عالمان سنی، اولین مخالفان وهابیت

  • 1394/02/22 - 21:17
یکی از اصولی که بر کارآمدی مذهبی و میزان پذیرش آن توسط سایرین اثر مستقیم دارد میزان مقبولیت موسس آن مذهب در بین دیگران و وجهه علمی و عملی او در میان دیگر بزرگان عصر اوست. موسس فرقه وهابیت محمد بن عبدالوهاب است که اسم وهابی هم برگرفته شده از نام پدر او یعنی عبدالوهاب است. ولی نکته جالب در تاریخ وهابیت این است که...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اصولی که بر کارآمدی مذهبی و میزان پذیرش آن توسط سایرین اثر مستقیم دارد میزان مقبولیت موسس آن مذهب در بین دیگران و وجهه علمی و عملی او در میان دیگر بزرگان عصر اوست. موسس فرقه وهابیت محمد بن عبدالوهاب است که اسم وهابی هم برگرفته شده از نام پدر او یعنی عبدالوهاب است. ولی نکته جالب در تاریخ وهابیت این است که عبدالوهابی که نام فرقه وهابیت از او گرفته شده‌است، خود اولین مخالف فرقه وهابیت و افکار شاذ و منکر فرزند خود است. توضیح اینکه؛ عبدالوهاب بن سلیمان، قاضی عیینه و حریمله، پدر محمد بن عبدالوهاب، وقتی از افکار انحرافی و کفرآمیز فرزندش آگاه شد او را سرزنش و نکوهش نمود و مردم را از عقاید باطلش آگاه ساخت.[1]
دیگر عالم سنی مذهب مخالف محمد بن عبدالوهاب؛ برادرش سلیمان بن عبدالوهاب است، او در مخالفت با افکار تند برادرش می‌گوید: «محمد بن عبدالوهاب مردم را فریب داده و سخنان خود را در ظاهر به کتاب و سنت منتسب می‌کند اما برداشت‌های او غلط بوده و به مخالفت علماء توجه نمی‌کند. مسلمانان مخالف خود را تکفیر کرده و در بین مسلمین تفرقه می‌اندازد. شیخ سلیمان در کتابی که در رد مذهب برادرش نوشته به این مطلب اذعان می‌کند که برادرش حتی یک ویژگی از ویژگی‌های مجتهدین را ندارد و در ادامه ضمن تردید در سلامت عقلی و روانی او، برای او اینچنین دعا می‌کند: «اللهم اهد هذا الضال و ردهّ الی حق.[2] خداوندا این گمراه را هدایت کن و به سوی حق بکشان». 
از دیگر مخالفان محمد بن عبدالوهاب، استادش محمد حیات سندی است که درباره او می‌گفت: «سیضل هذا و یضل الله به من ابعده و اشقاه.[3] این(محمد بن عبدالوهاب) به زودی گمراه می‌شود و بوسیله او کسانی گمراه می‌شوند و از خدا دور می‌گردند جزء اشقیا می‌‌شوند». محمد بن سلیمان کردی، استاد دیگر او با کافر دانستن محمدبن عبدالوهاب، به مخالفت با تفکرات باطل وی پرداخت.[4]
ابن اهدل شافعی، از کسانی است که با توجه به حدیث شریف نبوی درباره خوارج و نشانه‌های آنان، وهابیت را خوارج زمان می‌داند. بخارى  این حدیث را در صحيح خود از ابو سعيد خُدرى از پيامبر گرامى (صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏ آله) نقل كرده كه فرموده است: «یخرج ناس من قبل المشرق و يقرءون القرآن لا يجاوز تراقيهم، يمرقون من الدین كما يمرق السهم من الرمية، ثم لا يعودون فيه حتى يعود السهم الى فوقه . قيل ما سيماهم. قَال سيماهم التحليق. [5] افرادى از ناحيه مشرق، قيام مى‏‌كنند و قرآن تلاوت مى‏‌كنند و حال آن قرآن كه از گلوگاه آنان تجاوز نمى‏‌كند (در قلب آنان تاثير نمى‌‏گذارد) و از قرآن بهره نمى‏‌برند، اين گروه از دين خارج مى‏‌شوند همان گونه كه تير از كمان خارج مى‏‌شود و ديگر به طرف دين برنمى‏‌گردند مانند تير كه به سوى كمان برنمى‏‌گردد. از پيامبر اكرم ( صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله) پرسيدند كه: اين فرقه چه نشانه‏‌اى دارند؟ فرمود: چهره اين گروه با سرهاى تراشيده، مشخص مى‏‌شود.» پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از نشانه های خوارج را سرهای تراشیده می‌دانند، این ویژگی در هیچ یک از فرقه‌های خوارج و بدعتگذار قبل از وهابیت دیده نشده‌است.[6]
افراد مذکور تنها قسمتی از مخالفان سنی مذهب آیین بدعتگذار وهابیت بودند، از دیگر عالمان اهل سنت مخالف محمد بن عبدالوهاب می‌توان: زینی دحلان (وفات: 1304 قمری)، عثمان بن عبدالعزیز(وفات: 1282 قمری)، اسماعیل محمد پاشا(وفات: 1248 قمری)، و از معاصران کسانی مثل حسن بن فرحان مالکی،حسن بن سقاف شافعی، محمد بن علوی مالکی و... را نام برد. ولی جای سؤال این جاست که محمد بن عبدالوهاب چگونه توانست با وجود مخالفت گسترده علما برای خود جای پایی باز کند و در ترویج وهابیت موفق شود در حالیکه سلف او یعنی ابن تیمیه که محمد بن عبدالوهاب اندیشه‌های مبتدعه خود را از او گرفته، نتوانسته بود به این موفقیت دست یابد؟
عوامل موفقیت دعوت محمد بن عبدالوهاب را در چند عامل خارجی و داخلی می‌توان خلاصه کرد؛
الف: محمد بن عبدالوهاب دعوت خود را از منطقه شروع کرد که از علم بهره‌ی چندانی نبرده‌ بود و نبود علما در آن باعث جهل عقیدتی و علمی  آن شده بود، یعنی نجد.
ب: وی افکار منحرف و باطل خود را هیچ‌گاه در مراکز علمی و در حضور علما مطرح نکرد و از روبرو شدن با علما سرباز می‌زد.
ج: قبیله آل سعود با تمام امکانات مادی خود به حمایت از او و ترویج عقایدش پرداخت.[7]
د: از همه مهمتر هم باید به این نکته اشاره کرد که چون وهابیت نقش مهمی در تجزیه کشورهای اسلامی و تفرقه بین مسلمین داشته است حمایت مستمر استعمار از این جریان را هم می‌توان عامل مهمی در گسترش این فرقه عنوان کرد.

