فرقهها و فرقهی ناجیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روایات و احادیثی که از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است، روایتهایی است که دلالت بر افتراق امت بعد از ایشان دارد. سلیم بن قیس هلالی در کتاب خود از امیرالمؤمنین (علیه السلام) چنین نقل میکند: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ: تَفَرَّقَتِ الْیَهُودُ عَلَی إِحْدَی وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً، سَبْعُونَ مِنْهَا فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی تَبِعَتْ وَصِیَّ مُوسَی وَ تَفَرَّقَتِ النَّصَارَی عَلَی اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً، وَاحِدَةٌ وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی تَبِعَتْ وَصِیَّ عِیسَی وَ أُمَّتِی تَفْتَرِقُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً، اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ وَاحِدَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ هِیَ الَّتِی تَبِعَتْ وَصِیِّی. قَالَ: ثُمَّ ضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَی مَنْکِبِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ ثُمَّ قَالَ: ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ سَبْعِینَ کُلُّهَا تَنْتَحِلُ مَوَدَّتِی وَ حُبِّی، وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِی الْجَنَّةِ وَ ثِنْتَا عَشَرَةَ فِی النَّار.[1] از پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) شنیدم که میفرمود: یهودیان بر هفتاد و یک گروه متفرق شدند. هفتاد فرقه آنان در آتش و یک فرقه در بهشت هستند، و آنان کسانیاند که تابع وصی حضرت موسی شدند. مسيحيان بر هفتاد و دو گروه متفرق شدند. هفتاد و یک فرقه آنان در آتش و یک فرقه در بهشت هستند، و آنان کسانیاند که تابع وصی حضرت عیسی شدند. امت من بر هفتاد و سه گروه متفرق میشوند، که هفتاد و دو فرقه در آتش، و یک فرقه در بهشتاند. و آنان کسانیاند که تابع وصی من هستند. سپس پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) دست مبارک را بر شانه علی(علیه السّلام) زد و فرمود: سیزده فرقه از هفتاد و سه فرقه، همگی دوستی و محبّت تو را عقیده خود قرار دادهاند، ولی یک فرقه از آنان در بهشت و دوازده فرقه در آتش هستند.»
طبق این روایت شریف، هفتاد و دو فرقه از مسلمانان با اینکه ادعای مسلمانی دارند، وارد در آتش جهنم خواهند شد و یک فرقه اهل بهشت خواهند بود.
اما در ابتدا باید بفهمیم که فرقه چیست؟ "فرقه" در لغت از ریشه «فَرْق» به معنای جدا کردن، گرفتهشده است و اسم است برای گروهی از مردم.[2] صاحب لسان العرب نیز مینویسد: «الفرقة: طائفة من الناس.[3] فرقه به عده و گروهی از مردم گفته میشود».
در آیه قرآن نیز از همین کلمه استفاده شده و معنای گروه خاصی از مردم را میدهد آنجا که خداوند عز وجل میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّما أَمْرُهُمْ إِلَی اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا کانُوا یَفْعَلُونَ.[انعام/159] مسلماً کسانی که دینشان را بخش بخش کردند، و گروه گروه شدند، تو را هیچ پیوندی با آنان نیست، کار آنان فقط باخداست، سپس به اعمالی که همواره انجام میدادند، آگاهشان میکند.»
معنای اصطلاحی فرقه هم برگرفته از معنای لغوی آن است؛ یعنی جدایی گروهها از یکدیگر در بخشی از عقاید یا فقه یا غیره، که محدودهی خاصی دارد و اگر فردی مثلاً به عقیدهی آنها ملتزم نباشد، خارج از آن فرقه محسوب میشود.»
فرقهها بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از بلوای سقیفه شروع شد و با نقض پیمان محکم غدیر، امت واحدهی پیامبر را به اختلاف وا داشتند و روزبهروز با ابراز عقیدههای نو و خلاف رویه اسلام، این اختلافات گستردهتر میشد. البته غالب فرقهها از سقیفه خط گرفته و لذا خلافت بلافصل امام علی(علیه السلام) را نپذیرفتد ولکن عدهای نیز با ادعای ولایت امیرالمؤمنین داعیههای باطلی دنبال کرده و با رواج بدعتهای مخصوصی فرقهی جدیدی را تأسیس میکردند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در پایان همین حدیث میفرمایند که دوازده فرقه از فرقههای باطل هفتاد و دو ملت ادعای ولایت حضرت علی(علیه السلام) را دارند و تنها فرقهای که نجات پیدا میکند شیعیان اثناعشریِ هستند که تبعیت از اوصیای رسول خدا میکنند و مطلبی را که از خود درآورده، وارد دین نمیکنند. در اين ميان صوفيه متأخر نیز در زمره همان فرقههایی درآمدند که ادعای ولایت حضرت علی (علیه السلام) را دارند، ولی با بدعتهایی نظیر عشریه در فقه و یا مهدویت نوعیه در عقاید و امثال اینها از تبعیت اوصیای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سر باز زدند.
پینوشت:
[1]. الهلالی؛ سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، قم: الهادی، 1405 ه.ق، ص 913
[2]. معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ دهم، 1375، ج 2، ص 2523
[3]. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، انتشارات داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1408 ه.ق، ج 10، ص 244.
افزودن نظر جدید