میخواستند کشیش شوم اما شیعه شدم !
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ این روزها اسلام هراسی در جهان به واسطه رسانههای صهیونیستی و غربی و تروریستهای دست نشانده آنها قوت و حدت بسیاری یافته است، اما با این وجود وقتی از دیدگاه یک حقیقت جو وارد دنیای اسلام میشویم راحتتر میتوانیم بفهمیم که دلیل این هجمه چیست. اسلام آخرین و کاملترین دین الهی است که بدون تردید تمام حقیقت جویانی را که با آن آشنا شدهاند را به خوب جذب میکند. قدرت بالای جذب نخبگان در اسلام شاید مهمترین علت هراس ابرقدرتها از آن است. آنچه که در زیر میخوانید گفتوگوی ما با یکی از شخصیتهای مشهور مسیحی است که با تحقیق و مطالعه اسلام گرویده و مکتب اهل بیت را برگزیده است. کتابهای وی به زبان فرانسه از جمله کتابهای مرجع برای حقیقتجویان محسوب میشود. دکتر محمّدباقر مونتوبوتو اهل کنگو است که قرار بود روزی کشیش شود اما اتفاقاتی باعث شد مسیر زندگیاش تغییر پیدا کند و مسلمان شود؛ چنانچه امروز او از جمله مبلغان و فعالان تشیع در کشور کنگو میباشد که بارها از سوی مخالفان مورد تهدید و هم قرار گرفته است. این شخصیت برجسته رئیس دانشگاه اسلام در کشور کنگو است و چندین بار از طرف مسیحیان افراطی و وهابیون تهدید شدهاند و از درج عکس وی معذوریم.
- شما از یک خانواده متعصب به مسیحیت هستید چطور شد که مسلمان شدید و تغییر دین دادید؟
بله خانواده ما کاتولیک است که بسیار هم به اصول مسیحیت نقید دارند اما از همان سنین کم وقتی انجیل را میخواندم میدیدم در مقام مقایسه با اسلام به عنوان دینی که هردو الهی هستند خیلی تفاوت دارد مثلاً در انجیل به مسئله روحالقدس اشاره کرده بود من درباره آن ابهام داشتم و خدا کمک کرد توانستم آن را حل کنم. در انجیل میخواندیم که حضرت عیسی در روزهای آخر زندگی خود به شاگردانشان سفارش میکرد یک نفر از طرف خدا میآید و شما را به حقیقت میرساند قبل از آن هم این را پیامبران گفته بودند ولی چون ظرفیت و تحمل آن را نداشتید آن فرد بعد از من میآید شما را به حقیقت میرساند این بود که در نظر انجیل مردم تحمل شنیدن حقیقت را از زبان حضرت عیسی نداشتند و باید فرد دیگری میآمد تا حقیقت را منتقل کند اما آنچه مهم است این بود که عیسی گفته بود بهتر است من بروم تا او بیاید. اینجا برایم سؤال بود که چه کسی قرار است بیاید بر اساس تعالیم مسیحیت او روحالقدس بود؛ درحالیکه قبل از این روحالقدس آمده بود و حالا قرار است باز هم بیاید با خود گفتم چرا باز میگویند روحالقدس باید بیاید آیا ما یک زوج روحالقدس داریم یا تک است و این ابهام برای من بود و به این نتیجه رسیدم که ما تنها یک روحالقدس داریم من کم کم دچار تردید شدم و رفتم به دنبال حقیقت تا این که اسلام به سؤالاتم پاسخ داد بعد از مطالعه و تحقیق زیاد متوجه شخصیت برجسته پیامبر اسلام شدم و به ایشان علاقه پیدا کردم؛ در واقع نقطه عطف گرایشم به اسلام ایشان بود
- از طریق کتاب یا فرد خاصی با اسلام آشنا شدید؟
