عبارت مکتوب بر شمشیر پیامبر رحمت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حق در جهان بر قرار نمیشود، مگر اینکه باطل در هم کوبیده شود. نبرد حق و باطل، خود حقیقتی است که همه ادیان الهی و اندیشه سالم انسانی بر آن صحه گذاشته و میگذارند. در این میان شریفترین کائنات، انبیای عظام به جهت اقامه حق، مجاهدتها کردند تا زنجیرها را از جسم و جان مردم باز کنند. آزاد کردن انسانها از بندگی طاغوت، امری است که فی نفسه مستلزم مبارزه فکری و نظامی است.
مردان حق اما در همان حال نیز نیت خدایی و گرَوِش الهی خود را از یاد نمیبرند. مولا علی (علیه السلام) آن هنگام که عمرو بن عبدُوَد را به درک واصل میکند، جز بندگی به درگاه معبود هدفی ندارد و هیچ قصد دیگری در ذهن خود نمیپروراند. این همان سنت نبوی است. به زیر کشیدن گردنکشان از سویی، و محبت و یاری رساندن به مظلومین از سویی دیگر! و توجه به پروردگار در هر حال ! این است سیره و منش محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم).
در عصر رسالت پیامبر اکرم، جنگهایی بر ایشان تحمیل شد. نبردهایی که طبیعتاً موجب از بین رفتن جان و مال عده ای میشد. لیکن آقا رسول الله در جبهه نبرد و در سختترین شرایط نیز خود را ملزم به رعایت اصول الهی میدانستند (از جمله اینکه هیچ بیگناهی نباید آسیب ببیند). که در آن اصول، درسهایی شگرف برای اهل معرفت است.
امیر المؤمنین علي (علیه السلام) نقل کرده اند که دیدم بر قائمه (دسته) شمشیر پیامبر این عبارت نوشته شده بود: «صِل مَن قَطَعَکَ وَ قُل الحَقَّ وَ لَو عَلىَ نَفسِکَ وَ أحسِن إلَى مَن أساء إلَیکَ [1] پیوند دوستی برقرار کن با کسی که از تو بریده است. حق را بگو، گرچه بر ضرر تو باشد. خوبی کن به کسی که با تو بدی کرده است.»
چه عبارات پرمغزی! انسان در اوج قدرت باشد و به خویشتن چنین اندرز دهد؟! به راستی کدامین کسی را در تاریخ میشناسیم که چنین خود را پند دهد؟ آیا جز کسی که غرق در محبت خدا باشد، میتواند اینگونه بیاندیشد(آن هم در سختترین شرایط )؟ مردان خدا، حتی از شمشیرشان نیز رایحه ارزشهای الهی و تعالی انسانی به مشام میرسد. شمشیری پس از پیامبر به مولا علی (علیه السلام) به ارث رسید.[2] شمشیری که جز برای اقامه حق و دفاع از ارزشهای الهی به کار نرفت.
پینوشت:
[1]. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، قم: انتشارات جامعه مدرسين، 1413 هـ.ق، ج 4، ص 179، حدیث 5403
علامه مجلسى، بحار الأنوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1404 هـ.ق، ج 16، ص 99، حدیث 37؛ همان، ج 71، ص 157
شیخ صدوق، الأمالی، تهران: نشر کتابخانه اسلامیه، 1362. مجلس 17، ص 72.
ورام بن ابى فراس، مجموعة ورام، قم: انتشارات مكتبة الفقيه، ج 2، ص 156.
[2]. ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، االکافی، تهران: نشر دارالکتب الاسلامیة، 1365. ج 1، «بَابُ مَا عِنْدَ الْأَئِمَّةِ مِنْ سِلَاحِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَتَاعِهِ» و «بَابُ أَنَّ مَثَلَ سِلَاحِ رَسُولِ اللَّهِ ص مَثَلُ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ»، ص 235-238
افزودن نظر جدید