حب اهل بیت، سبب بخشش گناهان؛ مانند باب حطه در بنیاسرائیل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فرازی از تاریخ بنیاسرائیل که در مورد ورودشان به سرزمین مقدس، پس از نافرمانیها و لجبازی آنان بوده است، خداوند در دو آیه قرآن آورده است که: «وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ [بقره/58] و به یاد آرید آن زمان را که به شما گفتیم: به این قریه درآیید و از نعمتهای آن هر چه و هر جا که خواسته باشید به فراوانی بخورید. ولی سجدهکنان از دروازه داخل شوید و بگویید: بار گناه از ما فرو نه؛ تا خطاهای شما را بیامرزیم و به پاداش نیکوکاران بیفزاییم.» و «وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ [اعراف/161] و به آنان گفته شد که در این قریه سکونت کنید و هر جا هر چه خواهید بخورید و بگویید که گناهان ما را بریز و سجدهکنان از دروازه داخل شوید، تا گناهانتان را بیامرزیم. به پاداش نیکوکاران خواهیم افزود.» مفسران در تفسیر آوردهاند: خداوند به آنها دستور داد که برای بخشش گناهان گذشته و شکر نعمت فتح به دست آمده، هنگامی که وارد بیت المقدس میشوند، از دروازهای به نام «حطه» وارد و در هنگام ورود، سجده و یا خضوع نمایند و بگویند «حطه» یعنی خدایا گناهان ما را بریز، و این جمله دلیل بر توبه و تقاضای عفو بود و هر کس چنین میکرد، خداوند گناهان او را میبخشید و او را در جمع نیکوکاران میپذیرفت. اما عدهای از ستمکاران وقتی به این باب حطه رسیدند، به جهت مسخره نمودن، به جای حطه، کلماتی مانند: حبه، یا حنطه میگفتند و خضوع ننموده، بلکه پشت به در وارد شدند. «فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ [بقره/59] امّا ستمکاران آن سخن را تبدیل کردند و بر آنان به جزای عصیانی که کرده بودند عذابی آسمانی فرود آوردیم.»
در روایات متعددی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، نقل گردیده که ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را به «باب حطه بنیاسرائیل» تشبیه کرده و ورود از این دروازه را سعادت و سبب بخشش گناهان امت خود قرار داده است. روایتی که آن را ابوذر، صحابی جلیل القدر نقل نموده است: «... عن أبیذر الغفاری قال: سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: مثل أهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح فی قوم نوح، من رکبها نجا ومن تخلف عنها هلک و مثل باب حطة فی بنی إسرائیل. [1] ابوذر گفت: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که گفت: به راستی که مثل أهل بیت من در میان شما، همانند کشتی نوح است که هر کس سوار آن شود نجات خواهد یافت و هر کس تخلف کند، هلاک خواهد شد، و همچنین همانند دروازه حطه در میان بنیاسرائیل هستند.» و روایت نبوی که ابوسعید خدری آن را نقل کرده است: «عن أبیسعید الخدری قال سمعت رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) یقول: إنما مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق إنما مثل أهل بیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی إسرائیل من دخل غفر له. [2] ابوسعید خدری گفت: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که میگفت: به راستی که مثل أهل بیت من، همان کشتی نوح است که هر کس سوار آن شود نجات خواهد یافت و هر کس تخلف کند، غرق خواهد شد. به راستی که مثل أهل بیت من در میان شما، همانند دروازه حطه در میان بنیاسرائیل است که هر کس وارد آن شود، بخشیده میشود.» و حلبی هم معنای حدیث را به صراحت، به این صورت بیان نموده است: «... وقد جاء أهل بیتی فیکم مثل باب حطة فی بنیإسرائیل من دخله غفر له الذنوب ... فکما جعل الله لبنی إسرائیل دخولهم الباب علی الوجه المذکور سبباً للغفران، فکذا حب أهل البیت سبب للغفران.[3] در روایت نبوی آمده است که اهل بیت من در بین شما مثل باب حطه در بنیاسرائیل است که کسی که داخل آن میشد گناهانش بخشیده میشد، ... پس همانطوری که خداوند برای بنیاسرائیل این کار را سببی برای بخشش آنان قرار داد، همچنین محبت اهل بیت را سببی برای بخشش قرار داده است.»
ابنمردویه نیز این حدیث را از عباد بن عبدالله أسدی از امیرالمؤمنین نقل کرده است: «ابن مردویه، عن عبّاد بن عبدالله الأسدی، عن علیّ: والله، إنّ مَثَلنا فی هذه الأُمة کمثل سفینة نوح فی قوم نوح، وإن مَثَلنا فی هذه الأُمة کمثل باب حطة فی بنی إسرائیل.[4] امیرالمؤمنین فرمودند: به خدا مثل ما أهل بیت در میان امت اسلام، همانند کشتی نوح در قوم نوح است، و همچنین مثل ما أهل بیت در میان این امت همانند دروازه حطه در قوم بنی اسرائیل است.» و ابنابیشیبه نیز این حدیث را به سند صحیح از عبدالله بن حارث از امیرالمؤمنین نقل نموده است: «حدثنا معاویة بن هشام قال ثنا عمار عن الأعمش عن المنهال عن عبدالله بن الحارث عن علی قال: إنما مثلنا فی هذه الأمة کسفینة نوح وکتاب حطة فی بنیإسرائیل.[5] از علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: مثل ما در این امت، همانند کشتی نوح و همانند دروازه حطه در بنیاسرائیل است.»