قبل از این در مدرسه ما تنها کشیشان تدریس میکردند ولی بعد از دولتی شدن مدارس، رهبران سایر ادیان هم توانستند درس بدهند برای همین تعدادی مسلمان در مدرسه ما بودند یکی ازهمکلاسیهایم مسلمان بود روزی بعد از تمام شدن کلاس با هم درباره ادیان صحبت میکردیم چون چیزی از اسلامی نمیدانستم برایم جالب بود حرفهایش به دلم نشست از آن به بعد هر وقت با او مباحثه میکردم کم میآوردم و شکست میخوردم. یکبار هم کنجکاو شدم ببینم مسجد کجاست و چطور جایی است با او به مسجد رفتم تا از نزدیک مسجد را ببینم
- چطور جایی بود؟
با کلیسا خیلی فرق داشت آنجا همه نماز خواندند بعد از نماز، امام جماعت با روی خوش با همه برخورد میکرد و از همه حتی غیر مسلمانان هم پذیرایی کردند با ایشان صحبت کردم به خوبی سؤالاتم را پاسخ داد این بود که تصمیم گرفتم مسلمان شوم زیرا وقتی مسیحی بودم میگفتند خدا یکی است و حضرت عیسی فرزند خداست اما وقتی مسلمان شدم فهمیدم این شرک است و خدا فرزندی ندارد و حضرت مسیح هم یکی از بندگان و مخلوقات خداست فرزند خدا نیست
- شما زمانی که مسلمان شدید با شیعیان هم ارتباطی داشتید؟
وقتی مسلمان شدم نمیدانستم شیعه یا سنی بودن چیست چون در اطراف ما هرکس مسلمان میشود سنی شافعی است کمتر شیعیان فعالیت دارند البته خارجیهای لبنانی و پاکستانی شیعه بودند ولی نمیگفتند ما شیعه هستیم.
- چرا تقیه میکردند!؟
نه تبلیغ نداشتند مراسم دینی خودشان را جداگانه برپا میکردند و کاری به سایرین نداشتند برای همین شناختی نسبت به آنها نبود که بدانیم تشیع چه تفکری و منشی دارد
- چطور شیعه شدید؟
من وقتی کاتولیک بودم بسیار به اصول دین اعتقاد داشتم. ما یک خانواده کاتولیک عرفانی و معتقد بودیم اما از آنجا که همیشه به دنبال حقیقت بودم و روحیه کنجکاوی داشتم یکبار کتاب چهارده معصوم را به زبان فرانسوی دیدم و خواندم برایم جالب بود مثلاً حدیثی از یکی از امامان خواندم که یادم نیست کدام امام بود اما نوشته بود روزی این امام صبح به مکه مشرف شدند بعد از نماز به کوفه رفتند و بعد دوباره به مدینه برگشتند. این توانایی در دین کاتولیک فقط به حضرت مسیح نسبت داده میشود پس من دیدم که باید آن فرد قدرت الهی داشته باشند و یک انسان معمولی نیست کنجکاو شدم تا بیشتر بدانم و حقیقت مطلب را درک کنم و دیدم مذهب تشیع به دلیل وجود اهل بیت کاملتر است و بلافاصله تردید را کنار گذاشتم و شیعه شدم.
- برخورد خانواده چگونه بود به راحتی پذیرفتند؟
مادرم خیلی ناراحت بود چون همیشه آرزو داشت که از بین چند فرزندی که دارد یکی از آنها کشیش بزرگی بشود و به آن افتخار کند بیشتر از همه هم روی من حساب باز کرده بود دعا میکرد کشیش بشوم و در راه خدا خدمت کنم، ولی بعد از تغییر دین و مسلمان شدن خیلی از من هم ناامید شد و نگران بود اما پدرم اهل گفتوگو بود میخواست مطمئن شود که من از روی احساس دین تازه را انتخاب کردهام یا عقلانیت و تدبر و یا این که متأثر از دوستان و اطرافیان بودهام. مدام از من سؤال میکرد و من یکی یکی همه را با دلیل جواب میدادم؛ وقتی متوجه شد از روی تحقیق و مطالعه اسلام را پذیرفتهام قبول کرد حتی زمانی که شیعه شدم به من گفت شما مسیحی واقعی شدید از آن زمان پدرم با لطف و مهربانی بیشتر با من برخورد میکرد تا از دنیا رفت، ولی متأسفانه مسلمان نشد.
