قوم رسّ چه گروهی بوده وچه می‌پرستيدند؟

  • 1393/12/11 - 08:48
در میان علما و دانشمندان، مورخین و .... وحدت نظر در این مسئله وجود ندارد. در آیات قرآنی نام این گروه در میان گروه‌هایی یاد شده است که جملگی از گرفتار شدگان عذاب‌های الهی هستند و پیامبرانشان را تکذیب نموده‌اند. مانند قوم، عاد و ثمود و قوم لوط، که هر یک از آن‌ها علاوه بر عدم اطاعت از پیامبران مرتکب اعمال زشت و خلاف شرع و شأن انسانی می‌شدند. در هر صورت این قوم و این گروه از انسان‌ها به گونه ای...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واژه «رَسّ» در اصل به معنای اثر مختصر است، مثلاً گفته می‌شود رس الحدیث فی نفسی (کمی از گفتار او را به خاطر دارم)، یا گفته می‌شود و جد رسا من حمی (اثر مختصر از تب در خود یافت)، [1] و جمعی از مفسران بر این عقیده‌اند كه «رس» به معنی چاه است. به نظر می‌رسد علت نامیده شدن این قوم به این نام در قرآن به این خاطر است که آن‌ها به حدّی گناه کردند که خداوند بر اثر بلایی، آن‌ها را به گونه ای نابود کرد که اثر بسیار اندک از آن‌ها در صفحه روزگار باقی ماند. و احتمال دارد علت نامیده شدن آن‌ها به این نام به خاطر این است که آن‌ها در مناطق کشاورزی و مزارع خودشان تعداد فراوان از چاه‌های آب داشتند و یا اینکه بلای الهی که از طرف خداوند بر این‌ها مسلط شد، این بود که چاه‌هایشان آن‌ها را فرو کشید و هلاک شدند. در میان علما و دانشمندان، مورخین و .... وحدت نظر در این مسئله وجود ندارد. در آیات قرآنی نام این گروه در میان گروه‌هایی یاد شده است که جملگی از گرفتار شدگان عذاب‌های الهی هستند و پیامبرانشان را تکذیب نموده‌اند. مانند قوم، عاد و ثمود و قوم لوط، که هر یک از آن‌ها علاوه بر عدم اطاعت از پیامبران مرتکب اعمال زشت و خلاف شرع و شأن انسانی می‌شدند. در هر صورت این قوم و این گروه از انسان‌ها به گونه ای زندگی کردند که در تاریخ به عنوان عبرت، به خاطر گناهانشان برای آیندگان یاد شده‌اند، مخالفت آن‌ها از پیامبرانشان قطعی است و روزگار حیاتشان بر اساس سیاق آیات قرآنی قبل از بعثت حضرت موسی (علیه السّلام) و بعد از حضرت نوح (علیه السّلام) بوده است. در دو جای قرآن نامی از این قوم آمده است و عاداً و ثموداً و اصحاب الرّس .... [2] و کذبت قبلهم قوم نوح و اصحاب رس و ثمود .... [3]
برخی معتقدند آن‌ها طایفه ای در یمامه بوده و پیامبری بنام حنظله داشته. او را تکذیب و در چاه انداختند، برخی از مورخین آن‌ها را همان قوم شعیب می‌دانند که پس از گناه چاه بزرگی که نام آن «رس» بود آن‌ها را فرو کشید. و برخی عقیده دارند که آن‌ها ادامه قوم عاد و ثمود بودند که وبئر معطله و قصر مشيد [4] مربوط به آن‌ها است، که در حضر موت دارای تمدن بودند، به علت استمرار طغیان و کفرشان هلاک شدند. برخی واژه «رس» را با رود «ارس» در آذربایجان منطبق می‌دانند، مرحوم طبرسی و فخر رازی و آلوسی این قوم را مردمی در انطاکیه می‌دانند كه «حبیب نجار» پیامبر آن‌ها بود [5].
بر اساس روایتی از اميرمومنان (علیه السّلام) که امام رضا (علیه السّلام) نقل فرموده است،‌ آن‌ها قومی بودند که درخت صنوبری را می‌پرستیدند که به آن «شاه درخت» می‌گفتند و آن درخت را فرزند حضرت نوح (علیه السّلام) کاشته بود، در کنار نهری بنام «روشن آب» که دوازده شهر آباد داشتند که در کنار رودی بنام «رس» ساخته بودند، که نام آن شهرها بنام‌های ماه‌های سال شمسی ایرانیان بود، فروردین، اردیبهشت و .... آن‌ها بذر این درخت را گسترش و نهری را به آن‌ها اختصاص داده و استفاده از آن آب را ممنوع ساخته بودند، تا خدایان «درختان مذکور» از آن بنوشند و آن را مایه حیات خدایان می‌دانستند و هر کس نزدیک او می‌شد او را می‌کشتند. آن‌ها در هر ماه از سال در یکی از شهرها عید می‌گرفتند و در کنار درختان قربانی می‌کردند و آن‌ها را به آتش می‌کشیدند،‌ هنگامی که دودشان به آسمان برمی خواست سر به سجده می‌گذاشتند و تضرع می‌کردند، عادت و سنت آن‌ها چنین بود تا نوبت به شهر اسفند که پایتخت شاهان بود می‌رسید. همه در آن اجتماع می‌کردند و دوازده روز عید می‌گرفتند و در برابر درخت سجده می‌کردند[6].
