صوفی نشان دادن پیامبر توسط نورعلیشاه ثانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجایی که روش صوفیه در ساختن تاییدیه برای خود آن است که شخصیتهای بزرگ را به خود منسوب کنند، تا مفری برای عقیده خبیثه خود داشته باشند، این بار نوبت به حضرت رسول رسیده و بیان کردهاند که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) صوفی بود و تابع قطب وقت!
در دوره حیات حضرات معصومین(علیم السلام) وظیفه عموم مردم تبعیت و پیروی از ایشان بود. اما در زمان غیبت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وظیفه مردم تبعیت از فقهایی است که شرایط تبعیت را داشته باشند و شرایط تبعیت از زبان امام معصوم بیان شده است. چنانکه امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودهاند: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ.[1] هر کدام از فقها که صیانت نفس دارد، از دینش محافظت مینماید، با هوای نفس مخالفت میکند و امر مولای خود(ائمهی معصومین) را اطاعت میکند، پس بر مردم است که از او پیروی کنند.» حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): «و اما الحوداث الواقعه، فارجعوا الی رواة حدیثنا، فانهم حجت الله علیکم و انا حجت الله علیهم.[2] و اما در حوداث اتفاقیه، پس رجوع کنید به راویان حدیث ما (فقها و مجتهدین)، که آنان از ناحیهی من حجتاند بر شما و من حجت خدا هستم بر آنان.»
اما در این میان صوفیه خود را تافته جدا بافته از دین مبین اسلام قلمداد کرده و پیروان خود را به پیروی از قطب خود فرا میخوانند. ایشان قطب بدون هیچ دلیل و مدرک روایی نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میخوانند و برای او مقاماتی قائل هستند. صوفیه برای اینکه مقام قطب را نزد پیروان خود موجه جلوه دهند دست به داستان سازی زده تا جایی که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را به عنوان مرید حضرت ابوطالب معرفی میکنند و درباره ایشان میگویند حضرت سالها در خدمت ابوطالب بود تا به تکامل برسد. ملاعلی گنابادی(نورعلیشاه ثانی) در این رابطه میگوید: «اگر سوال شود که انبیاء تمام در اصلاب آباء و ارحام امهات مطهرند «و یطرکم تطهیرا [سوره احزاب، آیه 33] شما را پاك و پاكيزه گرداند» و مطهرتر کلّ، محمد است، پس محتاج به مربی باشد، جواب گوییم که البته مربی داشت که او را از نقص به کمال رسانید و مربی آن حضرت باید کامل باشد. لذا از پستان ابیطالب شیر خورد و در تربیت ابیطالب بود و سالها خدمت ابیطالب نمود که قطب وقت بود.[3]
و مطلب دیگری در این زمینه است که میگوید: «حضرت (مراد حضرت رسول صلی الله علیه و آله است) خلیفه ابوطالب و ابوطالب خلیفه عبدالمطلب تا به آدم رسد.»[4] صوفیه با سوء استفاده از جهل برخی از پیروان خود از مسائل دینی، دست به تحریف معارف دینی به نفع خود میزنند. این فرقه از به عهده گرفتن سرپرستی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در دوران نوجوانی توسط ابوطالب این برداشت را به نفع خود کردهاند و گفته اند که پیامبر مرید ابوطالب بود تا بتوانند از این داستان سرایی بهره برده و مردم را به تبعیت از قطب خود فرا خوانند. با توجه به معارف اسلامی در هیچ جایی تبعیت اعتقادی پیامبر(صلی الله علیه و آله) از کسی نیامده است. درحقیقت صوفیه با چنین کاری سعی دارند تا مردم عادی را متقاعد کنند تا با ایشان به عنوان نماینده و جانشین امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت نمایند. در حالی که همین نماینده فعلی که خود را موید از جانب خداوند میداند نمیتواند کلام خداوند را که برای هدایت مردم نازل شده را درست و بدون غلط از روی قرآن کریم بخواند. مگر میشود کسی مدعی ارشاد مردم به سوی حق باشد ولی حتی نتواند کلام خداوند را به درستی بخواند. کسی که چنین است، چگونه میتواند معانی یا تفسیر قرآن کریم را فهمیده سپس برای مردم بیان کند؟
پینوشت:
[1]. طبرسی، احتجاج، نشر مرتضی، مشهد، 1403 قمری، ج2، ص458
[2]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 53، ص 181
[3]. گنابادی ملاعلی(نورعلیشاه ثانی)، صالحیه، چاپ سوم، 1351 شمسی، ص 200، حقیقت 255
[4]. همان، ص 223
افزودن نظر جدید