- مادر را چگونه متقاعد کردید؟
خیلی سخت. در منطقه ما یک کشیش بسیار معتبر و معنوی است که برای همه قابل احترام و تأیید است و کشیشها زیر نظر او هستند مادرم آرزو داشت روزی مثل او شوم؛ وقتی تغییر دین من را متوجه شد سراغ آن کشیش رفت و از او خواست تا کمک کند پسر منحرف شدهاش را نجات بدهد و به نوعی از او کمک بگیرد. او تقریباً هفتهای یکبار به خانه ما میآمد با من حرف میزد و از اسلام و دوستانم و کارهایی که میکنم میپرسید و به کارهایم و حرفهایم خوب نگاه میکرد من هم همه را آرام جواب میدادم حدود یک ماه همین طور گذشت من به همه سؤالات او جواب دادم بعد از آن پیش مادرم رفت و گفت خیالت راحت باشد پسرتان منحرف نشده، بلکه به دینی راستین و راه درست رفته است نگران نباشید زیرا دو اسلام داریم اسلام منحرف و خشن و اسلام حقیقی و آسمانی پسر شما به اسلام حقیقی پیوسته است و چون حرفهای او برای مادرم سند بود خیالش راحت شد که من منحرف از راه خدا نشدهام
- وضعیت شیعیان در کنگو به چه صورت است؟
کنگو کشوری لائیک است همه ادیان میتوانند آزادانه فعالیت داشته باشند و مانعی وجود ندارد شیعیان هم مانند بقیه اگر در چارچوب نظام عمل کنند و ضربهای وارد نسازند میتوانند تبلیغات دینی داشته باشند اما به نسبت مسیحیان کم هستند؛ البته 4 تا 5 سال پیش روز قدس میخواستند راهپیمایی داشته باشند دولت اجازه نداد بیشتر نسبت به شیعیان شناخت کمی است و آنها در خانه یا حسینیههای خود مراسم میگیرند.
- رسانه ای هم دارند؟
نه از رسانههای دیگر استفاده میکنند مستقل نیستند الآن تقریباً از رسانههای مجازی بیشتر بهره میبرند و میتوانند در تلویزیون برنامههایی به زبان فرانسه و عربی دارند فقط در چارچوب قانون باید باشد و باعث رنجش سایر ادیان نشوند.
- مسیحیان چطور؟
آنها تعدادشان زیاد است زیرا اغلب مردم کنگو مسیحی هستند مانند خانواده خود من که کاتولیک گرایش دارند مذهبی که بدون خشونت است برای همین به شیعه نزدیک است و میتوان با تبلیغات خوب آنها را جذب اسلام شیعی کرد در کاتولیک مراسم عبادی جمعی وجود دارد و به اخلاق و رفتار توجه زیادی میشود
- پس وظیفه مبلغانی چون شما سنگین است؟
بله باید رفتار و گفتارمان یکی باشد، زیرا اگر کسی کار تبلیغی میکند اما در عمل به گونه دیگر باشد این باعث گریز و بدبینی میشود. کاتولیکها به مسائل اخلاقی و رفتار خیلی اهمیت میدهند مثلاً در میان کشیشان ازدواج معنایی ندارد و آن را نقص میدانند زیرا نمیگذارد به خدا نزدیک شوند ولی با این وجود به اخلاق اهمیت میدهند. یک مبلغ باید رفتار و گفتارش یکی باشد تا تأثیرگذاری داشته باشد
- وهابیون در کنگو چقدر فعالیت دارند؟
آنها به عنوان مبلغان اسلامی خیلی کار میکنند و اکثر افرادی که وهابی میشوند را برای تحصیلات بالاتر به عربستان میفرستند تا تعالیم وهابیت را بهتر یاد بگیرند بعد از تحصیلات همان افراد مبلغ وهابیت شده و به کشور برمیگردند، ولی چیزی که هست با وجود تمام این فعالیتها و سرمایهگذاریها به دلیل خشونت و تندروی که دارند برای مردم جذاب نیستند.