پی‌نوشت:
[1]. الدررالسنیه فی الرد علی الوهابیه، زینی دحلان، انتشارات بی‌تا، ص29
[2]. الصواعق الالهیه فی رد علی الوهابیه، سلیمان به عبدالوهاب، مکتبة اشیق، چاپ سوم 1399ق، استانبول، ترکیه، ص4
[3]. فتنه الوهابیه، زینی دحلان، المکتبه الحقیقه، چاپ اول، استانبول، ترکیه، ص4 و 9 
[4]. فتنه الوهابیه، زینی دحلان، ص9 
[5]. صحیح البخاری، بخاری، کتاب التوحید، باب قراءة الفاجر و المنافق و أصواتهم و...، ح ۷۱۲۳
[6]. الدررالسنیه، زینی دحلان، ص34
[7]. الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل، جمیل صدقی زهاوی، مکتبة اشیق، 1984م، استانبول، ترکیه، ص25

تولیدی

دیدگاه‌ها

جالبه اولین مخالف پدر محمد بن عبدالوهاب بوده است همان کسی که اسم وهابیت از او گرفته شده چه بدبختی از این بدتر آدم از چیزی متنفر باشه بعد اون چیز را با اسم اون بشناسند حکایت پدر بی چاره محمد بن عبدالوهاب!!!!

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.