بررسی انتقادی سیره علمی کریمخان کرمانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کریمخان کرمانی به مانند دیگر مشایخ شیخیه، دارای آثار علمی فراوانی در علوم مختلف است. بنا به گزارش منابع شیخی، از وی ٢٩٥ عنوان اثر بر جای مانده كه ٥٤ عنوان آن فارسی و بقيه عربی است و از جمع آنها ٢٤٧ عنوان چاپ شده است.[۱]
از مهمترین کتابهای اعتقادی و حکمی ایشان میتوان به «الفطرة السلیمة، لب اللباب، طریق النجاة، سلسلهی طولیه، ارشاد العوام، شاهنشاه و حقایق الطب» و از مهمترین کتب حدیثی ایشان میتوان به «فصل الخطاب و مقتل» و از کتب فقهی ایشان میتوان به «جامع الأحکام، مناسک حج، ناصریه و ضیاء البصائر» و از جمله کتب اصولی ایشان میتوان به «الحجة القاطعة، قواعد در اصول، فایدهی جلیله در نوع استنباط، درهی یتیمه و فواید در تصحیح اخبار» اشاره کرد. وی آثار دیگری همچون «رساله در موسیقی، رسالهی تأویل احادیث در علم رؤیا و تعبیر خواب، مرآة المنیر در علم الواح و عمل آنها، شهاب ثاقب در رجم نواصب، ازهاق الباطل در رد باب، مجمع الشعار و المراثی سید الشهداء (علیه السلام) که خود انشاء کرده است، کشکول در متفرقات، رسالهی هدایة الطالبین در جواب برخی ایرادات و رسالهی سی فصل» نیز از خود بر جای گذاشته است.
اگرچه کریمخان در آثار خود به تشریح و نشر اعتقادات حقهی شیعهی اثنیعشری هم پرداخته است، اما انحرافات فکری و اعتقادی وی در آثارش بر کسی مخفی نیست. رکن رابع از مهمترین این انحرافات است که زمینهی پیدایش فرقهی ضالهی بابیت و بهائیت را فراهم آورده است.[2] بد نیست به گوشههایی از بلندپروازیهای وی در کتاب ارشاد العوام، که یکی از کتب مهم اعتقادی او به حساب میآید، بپردازیم. وی در ارشاد خود مینویسد: «يک نفر نتوانسته که يک صفحه نظير يک صفحه از کتب ما را بياورد و نمیفهمد آنها را، چه جای آنکه رد کنند».[3] وی در جای دیگر مینویسد: «اگر اذنی میداشتم به همين زبان آسان عاميانه چيزی چند میگفتم که کوه را طاقت حمل آن نباشد».[4] و همچنین نوشته است: «کتاب و سنت حل نمیشود، مگر به اين علم که خدا به ما بخشيده است».[5] و نوشته است: «بفهم اين حرفهای عاميانه مرا، که حکيمان بايد بشنوند و شکر کنند بر فهميدن آنچه تا حال نفهميده بودند».[6] او مینویسد: «بر ورق ورق تورات، انجيل، زبور و ساير کتب انبياء مطلعم که احبار و پادریهای ايشان آن طور اطلاع بر آن کتب ندارند».[7] و نوشته است: «برای روح القدس چند هزار مرتبه بيش از ذره ذره اين دنيا، سر میباشد و برای هر سری زبانها و لغتها است. اگر بخواهم شرح نوع آن زبانها را عرض کنم و نوع آن لغتها را بيان کنم به طول میانجامد و از حوصله عوام فزون میگردد».[8]