- کنگو را بیشتر به آزادیخواه و انقلابی معروفش پاتریس لومومبو میشناسند آیا هنوز این شخصیت بین مردم کنگو به خصوص جوانان مطرح است؟
بله بسیار زیاد. مردم به این قهرمان ملی علاقه دارند و او را میشناسند و به داشتنش افتخار میکنند کتابهای درسی از او مطالب زیادی میخوانیم، زیرا استقلال کنونی مردم کنگو در نتیجه تلاشهای او بود پس امکان ندارد فراموشش کنند.
- کنگو ازجمله کشورهایی است که مدت زمان زیادی تحت استعمار غربیها بوده امروز هم غیرمستقیم بر آن تسلط دارند آیا برای جلوگیری از ترویج اسلام میان مردم به خصوص جوانان فعالیت خاصی انجام میدهند؟
مشکل ما هم همین است که تمام مدارس تا دانشگاهها مسیحی است که آموزههای مسیحیت را دارند و مردم مجبورند تا فرزندان خود را به این مدارس بفرستند مسلماً خواه ناخواه فرهنگ غربی به آنها القا و آموزش داده میشود؛ البته ما سعی کردهایم تا فرهنگ اسلامی و بومی کنگویی را بیشتر ترویج دهیم ولی فرهنگ اسلامی فضایی برای گسترش در مقابل فرهنگ غربی ندارد.
- به عنوان یک شخصیت برجسته علمی و دینی که فعالیت تبلیغی هم دارید آینده اسلام را چگونه میبینید؟
آینده روشنی برای اسلام است این را من نمیگویم و شعار نمیدهم بلکه خود خداوند در قرآن فرموده است که آینده اسلام روشن است. ما به عنوان مسلمان باید نمود دین اسلام و مذهب تشیع در حرف و عمل باشیم به همگان نشان بدهیم که چه دینی داریم، زیرا مردم دنیا تشنه حقیقت هستند حقیقتی که تنها و تنها در اسلام است.
- اولین باری که به ایران و قم آمدید، چه چیزهایی توجه شما را به خود جلب کردند؟
اولین بار که به ایران آمدم، امنیت و ثبات موجود در ایران توجه مرا به خود جلب کرد؛ چرا که من تصور دیگری از ایران در ذهن داشتم. در بسیاری از نقاط جهان، مردم اخبار یا تصاویر بدی در مورد ایران ارائه میکنند؛ مثلاً، اگر به کنگو یا بلژیک یا سایر کشورها بروید، هر روز دیدگاهها، اطلاعات و تصاویر بد و نادرستی در مورد ایران میشنوید. در کنگو هیچ کس نیست که بگوید این اطلاعات اشتباه است. وقتی تبلیغات آمریکا و سایر کشورها علیه ایران هستند، شما به خود میگویید که حتماً ایران چنین است. اما زمانی که فردی به ایران سفر میکند، میبیند که واقعاً این طور نیست. وقتی با مردم صحبت میکنید، مردم درباره انقلاب و جنگ هشت ساله ایران و عراق تعریف میکنند. دست حمایت امام زمان (عج) در این کشور، قابل مشاهده است و میتوان چنین نتیجه گرفت که این انقلاب، انقلاب حضرت مهدی (عج) است. وقتی به قم میآیید، تازه میفهمید که چرا امام خمینی رحمهالله فرمودند: قم، مدینة البرکة است. همه امور مهم مانند انقلاب اسلامی ایران از قم شروع شده و میشوند. امام خمینی رحمهالله نیز پرورش یافته قم است. اگر کسی بخواهد امر مهمی را آغاز کند، باید به قم بیاید. روایاتی وجود دارند که میگویند هنگامی که امام زمان (عج) ظهور میکند، همه امور از قم آغاز میشوند. وقتی شما در قم ماندگار میشوید، دلیل این را خواهید فهمید.
منبع: سایت بصیریت، شناسه مطلب: 272972، چهارشنبه 29 بهمن 1393.
افزودن نظر جدید