ای علی ! هادی تویی...

  • 1394/02/26 - 14:03
وقتی امیرالمومنین علی( علیه السلام) هادی این امت شد، یعنی ایشان در تمام امور و در تمام زمان‌ها هادی امت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خواهند بود. و هر کس پیروی از راه و روش ایشان را بپذیرد به تحقیق او جزء مهتدون و رستگاران و سعادتمند واقعی خواهد بود. اضافه بر اینکه از لفظ آیه شریفه که می‌فرماید: «برای هر قومی هادی است.» می‌توان استنباط کرد...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن کریم خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ.[رعد/7] تو فقط هشداردهنده‌اى، و براى هر قومى رهبرى است.» در آیه بالا مرجع ضمیر منذر مشخص است یعنی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) ولی در اینکه ضمیر کلمه «هاد» به چه کسی برمی‌گردد، بین مفسرین اختلاف نظر است. که با رجوع به روایات منقوله معنی ان روشن می‌شود؛
روایات نقل شده در کتب اهل سنت دو دسته است روایاتی که نام شخص هادی را با کنایه عنوان می‌کند و روایاتی که صریح اسم هادی امت را مشخص می‌کند؛ روایات دسته اول: «حدثنا عثمان بن أبی‌شيبة قال : حدثنا مطلب بن زياد عن السدی عن عبد خير عن علی فی قوله : «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد، قال رسول الله (صلى الله عليه و سلم) : «المنذر و الهاد: رجل من بنی هاشم.[1] پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: منذر و هادی هر دو از بنی هاشم است.» این دسته روایات همگی مردی از بنی هاشم را بعنوان هادی عنوان می‌کنند. روایت دسته دوم: «عباد بن عبد الله الأسدی، عن علی: «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد» قال علی: رسول الله(صلى الله عليه و سلم) المنذر، و أنا الهادی.[2] امام علی(علیه السلام) فرمود: پیامبر(صلی الله علیه و آله) منذر و من هادی هستم.» حاکم نیشابوری ذیل این حدیث می‌نویسد: «هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه.[3] این حدیث صحیح است ولی بخاری و مسلم آن را نیاورده‌اند.»
 فخر رازی با برشمردن وجوه مختلف تفسیر این آیه در نزد مفسرون یک وجه برای هاد را علی (علیه السلام) می‌داند و این حدیث را از قول ابن عباس نقل می‌کند: «قال ابن عباس رضی الله عنهما : وضع رسول الله (صلى الله عليه و سلم) يده على صدره فقال : «أنا المنذر» ثم أومأ إلى منكب علی رضی الله عنه و قال : «أنت الهادی يا علی بك يهتدی المهتدون من بعدی.[4] پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دست مبارک را بر سینه خود نهاد و فرمود: «من منذر هستم.» و بعد به شانه علی( علیه السلام) زد و فرمود: «تو هادی هستی. ای علی به واسطه تو مهتدون بعد از من هدایت خواهند شد.»
با توجه به اینکه در دسته اول احادیث به شکل کلی فقط اشاره به این شده که هادی از بنی‌هاشم است. و با توجه به اینکه دسته دوم احادیث -که تعدادشان بیشتر از احادیث دسته اول است، چه کیفی و چه کمّی- اخص اند و مصداق را تعیین می‌کنند: می‌توان نتیجه گرفت، در احادیث دسته اول دو صورت متصور است اول اینکه هادی پیامبر(صلی الله علیه و آله) باشد دوم اینکه هادی امام علی( علیه السلام) باشد، چون در بین بنی‌هاشم کسی افضل از آن دو بزرگوار، وجود ندارد. در نتیجه ابهام موجود در احادیث دسته اول، وقتی کنار دسته دوم احادیث قرار می‌گیرند -که به وضوح هادی را امام علی(علیه السلام) معرفی می‌کند- برطرف شده، و راه هرگونه توجیه نادرست را می‌بندد.
در پایان، وقتی امیرالمومنین علی( علیه السلام) هادی این امت شد، یعنی ایشان در تمام امور و در تمام زمان‌ها هادی امت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خواهند بود. و هر کس پیروی از راه و روش ایشان را بپذیرد به تحقیق او جزء مهتدون و رستگاران و سعادتمند واقعی خواهد بود. اضافه بر اینکه از لفظ آیه شریفه که می‌فرماید: «برای هر قومی هادی است.» می‌توان استنباط کرد، که برای همه اقوامی که در آینده (بعد از پیامبر اسلام) می‌آیند هادی و هدایتگری خواهد بود که مثل پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) معصوم است و هدایت کننده امت اسلام در ظلمات تاریکی‌هاست. حال دشمنان علی و فرزندانش (علیهم السلام) بنشیند و دلیل و مدرک بتراشند که اگر علی و فرزندانش بر حقند و جانشین پیامبرند، چرا نامی از آنان در قرآن نیامده‌است! آیا اینان برای وجود آفتاب هم دلیل می‌خواهند؟!

پی‌نوشت:

[1]. المعجم الأوسط، طبرانی، باب الألف، من اسمه أحمد، ح1383/المعجم الصغير، طبرانی، باب الفاء، من اسمه الفضل، ح707/ مسند أحمد، احمد بن حنبل، مسند العشرة المبشرين بالجنة، مسند الخلفاء الراشدين، و من مسند علی بن أبي طالب رضی الله عنه، ح 1044 
[2]. المستدرك على الصحيحين، حاکم نیشابوری، كتاب معرفة الصحابة رضي الله تعالى عنهم، كان علی رضی الله عنه إمام البررة، ح4702 
[3]. همان.
[4]. تفسير رازی، فخر الدين الرازی، چاپ سوم، ج 19 - ص 14 / كنز العمال، متقی هندی، ج 1،ص 251 و ج6 ، ص157/ مجمع الزوائد، هیثمی، ج 7، ص 41/ كنوز الحقائق، مناوی، ص 42/ نور الأبصار، الشبلنجی، ص 78 . / تفسير الطبری،  محمد بن جریر طبری، دار المعارف، القاهرة 1969، ج 16، ص 356-357

تولیدی

دیدگاه‌ها

یا علی هادی، منجی، حجت، ولی، هستی، جان، تمام وجودم تویی! منکر تو اگر بتوان در صف مسلمین قرارش داد باید تمام عباداتش را قضا کند چون منکر تو منکر نبوت خاتم و منکر خدایی است که تو را به حق هادی امت قرار داد. علی مع الحق و الحق مع العلی سخن رسول حق است برای همه‌ی تاریخ. هر کس با تو است با خدا و پیامبرش است و هرکس جدا از توست بی خدا و پیامبرش است. پس یا علی!

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.