين راه اهتمام بليغی داشته ولی بالاخره «لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا».[2]
این مادر دلسوز و مهربان آنقدر برای تربیت و پیشرفت او تعجیل داشت که بر خلاف فرزندان دیگر او را سه ماه پس از ازدواج با همسر عزیزش ابوسفیان، به دنیا آورد و سریعاً به تربیت او همت گماشت، چنانچه زمخشری حنفی و ابنعبدربه اندلسی و ابنالکلبی به این فضیلت اشاره کردند؛ «طلب ابوها عتبةُ، أباسفيان و وعده بمال جزيل وزَوَّجَهُ هنداً، فوضعت بعد ثلاثة أشهر معاوية».[3]
هنگامیکه مسافر بن ابیعمرو، شیفتهی هند گردید و با او زنا کرد و باردار شد و این جریان سر زبانها افتاد، از ترس پدر هند ـ عتبه ـ به شهر حیره گریخت و به سلطان آنجا به نام عمرو بن هند پناه برد، پدر هند، ابوسفیان را طلبید و به او وعده مقادیر کلانی از ثروت و اموال داد به شرط اینکه با هند ازدواج کند، او هم پذیرفت و معاویه سه ماه پس از ازدواج او با هند به دنیا آمد.[4] کسانی که اکثر حمل را هفت سال[5]میدانند، باید اقلّ حمل را سه ماه بدانند تا خدای نخواسته حضرت معاویه جزء اولاد زنا شمرده نشود.
روزی ابوسفيان با همسرش هند، نشسته بودند و معاويه نیز در حال بازی بود. ابوسفيان به معاويه نگاه کرده و گفت: «اين پسر من سر بزرگی دارد، حتماً سردار قومش میشود». هند گفت: «فقط سردار قومش! مادرش بر او بگريد، اگر سردار کل عرب نشود».[6] انتظار هم همين بود که هند جگرخوار از او تعريف کند و آيندهاش را پيشگویی کند، شايد اين پيشگويیها کارساز باشد و بتوان به آنها اعتماد کرد. به گفته ابنحجر عسقلانی شافعی، سوابق هند قبل از اسلام و همچنين در جنگ احد در پی آن رفتاری که با پیکر پاک حمزهی سيدالشهدا(علیه السّلام) داشت، مشهور است.[7] ابن عبدالبر قرطبی مالکی میگوید: «پس از شهادت حمزه، هند به پيکر آن شهيد حملهور و بدن او را مثله کرده و شکم او را دريد و جگر حمزه را درآورده، کباب کرد و خورد».[8] هند در این جنگ بدن شهدا را قطعه قطعه کرد و گوش و بینی و لبهایشان را برید و از آن گردنبند و خلخال درست کرد و به گردن و پا انداخت و به عنوان تقدیر و تشکر از کار وحشی قاتل حمزه، گردنبند و گوشواره خود و کنیزان خود را به او تقدیم کرد.[9]
چنين آدمخواری، بايد برای فرزندش آرزوی سرداری کل عرب را داشته باشد، تا شايد انتقام خون پدر و وابستگان را گرفته و با سرِ دار بُردنِِ سرهای مسلمانان، سرداری خود را به اثبات برساند و خونهای ريخته شده کفار در جنگ بدر را جبران کرده باشد.