خداوند متعال برای رهایی آن‌ها از رسوم جاهلیت پیامبری برای هدایتشان فرستاد. آن‌ها به پیامبر ایمان نیاوردند، آن پیامبر از خداوند خواست تا آن درخت را خشکانید. این قوم عصبانی شده و گفتند: این پیرمرد جادو کرد و خدایان ما خشک شدند، لذا تصمیم گرفتند آن پیامبر را در چاهی عمیق که آماده نمودند بکشند،‌ او را در آن چاه افکندند و بر سر چاه نشستند و ناله‌های او را می‌شنیدند تا کشته شد، و خداوند به خاطر این عملشان، آن‌ها را به عذاب شدید گرفتار و نابود ساخت.
این قوم علاوه بر این عمل ناپسند، انحرافات اخلاقی و جنسی نیز داشتند، در نهج البلاغه طی خطبه ای از کشته شدن انبیای زیادی توسط آن‌ها اشاره شده است «کجایند صاحبان شهرهای رس که پیامبران الهی را می‌کشتند و با سنن الهی به مبارزه برمی خواستند و سنت‌های تبهکاران را زنده و از آن حمایت می‌کردند ....»[7]، انسان بر اساس فطرت خویش برای اشباع روح خود و جبران نیازهای روحی به پرستش و نیایش احتیاج ضروری دارد. اما در مصداق دچار انحراف می‌شود، و به جای پرستش خداوندگارِ تمام آسمان‌ها و زمین و موجودات در آن، به برخی از جلوه‌های زیبای الهی احساس کرنش می‌کند. مثلاً پرستش موجودات طبیعی از گیاهان و درختان تا پرستش حیوانات و پادشاهان،‌ پرستش آب، خورشید، ماه و دیگر پدیده‌های آفرینش. گاهی این انحرافات به انسان به قدری غلبه می‌کند که پرستش موجودات دست ساخته خود، مثل مجسمه‌های سنگی و ..... روی آور می‌شود. بت پرستی عرب جاهلی نمادی از این انحراف عقیدتی در تاریخ انسان است.
بنابراین پرستش مظاهر طبیعی انواع مختلف دارد از جمله این پرستش‌ها پرستش درخت است که در این آئین در بین انسان‌های پیشین رواج داشته است، که امروزه نیز دخیل بستن به برخی از درختان در بین برخی از اقشار اجتماعی به وضوح دیده می‌شود[8]. بر اساس نظر مورخین و برخی از مفسرین قرآن کریم، این قوم نیز به پرستش درختان گرایش داشتند و آن را مقدس می‌دانستند.
از پرستش مظاهر طبیعت و سایر موجودات هستی و وجود ادیان مختلف در جهان نتایج بسیار خوبی در پیش روی انسان قرار می‌گیرد.
1. اینکه پرستش در کفه ذات انسان و برای او امری فطری است.
2. اینکه ادیان و دین در تمام زندگی انسان دخیل بوده و برجسته‌ترین لحظات زندگی انسان را تشکیل می‌دهد.
3. اینکه وجود تمام پرستشگاه‌ها و تمام خداوندان که انسان بر اساس اندیشه‌های انحرافی خود ساخته است، بهترین دلیل بر وجود خداوندی است که گم گشتهٔ روح متعالی انسان است که خداوند پیامبران خویش را برای رهایی انسان از این حیرت و سرگشتگی ارسال نموده است.
4. خداوند متعال برای نجات روح حیران انسان‌ها همواره زمین را از حجت الهی خالی نگذاشته است، چون انقطاع ارتباط خداوند از انسان‌ها امری است که از حکمت الهی به دور است، لطف الهی چنین اقتضاء می‌کند که امامان معصوم (علیهم السّلام) به‌عنوان جانشینان پیامبران روح حیران انسانی را از گمراهی نجات دهند و در دوره غیبت امام معصوم این امر خطیر به عهده علمای ربانی گذاشته شده است. چنانکه در هر نقطه ای از جهان هستی که بشریت گرفتار پرستش مظاهر طبیعت از قبیل درخت و حتی حیوانات هستند نور حقیقت بر آن‌ها تابش ندارد، که امروز این نور حقیقت از علوم ائمه (علیهم السّلام) معصومین و از زبان علمای ربانی و دانشمندان الهی پرتو افکنی می‌کند. که انسان باید خودش را در مسیر شعاع این انوار قرار دهد تا از پرستش خرافه رهایی یابد.

پی نوشت:

[1]. راغب اصفهانی، مفردات، الفاظ قرآن کلمه رس.
[2]. فرقان:38.
[3]. ق:12.
[4]. حج:45.
[5]. ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، 1408، ج 7، ص 266.
[6]. در این باره ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر صافی، و رک، ثعلبی، قصص الانبیاء چاپ سنگی، ص 144 و ر.ک: عماد زاده، حسین، تاریخ انبیاء، تهران، انتشارات اسلام، 74، ص 8 ـ 64.
[7]. ر.ک: نهج البلاغه،‌ خطبه 180، و ر.ک: فعال عراقی، حسین، دانستنی‌های قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان، تهران، نشر سبحان، چاپ اول، 1378، ج 2، ص 17ـ 514
[8]. جان بی ناس، تاریخ ادیان، تهران، علمی فرهنگی، چاپ هفتم، 73، ص 20 ـ 21.
منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات

بازنشر

دیدگاه‌ها

سلام جدا عالی کار می کنید خدا حفظتان کند خدا خیرتان دهد التماس دعا

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.