همچنین این حدیث در مورد خود امیرالمؤمنین از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توسط ابنعباس نقل شده است: «عن ابنعباس (رضی الله تعالی عنه) أن رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) قال: علی باب حطة من دخل منه کان مؤمناً، ومن خرج منه کان کافراً.»[6] این روایت را مناوی در کتاب فیض القدیر خود به این صورت معنا نموده است. «(علی باب حطة) أی طریق حط الخطایا (من دخل منه) علی الوجه المأمور به کما یشیر إلیه قوله سبحانه فی قصة بنی إسرائیل؛ (کان مؤمناً ومن خرج منه کان کافراً) یعنی أنه سبحانه وتعالی کما جعل لبنیإسرائیل دخولهم الباب متواضعین خاشعین سبباً للغفران؛ جعل لهذه الأمة مودة علی والاهتداء به هدیه وسلوک سبیله وتولیه سبباً للغفران ودخول الجنان ونجاتهم من النیران والمراد یخرج منه خرج علیه.[7] علی باب حطه است یعنی راه بخشش گناهان است، و به قرینه قصه بنیإسرائیل، که در آنجا هر کس خاضع و متواضع وارد باب حطه میشد، سبب بخشش او میگردید، هر کس وارد آن شود، با ایمان میگردد، به این معنی است که خداوند برای دین اسلام، مودت علی و هدایت به راهنمایی او و پیمودن راه او و ولایت او را سبب بخشش و ورود به بهشت و نجات از آتش جهنم قرار داده است، و مراد از این که کسی از او خارج شود کافر میگردد، خروج بر علیه ایشان است.» بنابراین طبق احادیث نبوی صحیح که از چند صحابه، نقل گردیده است، محبت اهل بیت و تبعیت از آنان باعث ایمان، هدایت و بخشیده شدن میگردد.
ابن الامیر صنعانی روایت (علی باب حطه) را اینگونه معنا کرده: «علی باب حطه است؛ این تشبیه اینگونه است که همانطور که کسی از بنی إسرائیل داخل باب حطه می شد، سبب بخشش او می گردید، همچنین هرکس محبت امیرالمؤمنین (علیه السلام) داخل قلبش گردد، گناهش بخشیده می شود.
(من دخل منه کان مؤمناً) تشبیه بلیغ دیگری است که به این معناست: کسی که امر به محبت امیرالمؤمنین را بر وجه مشروع (بدون غلو و تفریط) امتثال کند، مؤمن است
(ومن خرج منه) یعنی برخی بغض امیرالمؤمنین به دل گرفتند مثل خوارج (کان کافراً)
بعضی هم عبارت (خرج منه) را معنا کردهاند کسی که بر امیرالمؤمنین خروج کند و بجنگد و مخالفت کند، کافر است که متصف به خصلتی از خصلت های کفار شده که آن بغض اهل ایمان و قتال با آنان است.»[8]
پینوشت:
[1]. طبرانی، المعجم الاوسط، دارالحرمین للطباعة والنشر والتوزیع، 1415 ق، ج4، ص10. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
طبرانی، المعجم الکبیر، دارإحیاء التراث العربی، ج 3، ص 46
قندوزی، ینابیع المودة، دارالأسوة للطباعة والنشر، 1416 ق، ج 1، ص 94
متقی هندی، کنزالعمال، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1409 ق، ج 12، ص 99
[2]. طبرانی، المعجم الصغیر، بیروت: دارالکتب العلمیة، ج 2، ص 22
طبرانی، المعجم الاوسط، دارالحرمین للطباعة والنشر والتوزیع، 1415 ق، ج6، ص85. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
قندوزی، ینابیع المودة، دارالأسوة للطباعة والنشر، 1416 ق، ج 2، ص 253
[3]. حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت: دارالمعرفة، 1400 ق، ج 2، ص 693
[4]. ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، قم: دارالحدیث، 1424 ق، ص214 و 263. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
متقی هندی، کنزالعمال، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1409 ق، ج 2، ص 435
[5]. ابنابیشیبه، المصنف، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1409 ق، ج 7، ص 503
سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر، ج 1، ص 72
شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج 1، ص 90
[6]. قندوزی، ینابیع المودة، دارالأسوة للطباعة والنشر، 1416 ق، ج 2، ص 96
صالحی شامی، سبل الهدی والرشاد، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1414 ق، ج11، ص297. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
سیوطی، الجامع الصغیر، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1401 ق، ج 2، ص 177
متقی هندی، کنزالعمال، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1409 ق، ج 11، ص 603
[7]. مناوی، فیض القدیر، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1415 ق، ج4، ص469. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. التنویر، ابن الامیر صنعانی، ج7، ص333. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید