بررسی تاریخی و سندی دعای «أللّهمّ انصُر مَن نَصَره...»
از جمله شبهاتی که سردمدار وهابیت، ابن تیمیه حرّانی و بعد از آن پیروان وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که دعای «اللّهمّ انصر من نصره...» که شیعه از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر خم نقل میکند دروغ است.
پاسخ:
یکی از دروغهای ابن تیمیه؛ ابن تیمیه که هر جا دستش از دلیل و برهان خالی است به راحتی به دروغ رو آورده و تمام روایات وارده در کتابهای معتبر نزد اهلسنت را انکار میکند، در اینجا نیز روایات بسیاری را نادیده انگاشته و با دروغی بزرگ همه را یکجا منکر میشود؛ چرا که جمله «اللّهمّ انصر من نصره و اخذل من خذله» با سندهای معتبر و صحیح در منابع اهلسنت به صورت مکرّر روایت شده که از باب نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
- نسائی از سعید بن وهب؛ سعید بن وهب گوید: «علی (علیه السّلام) در میدان شهر کوفه در سخنانش گفت: شما را به خدا سوگند هر که این سخن را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در غدیر خم شنیده برخیزد و شهادت دهد که آن حضرت فرمود: «ولی و سرپرست من خداست و من سرپرست مؤمنانم و هر که من ولی او هستم، زین پس علی (علیه السّلام) ولی و سرپرست اوست، خدایا دوست بدار آن که علی (علیه السّلام) را دوست بدارد و دشمن بدار آن که علی (علیه السّلام) را دشمن بدارد و یاور باش آن که علی (علیه السّلام) را یاور باشد.» سعید گوید: شش نفر از کنار من بلند شدند و زید بن یثیع گوید: نه نفر ایستادند و شهادت دادند.»[1] مقدسی حنبلی پس از نقل این روایت میگوید: «از دارقطنی درباره این حدیث سؤال شد گفت: اعمش، شیعه و اسرائیل از سعید بن وهب از علی (علیه السّلام) آن را نقل کردهاند، سپس موارد اختلاف آن را نیز ذکر کرده و گفته: نقل اعمش، اسرائیل و پیروان اینان به حقیقت نزدیکتر است، سپس میگوید: مانند همین نقل را عبد الرحمن بن ابی لیلی از علی (علیه السّلام) روایت دارد که سندش هم صحیح است.»[2] ابن کثیر دمشقی سلفی نیز پس از نقل متن قصه و مناشده امیرمؤمنان (علیه السّلام) گوید: «سند روایت «خوب» است: از سعید بن وهب روایت شده: علی (علیه السّلام) در میدان رحبه کوفه مردم را سوگند داد که هر کس در روز غدیر این جمله را شنیده برخیزد و شهادت دهد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: خداوند سرپرست مؤمنان است و هر که من مولای اویم، زین پس علی (علیه السّلام) مولای اوست؛ خدایا دوست بدار هر که علی (علیه السّلام) را دوست بدارد و یاری کن هر که علی (علیه السّلام) را یاری کند و دشمن بدار هر که علی (علیه السّلام) را دشمن بدارد.»[3] از آنجا که تصریح مقدسی و ابن کثیر برای اثبات صحت سند روایت کفایت میکند؛ به همین رو، از بیان توثیقات تک تک راویان خودداری میورزیم.
- بزار از زید بن یثیع؛ ابو اسحاق از عمرو بن ذی مرّ، سعید بن وهب و زید بن یثیع به اتفاق روایت کردهاند که از علی (علیه السّلام) شنیدیم که فرمود: «شما را به خدا سوگند، اگر کسی از شما از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر خم آنچه را درباره من فرموده، شنیده، شهادت خود را اعلام نماید. سیزده تن از حاضران از جا برخاسته و شهادت دادند که از آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) شنیدیم که فرمود: مگر نه این است که من از جان مؤمنان سزاوارتر از خود آنها هستم؟ مردم گفتند: آری. در این هنگام دست علی (علیه السّلام) را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم، زین پس علی (علیه السّلام) مولای اوست؛ خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یاری کن هر که او را یاری کند.»[4] هیثمی پس از نقل روایت گوید: «این روایت از بزّار نقل کرده و راویان آن راویان صحیح بخاری هستند، غیر از فطر بن خلیفه که او نیز مورد اعتماد است.»[5]
- طبرانی از حبشی بن جناده؛ حبشی بن جناده میگوید: در غدیر خم از رسول خدا شنیدم که میفرمود: «هر که من مولای اویم، زین پس علی (علیه السّلام) مولای اوست؛ خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد و یاری کن هر که او را یاری کند.»[6] در اینجا نیز هیثمی پس از نقل این روایت گفته است: این روایت را طبرانی نقل کرده و همه راویان آن مورد اعتماد هستند. [7]
نتیجه اینکه گرچه در برخی موارد پیروزی ظاهری با بنیامیه بود، ولی در واقع، خداوند بنیامیه را خوار کرد و گرچه بنیامیه به ظاهر بیش از هشتاد سال بر مردم حکومت کردند و سرزمینهای زیادی را فتح کردند، اما همین که همچنان پس از قرنها عشق و محبت امیرمؤمنان (علیه السّلام) در قلبهای خوبان جهان جای داشته و مرقد مطهر آن حضرت ملجأ و پناهگاه عاشقان میباشد و نام معاویه، بنیامیه و پیروان آنان به زشتی و انزجار بر زبانها جارش شده و قبر و محل دفن آنان یا از بین رفته و یا به جاهای پست و کثیف تبدیل شده بهترین دلیل بر استجابت دعای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است.
پینوشت:
[1]. خصائص أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، نسائی، کویت، ج 1، ص 117.
[2]. الأحادیث المختارة، مقدسی حنبلی، مکه مکرمه، ج 2، ص 106.
[3]. البدایة و النهایة، أبوالفداء، مکتبة المعارف، بیروت، ج 5، ص 210.
[4]. البحر الزخار، البزار، بیروت، ج 3، ص 35.
[5]. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، دار الریان للتراث، قاهرة، ج 9، ص 105.
[6]. المعجم الکبیر، طبرانی، مکتبة الزهراء، الموصل، ج 4، ص 16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، دار الریان للتراث، قاهرة، ج 9، ص 106. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید