عوامل مؤثر در شکلگیری هویت دینی فرزندان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحران هویت که امروزه گریبانگیر انسان غربی شده، برآیند دیدگاه مادیگرایانه انسان به زندگی و بیتوجهی به پدیده وحی و دین است. نسل جوان بیشتر از دیگران با بحران هویت روبهرو است. با ارزیابی و تحلیل عوامل و عناصر آسیبزا در نسل جوان میتوان به این نتیجه رسید که دور بودن فرد از تربیت صحیح دینی در سالهای کودکی و نوجوانی زمینهساز دوری از هویت دینی آنان میشود. جوان برای کسب هویت از عوامل گوناگونی همچون خانواده، نهادهای تربیتی و پرورشی، رسانههای گروهی و مطبوعات متأثر است. در سایه هویت دینی میتوان به هویتهای دیگر مانند هویت شغلی، تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی، ملی، تمدنی و... جهت داد، این بدان دلیل است که دین، روش و برنامه زندگی است و میتواند با شایستگی کامل، همه هویتها را پیرامون خود گردآورد. انقلاب اسلامی با احیای فرهنگ، تفکر و هویت دینی، شخصیت مردم بهویژه نسل جدید و حضور فعال آنان را درصحنههای مختلف اجتماعی تثبیت و تضمین نمود. بدیهی است این دستاورد انقلاب هرگز دلخواه دشمنان و بیگانگان نباشد و آنان درصدد ضربه زدن به آن برآیند. امام خمینی (ره) دراینباره میفرماید:
«نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند؟ و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ بهیقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند... ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیمان را لکهدار نمایند.»[۱]
«انسانی که رفتار و سلوکش ریشه در وحی دارد، از هویت دینی برخوردار است. بهعبارتدیگر، هویت دینی پس از تحکیم ارتباط آدمی با خداوند متعال و پذیرفتن حاکمیت الهی در وجود انسان و جامعه، پدید میآید. پس از تثبیت هویت دینی، رفتارهای فردی و اجتماعی بر اساس آرمانها و هدفهای دین شکل میگیرد.»[2]
نمیتوان از هر شیوه و روشی برای تربیت کودکان و نوجوانان استفاده کرد بلکه باید بر اساس ظرفیتهای موجود از روشهای مناسبی بهرهمند شد. یکی از نکات مهم در شکلگیری هویت دینی چگونگی انتقال مفاهیم دینی به کودکان و نوجوانان است که در اینجا به برخی روشهای انتقال مفاهیم دینی اشاره میکنیم.
- روش قصهگویی
در قصه به سرگذشت فرد یا گروهی پرداخته میشود که شنیدن آن برای شنونده جذاب است. شنیدن قصه یکی از کارهای موردعلاقه این دوره از رشد به شمار میرود. آنها با هیجان زیاد به داستان گوش میدهند. قصه نهتنها پیامهای مفیدی برای کودک دارد بلکه اگر بهگونهای جذاب و مناسب گفته شود کودکان و نوجوانان میکوشند خود را باشخصیتهای آن قصه همانندسازی کنند. والدین و مربیان میتوانند بابیان داستانهای مذهبی و دینی زمینه رشد شناختی کودک را فراهم سازند. یکی از راههای استفاده از این سبک تربیتی استفاده از کتابهای داستان است. کودکان با خواندن کتابهای داستانی در این زمینه به اهداف موردنظر دست مییابند. والدین و مربیان باید پس از بیان قصههای آموزنده به نتیجه موردنظر خود برسند. در این زمینه میتوانند از کودک نتیجه داستان را بپرسند. با تکرار این روش کودک میکوشد از شخصیتهای مثبت داستان تقلید و خود را به آنها نزدیک کند.[3]
- روش مشاهده مستقیم