پيامبر اسلام(صلى الله علیه و آله و سلم) پس از فتح مکه، مردم را به پذيرش اسلام فراخواند و با آنان شرط کرد که بچههايشان را نکشند، هند با جسارت تمام به پيامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) گفت: «تو بودی که بچههای ما را کشتی».[10] عجب زن شجاع و شیردلی بود! جامعه انسانی از چنین مادری انتظار فرزندی غیر از معاویه را ندارد، چون به درستی در اخلاق و رفتار حتی شکل و شمایل ظاهری نیز معاویه شبیه مادرش بود؛ چنانچه در تاریخ آمده، نشیمن معاویه را به مانند نشیمن مادرش تشبیه میکردند![11] پدر بزرگوار وی یعنی ابوسفیان نیز الگوی اخلاق و بخشش و شرافت بود؛ به گونهای که گاهی آنچنان تحت تأثیر آواز و غنای آوازهخوان قرار میگرفت که لباسهای خود را یک یک از بدن در آورده و به عنوان هدیه تقدیم او میکرد و خودش لخت مادرزاد در جلوی او و جمعیت قرار میگرفت. در ایثار و بخشش او همین بس که گاهی زن بدکارهای را بدوش کشیده و عاص بن وائل (یکی از پدران عمرو بن عاص) را دعوت میکرد و با هم دست به فحشا میزدند.[12]
جناب معاویه نیز که تحت تعلیم والدینش مزین به آداب اخلاقی شده بود! بر سر منابر و جلوی جمعیت افاضه ریح میفرمود و با ول کردن باد از معده بر سخنان خود میافزود و نه تنها هیچ منعی در این مورد نمیدید، حرمتی برای منبر و مسجد رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) نیز قائل نبود. زمخشری حنفی مینویسد: «هنگامیکه معاویه بر سر منبر مشغول سخنرانی و موعظه مردم بود، ناگهان اخراج بادی را افاضه فرموده و سپس برای توجیه کار خود گفت: «ای مردم! خداوند عزّوجّل بدن را طوری آفریده و در آن ریح و باد قرار داده به گونهای که انسان نمیتواند آن را نگه دارد و باید از بدن خارج شود». یکی از حاضران بنام صعصعه که از حسن ادب و کمال و معرفت معاویه ناراحت شده بود از جا برخاسته و گفت: «آری، چنین است که میگویی. اما جای این هنرنمایی و تولید ریح در دستشوییهاست نه بر سرِ منابر. (فإنّ خروج الأرباح في المتوضئات سنّة و علی المنابر بدعة)».[13] الحق و الانصاف که چنين والدين مهربان با آن سوابق درخشان، در تربيت و پرورش اين فرزند، اهتمام خاص به خرج دادند و آداب و کمالات اخلاقی را که داشتند، به او انتقال دادند. او نیز با حسن اخلاقی که فرا گرفته بود اهليّت رهبری و مسئوليت امت را يافت!
پینوشت:
[1]. الخزائن، نراقی بی نا، بی تا: ص569، عن محمد بن السائب کلبی؛ لسان العرب، ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، أدب الحوزة، قم، 1405: ج12، ص439 و تاج العروس من جواهر القاموس، زبيدي، محبالدین سیدمحمدمرتضی حسینی، دارالفكر، بيروت، 1414: ج9، ص4.
[2]. البقرة: 286.
[3]. ربیع الأبرار، زمخشري، مؤسسة الأعلمي، بيروت، بیتا: ج3، ص549؛ العقد الفرید، ابن عبدالبر، أندلسي، دارالكتاب العربي، بيروت، لبنان: ج6، ص86.
[4]. ربیع الأبرار، زمخشري، مؤسسة الأعلمي، بيروت، بیتا: ج3، ص549؛ الأغانی، أبوالفرج الإصفهاني، علی بن حسین بن محمد، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1420: ج9، ص43 و 530؛ العقد الفرید، ابن عبدالبر، أندلسي، دارالكتاب العربي، بيروت، لبنان: ج6، ص86 و تذكرة الخواص من الامة بذکر خصائص الأئمة، ابن الجوزي، یوسف بن قزغلی بغدادی، المجمع العالمی لأهل البیت، قم، 1426: ج3، ص33، مسافر بن ابی عمرو.
[5]. المغنی، ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، عالم الکتب، بیروت، لبنان : ج7، ص477.
[6]. البدایة و النهایة، ابن كثير، ابوالفداء اسماعیل بن کثیر، چاپ اول، دارإحياء التراث العربي، بيروت، 1408: ج8، ص126.
[7]. الإصابة فی تمییز الصحابة، ابنحجرعسقلاني، چاپ اول، دارالكتب العلمية، بيروت، 1415: ج8، ص346، رقم11860، هند بنت عتبة.
[8]. الإستیعاب، ابن عبد البر، یوسف بن عبدالبرنمری، دارالفکر، بیروت، 1423: ج2، ص572، رقم3524، هند بنت عتبة.
[9]. السیرة النبویه، ابن هشام، عبدالملک بن هشام ، دارالفکر، بیروت، 1423: ج3، ص43.
[10]. الإصابة فی تمییز الصحابة، ابنحجرعسقلاني، چاپ اول، دارالكتب العلمية، بيروت، 1415: ج2، ص424.
[11]. البدایة و النهایة، ابن كثير، ابوالفداء اسماعیل بن کثیر، چاپ اول، دارإحياء التراث العربي، بيروت، 1408: ج8، ص126.
[12]. شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، دارإحياء الكتب العربية، عيسى البابي الحلبي و شركاه، 1378: ج18، ص130.
[13]. ربیع الأبرار، زمخشري، مؤسسة الأعلمي، بيروت، بیتا: ج4، ص173.
دیدگاهها
محمد
1394/02/27 - 02:23
لینک ثابت
سلام و خسته نباشید
babak
1394/02/28 - 16:57
لینک ثابت
البته مطلب ارائه شده تماماً
افزودن نظر جدید