عبارات وی در ارشاد، غلوّآمیز، خودبینانه و حاکی از بلندپروازی وی است. او علم خود را متصل به علم خدا و اهل بیت (علیهم السلام) میداند و در بعض موارد همانند توصیفاتی که در حق روح القدس کرده، از مسیر اعتدال خارج شده است. با توجه به آثار و نشانههایی که بعدها آشکار شد، میتوان گفت: اگرچه کریمخان و دیگر مشایخ شیخیه در زمینههای علمی ورود کرده و آثار فراوانی را در علوم مختلف از خود بر جای گذاشتهاند، اما وقتی هدف اصلی آنها در این زمینه، ترویج یک انحراف تازه و تأسیس یک فرقهی جدید و ایجاد یک انشعاب تازه در دین اسلام باشد و وحدت و یکپارچگی را در عالم تشیع به تفرقه و چندگانگی تبدیل کنند، دیگر چه ارزشی میتوان برای این آثار قائل شد، جز اینکه این آثار خود میتواند وبال باشد. از طرفی خود کریمخان مؤسس فرقهی کریمخانیه در کرمان است که خود تفرقهای جدید در دین محسوب میشود.[9]
کریمخان نیز به مانند دو پیشوای خود، احسایی و رشتی، خوابهای عجیبی را در سیر علمی خود بازگو میکند و پیشرفت علمیاش را به سبب اهل بیت (علیهم السلام) میداند. به عنوان نمونه وی خوابی را نقل میکند که در آن خدمت امام جواد (علیه السلام) رسیده است. وی مینویسد: «يک مرتبه جواد (عليه السلام) را ديدم، که برهنه فرمود مرا و مانند محتضر مرا انداخت و از طرف چپ من نشست و دست خود را به خاک میمالید و اعضاء مرا مسح میفرمود، تا آن که جميع اعضاء مرا مسح فرمود. پس از آن بشقابي در نزد آن حضرت ديدم، که در آن کتيرا بود و بر جميع اعضاء من ماليد، پس از آن تشريف برد و ساعتي منتظر شدم نيامد. پس برخاستم و بسياري از اين مبشرات ديدم و از خداوند اميدوارم که همان طور که اميدوارم بشوم و لا قوه الا بالله. مقصودم از ذکر اين مبشرات اين است، که من بحول الله و قوته متبصر هستم با بصيرتهای ايشان و هدايت شدهام به توفيق و تسديد ايشان و در علوم خود منقطع به سوی ايشان هستم نه به سوی غير ايشان».[10]
علاوه بر اینکه خواب حجت شرعی محسوب نمیشود، میتوان هدف اصلی مشایخ شیخیه را از بیان چنین خوابهایی، پیدا کردن جایگاه ویژهای برای خود در نزد پیروانشان باشد، تا بدین وسیله بتوانند به اهداف فرقهای خود برسند و الا چه معنا دارد که غالب مشایخ شیخیه چنین خوابهایی را به طور مکرر بازگو کنند.
آیا میتوان این چنین آثاری را که مقدمهی یک انحراف اعتقادی تازه در دین مبین اسلام و زمینهی تأسیس یک فرقهی منحرف است، کرامتی برای کریمخان به شمار آورد؟!
پینوشت:
[۱]. ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، ج۲، ص۳۵۶.
[2]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: ادعای بابیت در کلام احسایی و مقالهی: رکن رابع در نظر شیخیه
[3]. حاج محمد کریمخان کرمانی، ارشاد العوام، ج ۴، ص ۶۰.
[4]. همان، ج ۱، ص ۳۸.
[5]. همان، ج ۲، ص ۴۱۰.
[6]. همان، ص ۷۵.
[7]. همان، ج ۳، ص ۱۳۳.
[8]. ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی، سنن ابیداود، جلد ۴، کتاب الملاحم، باب ما يذکر في قرن الماة، بيروت، چاپ دارالکتب العربي، حاشيهی عون المعبودي، ص ۱۷۸.
[9]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: آشنایی کریمخان با رشتی، زمینهی فرقه سازی
[10]. ابوالقاسم ابراهیمی، فهرست، ص ۸۳؛ جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: بررسی انتقادی خوابهای کریمخان کرمانی
دیدگاهها
احمد
1394/11/02 - 13:45
لینک ثابت
ایشان با سخنانش که تمام از
meftah
1394/11/02 - 21:12
لینک ثابت
نمیدانم منظور شما از «رسول
افزودن نظر جدید