دیدن بعضی رویدادها که به آموزههای دینی مربوط میشود در یادگیری کودکان و نوجوان تأثیر فراوانی دارد. آنها با دیدن آن رویدادها بعضی از مسائل انتزاعی را بهتر درک میکنند و در موقعیتهای مشابه آن را به کار میگیرند. در قرآن مجید استفاده از این روش یکی از راههای دستیابی به جهانبینی دینی، معرفیشده است. برای نمونه خداوند در آیهای همگان را به مشاهده آثار رحمت الهی مانند: «پدید آمدن باران و رویش گیاه در زمین پس از خشکی آن فرامیخواند و در آیههای گوناگون انسان را به سیروسفر و دیدن آثار بهجامانده از قبیلههای پیشین تشویق میکند.» مشاهده این مسائل به سبب ملموس بودن و خارج شدن از محدوده انتزاعی نتیجهگیری را آسانتر میسازد. والدین و مربیان میتوانند با تشکیل گروههای کوچک و بزرگ برای اردوهای گوناگون به تبیین مسائل مرتبط با رشد هویت دینی کودکان بپردازند.[4]
- روش تمرین و تکرار
تکرار کردن یک گفتار یا کردار سبب میشود که فرد بتواند در موقعیتهای گوناگون بهراحتی آن را به یاد بیاورد. اگر آموزههای دینی فقط یکبار به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود فرصت کافی برای درونی شدن وجود ندارد و برای دستیابی به هدف موردنظر باید آن را تکرار کرد.[5]
- روش الگویی
با آموزش مسائل نظری و عملی دینی به کودکان و نوجوانان، هدف خاصی در ذهن آنها ترسیم میشود. آنان با فراگرفتن آموزههای دینی، بهسوی هدف موردنظر گام برمیدارند، ولی نمیتوانند به تصور درستی از شخصیت آرمانیشان دست یابند. برای جبران این کاستی میتوان الگوهای مناسب را در برابر دیدگان آنان ترسیم کرد. با کمک روش الگویی، آموزههای دینی و چگونگی عمل به آنها را بهصورت ملموستری فرامیگیرند. والدین و مربیان باید پیش از اینکه کودک الگوی نامناسبی را برگزیند الگوهای مناسب را فراروی کودکان و نوجوانان قرار دهند. کودکان باید از الگوهایی تقلید کنند که از یکسو برای آنها جذابیت کافی داشته باشند و از سوی دیگر آنان را در مسیر رسیدن به پروردگار و هویت دینی یاری کنند.[6]
- روش پرسش و پاسخ
متولیان تربیتی میتوانند با استفاده از روش پرسش و پاسخ کودک و نوجوان را به تفکر درباره مسائل دینی تشویق کنند. با طرح پرسش دینی ذهن آنها برای یافتن پاسخ مناسب به جمعآوری و پردازش اطلاعات و انتخاب بهترین آنها میپردازد و کمکم باهم اندیشی میان مربیان و والدین به همراه آنها مسائل جدیدی به دست میآید. این روش به سبب اینکه ذهن آنها را فعال میکند تعامل کودک و نوجوان را در پی دارد.[7] در میان احادیث هم گفتوگوهایی به چشم میخورد که بهصورت پرسش و پاسخ میان معصومین (علیهم السلام) و دیگران صورت گرفته است. در مرحله جدید میتوان به شبههها و پرسشهایی که در ذهن کودک و نوجوان شکل میگیرد؛ توجه و پاسخهای مناسبی را با توجه به سطح شناختیاش ارائه کرد.[8]
بنابراین اگر نسل نوجوان و جوان، به درک درستی از هویت دینی خود برسد، قدرت تحلیل و تفسیر رویدادهای فرهنگی و درنتیجه، توان مقابله با تهاجمات فرهنگی را پیدا خواهند کرد و به افرادی توانمند و نفوذناپذیر تبدیل میشوند. از همینجا، ضرورت تلاش برای شناساندن هویت دینی به نوجوانان و جوانان آشکار میگردد. در این میان، متولیان تربیتی؛ یعنی پدر و مادر، مربیان، رسانهها و... وظیفه خطیری بر عهدهدارند.
پینوشت:
[۱]. صحیفه نور، امام خمینی ره، سازمان انتشارات انقلاب اسلامی، تهران، 1378، ج 20، ص 237
[2]. نگارش، حمید، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، ناشر نمایندگی ولیفقیه در سپاه، 1380، ص 23
[3]. بخشنده بالی، عباس، بررسی مراحل شکلگیری هویت دینی کودکان و نوجوانان، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، 1385، ص 88
[4]. همان،ص 89
[5]. همان
[6]. همان،ص 91
[7]. بخشنده بالی، عباس، بررسی مراحل شکلگیری هویت دینی کودکان و نوجوانان، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، 1385، ص 92
[8]. همان
افزودن نظر جدید