آیا شیعیان غلو می‌کنند؟

  • 1393/12/03 - 11:22
یکی از تهمت‌هایی که مفتیان وهابی به شیعیان می‌زنند این است که شیعیان در مورد امامانشان غلو می‌کنند و در مورد آنان مطالبی را می‌گویند، که برخلاف آیات قرآن و روایات معتبر است؛ به عنوان مثال این حدیث را از منابع شیعه مطرح می‌کنند: «عندنا علم ما کان و ما هو کائن إلی أن تقوم الساعة.[1] و نزد ماست علم هر آنچه اتفاق افتاده و هر آنچه تا روز قیامت...

یکی از تهمت‌هایی که مفتیان وهابی به شیعیان می‌زنند این است که شیعیان در مورد امامانشان غلو می‌کنند و در مورد آنان مطالبی را می‌گویند، که برخلاف  آیات قرآن و روایات معتبر است؛ به عنوان مثال این حدیث را از منابع شیعه مطرح می‌کنند: «عندنا علم ما کان و ما هو کائن إلی أن تقوم الساعة.[1] و نزد ماست علم هر آنچه اتفاق افتاده و هر آنچه تا روز قیامت اتفاق می‌افتد.» و بعد آن را مغایر این آیه شریفه می‌دانند: «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَایَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ [انعام/59] و نزد اوست کلیدهای غیب و جز او کسی از آن‌ها آگاه نیست.» و مدعی می‌شوند این‌که شیعیان می‌گویند؛ ائمه ما تمام علوم را تا قیامت دارا هستند. برخلاف آیه شریفه بالاست و غلو است! چون شیعیان ائمه خود را در رتبه خدا قرار می‌دهند!

در جواب باید بگوییم؛ طبق این آیه شریفه: «...وَ ما کانَ اللهُ لِیُطلِعَکُم عَلَی الغَیبِ وَ لکنَ اللهَ یَجتَبی مِن رُسُلِهِ مَن یَشاءِ...[آل‌عمران/179] و خداوند قصد ندارد که شما را از غیب آگاه سازد. ولی از میان فرستادگانش هر که را بخواهد (برای آگاه کردن از غیب) برمی‌گزیند.» و بسیاری آیات دیگر خداوند علم غیب را به هرکس که سزاوارش باشد عطا می‌کند. پس اینکه کسانی به اذن خداوند علم غیب داشته‌باشند مورد قبول قرآن است. حال اگر شیعه به استناد آیه شریفه تطهیر (که به اعتراف، صحیح مسلم [2] و بسیاری کتب معتبر دیگر) در حق بیت (علیهم السلام) آمده و خدا شهادت داده که آن‌ها از هر پلیدی ظاهری و باطنی منزه‌اند؛ یا بنابر اینکه خدای حکیم، علی (علیه السلام) را در آیه مباهله [3] نفس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌داند؛ و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از بین تمام اصحاب و یارانش تنها علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) را برای مباهله با مسیحیان نجران انتخاب می‌کند و هزاران فضیلت دیگر اهل بیت (علیهم السلام) از این باب، معتقد باشند که خدای حکیم به آنان علم غیب داده و از آینده خبر دارند، از نظر شما مفتیان، این عین کفر و شرک است و قتل شیعه به خاطر این واجب؟! ولی اگر شماها، مشابه این قضایا  برای افراد دیگری که می‌پسندید، نقل کردید، هیچ اشکالی ندارد. بلکه عین ایمان و توحید است و مورد تقدیر! به عنوان مثال؛ شما در رابطه با حذیفه و ابو سعید خدری که مدتی قبل از اسلام، بت پرست و مشرک بودند و به برکت اسلام به طرف خداوند و توحید گرویدند، غلو نمایید اشکالی ندارد!

در سنن ترمذی که از صحاح سته اهل سنت است و نیز در کتاب مسند احمد بن حنبل که رئیس حنابله است و می‌گوید هر حدیث صحیحی بود من در کتابم جمع کردم، از قول حذیفه نقل می‌کنند: «قام فینا رسول الله (صلی الله علیه و سلم) فأخبرنا بما یکون فی أمته إلی یوم القیامة.[4] پیامبر(صلی اله علیه و آله و سلم) خبر داد ما را به هرچه که تا روز قیامت برای امتش اتفاق خواهد افتاد.» از ابو سعید خدری هم نقل می‌کنند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز عصر را خواند و بعد: «... و أخبر بما هو کائن إلی یوم القیامة.[5] خطبه خواند و خبر داد از هرچه که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد.» از نظر مفتیان وهابی، این غلو نیست و قائلین به آن مشرک و کافر نیستند و قتلشان واجب نیست، ولی وقتی شیعه می‌گوید؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) آگاه به علوم إلی یوم القیامة است، شرکش ثابت و قتلش واجب است!

باز هم از حذیفه یمانی که می‌گوید: «و الله لإنی أعلم الناس به‌کل فتنة هی کائنة فیما بینی و بین الساعة.[6] قسم به خدا من عالم‌ترین بشر هستم به تمام اتفاقاتی که از الان تا قیامت اتفاق می‌افتد.» آیا طبق استدلال شما، حذیفه غلو نکرده و قتلش واجب نیست؟! یا در مورد او توجیه می‌کنید که صحابه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و حق دارد بگوید، ولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) جزء صحابه نیست و حق ندارد بگوید! و اگر گفت که من تا روز قیامت از اتفاقات و حوادث خبر دارم، نادرست است و شیعیان این  مطلب را از خودشان آورده‌اند!

واقعاً که چه استدلال ضعیفی و چه حرف باطلی است! اگر گمان کنیم که نزدیک‌ترین همدم و مونس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)  که در منابع اهل سنت نفس پیامبر خوانده شده از علم غیب بهره‌ای ندارد ولی سایر اصحاب آن حضرت علم غیب دارند! به عبارتی اگر قرار باشد کسی علم غیب داشته باشد بعد از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) است و اگر قرار باشد چنانچه آقایان مدعی‌اند کسی جز خدا از علم غیب خبر نداشته باشد پس حذیفه و ابوسعید خدری و دیگران، هیچ کدام شایستگی علم غیب داشتن را ندارند و اگر اینگونه باشد اهل سنت باید در بسیاری از احادیث صحیحه خودش هم شک کند! چون با آیات قرآنی که این مفتیان، تفسیر می‌کنند مخالف است!! 

پی‌نوشت‌:  

[1]. الکافی، شيخ کلینی، چاپ پنجم، 1363 ش، چاپخانه حیدری، تهران، ایران، ج1، ص 239
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالفکر، بیروت، ج 4، ص 1883
[3]. آل عمران/ 61
[4]. مسند احمد،  احمد حنبل، ناشر: دارالصادر، بیروت، ج4، ص 254/ سنن ترمذی، ترمذی، ناشر دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، ج 3، ص 327 / مستدرک حاکم، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیه، بیروت،1411 ق، ج 4، ص 472
[5]. مستدرک حاکم، ج 4، ص 505 / درالمنثور، سیوطی، دارلفکر، بیروت،1993 م، ج2، ص 72 /تهذیب الکمال مزی، مزی، موسسه الرساله، بیروت، 1400 ق، ج 27، ص 142
[6]. صحیح مسلم، ج 4، صفحة 2216.
المستدرک علی الصحیحین، جزء 4، ص 518. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، تحقیق محمد رشاد سالم، ناشر: موسسه قرطبه، 1406 ق، جزء 8، صفحة 137

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.