باید به وسیله اسلام گرایشات متعالی بشر جدی گرفته شود + فیلم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_
من در شرایط روحی سختی بسیار بدی قرار داشتم. وضعیتی که روزانه مرا به مرگ فرا میخواند. و این مقابل وضعیت مسلمانان بود. آنها توانایی تحمل درد و رنج دارند. کوشیدم قرآن را بخوانم تا بفهمم آنها چگونه میاندیشند. قرآن برای من به منزله یک انقلاب بود؛ چرا که به تمام شکهایی که من پیرامون مسیحیت داشتم، منطقاً و عقلاً پاسخ میداد. شبهه من پیرامون گناه ذاتی و اصلی بشر، تجسد خداوند، قربانی شدن مسیح، تثلیث و ... . تمام این شبهات مانع از زندگیام میشد؛ زیرا با ذهن من مقابله میکرد. اما هنگامی که قرآن را خواندم مسیح چهره ای باور کردنی داشت.
وقتی مسلمان شدم، احساس کردم به خانه بازگشتهام. شما در مکه به آرامش آن همه انسانی که باهم هستند، پی میبرید. همه یک تجربه واحدی انجام میدهند. اما در جای دیگری وقتی به خانه برمی گشتم، دیدم که توده مردم مانند آدمکشها هستند. ماشینم را تکان داده و میکوبیدند. اما وقتی در سال 1992 به حج رفتم، در یک ماشین دولتی بودم و به سوی مسجدالنبی در مدینه در حرکت بودم. جایی که 400 هزار نفر انسان در آنجا بود. اما همه آرام و هیچ کس سخنی [آزاردهنده] نمیگفت. کسی به خودرویمان تعرض نمیکرد. این یعنی اسلام میتواند واقعاً قوانین اجتماعی و منطقی را تغییر دهد.
چیزی که میخواهم بگویم این است که ما قرن هجدهم را داریم که جهان پر است از نژاد پرستی. همچنین قرن نوزدهم را داریم که جهان خداناباور است. در قرن بیستم جهان ایدئولوژیکی میشود. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که جهان در این قرن دین ورز شود. دلیل آن اینست که بسیاری از دانشمندان قرون نوزدهم به شدت خداناباور و تجربه گرا بودند. بیشتر دانشمندان قرن بیستم ایدئالیست شدند و به سمت گرایشات عرفانی رفتن؛ ماکس بلانک، هایزنبرگ و حتی اینشتین. در این قرن وقت آنست که گرایشات متعالی بشر دوباره جدی گرفته شود و این اسلام است که به پرسشها پاسخ میگوید.
ویدیوی مصاحبه را از اینجا تماشا کنید.
افزودن نظر جدید