دوستی خدا و رسول، افتخار مولا علی (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند به عنوان خالق و پدید آورنده جهان خلقت و همهی انسانها، در طول تاریخ بشر انسانهایی را به صورت خاص برگزیده است و به عنوان مدال افتخار، دوستی خود با ایشان را بیان نموده است که در میان پیامبران گذشته میتوان به حضرت ابراهیم «خلیل الرحمن» اشاره کرد. افرادی که پس از گذراندن امتحانات سخت و طاقتفرسا، نیّت خالص و قصد قربت در عمل خویش را به اثبات رساندند و خداوند به این وسیله فضیلت و برتری ایشان را نسبت به همنوعانشان بیان میدارد تا الگو و سرمشق برای مردم در زمانهای گوناگون باشند.
در دورهی آخرالزمان، خداوند آخرین فرستاده خویش به عنوان نبیّ مرسل، یعنی حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را برای مردم قرار داد و آن را نگین پیغمبران و گل سر سبد آنان معرفی کرد و کتاب قرآن مجید را به عنوان معجزهی جاوید ایشان به جهانیان معرفی نمود. بنابراین شخصیت پیامبر اعظم و مقام والای ایشان در نزد پروردگار و برای مردم بر کسی پوشیده نیست. از این رو توثیقات ایشان در حق افراد بهترین دلیل برای اثبات فضل و مقام معنوی و شایستگی و لیاقت افراد میتواند باشد. مسلّما وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی را دوست بدارد و خبر از دوستی خدا با ایشان را بدهد، جای هیچگونه شک و تردیدی باقی نمیماند که وی دارای فضل و کرامتی فوق العاده بوده و حسابش از بقیه جداست. چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچگاه حرفی را از روی هوا و هوس و خواهشهای نفسانی نمیزند، بلکه زمانی این افتخارات را در حق کسی بیان میکند که واقعا آن شخص مستحق و لایق چنین توثیقاتی باشد.
در سال هفتم بعد از هجرت، در واقعه جنگ خیبر، آن زمانی که دیگران از فتح قلعه خیبر عاجز ماندند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که «خدا و رسول او را دوست دارند و او نیز خدا و رسول را دوست دارد»، جنگاوری که هرگز فرار نمیکند و تا سنگر دشمن را فتح نکند باز نمیگردد. بخاری این مطلب را در کتابش بدین شکل آورده: « پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)در روز خیبر فرمود: فردا پرچم اسلام را به شخصی خواهم سپرد که خیبر به دست او فتح میشود. او خدا و رسولش را دوست میدارد، و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. مسلمانان آن شب در این اندیشه بودند که پرچمدار اسلام چه کسی خواهد بود؟ فردای آن روز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علی (علیه السلام) کجاست؟ گفته شد: علی (علیه السلام) به درد چشم مبتلا شده. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را نزد خویش طلبید، سپس آب مبارک دهان خویش را به چشم وی مالید و برای او دعا کرد، بلافاصله چنان درد چشم او بهبود یافت که گویی از آغاز دردی نداشته است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرچم سپاه را به حضرت علی (علیه السلام) سپرد و فرمود: با این مردم نبرد میکنم تا مانند خودمان از نعمت اسلام برخوردار شوند. سپس خطاب به علی (علیه السلام) فرمود: اینک با کمال قدرت برو و چون به خیبر رسیدی، نخست آنان را به اسلام دعوت کن و آنها را به آنچه بر ایشان واجب گردیده، آگاه نما! به خدا سوگند اگر خدا به وسیله تو شخصی را به اسلام هدایت کند، برای تو از شتران سرخ موی بهتر است».[1]
نکته قابل توجه اینکه بسیاری از علمای اهلسنّت و مورد قبول وهابیت، از زبان عمر بن خطاب روایت کردند که او در همان روز گفت: «هیچگاه امارت را به اندازه آن روز دوست نداشتم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امارت را به علی (علیه السلام) داد». این مطلب در صحیحترین کتب نزد وهابیت بعد از قرآن مجید آمده است: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز خیبر فرمود: پرچم اسلام را به دست کسی میسپارم که... در این هنگام عمر بن خطّاب گفت: هیچگاه امارت را به اندازه آن روز دوست داشتم و در این رابطه با همدستانم، آهسته سخن گفته و آرزو کردم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مرا پرچمدار اسلام معرفی کند، امّا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را به حضور طلبید و پرچم اسلام را به دست او سپرد».[2]
پینوشت:
[1]. صحیح البخاری، تحقیق: د. دیب البغا، بیروت1407، ج3، ص1096، ح 2847
[2]. صحیح مسلم، تحقیق: محمد فواد الباقی، بیروت، ج4، ص1871، ح 2405.
افزودن نظر جدید