نهی پیامبر از افراط در زهدگرایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جنبش صوفیه که از زهد گرایی آغاز و کم کم مبدل به صوفیه فرقهای شد، از آغاز تاکنون بستر مخالفت با شرع و بزرگان شرع را در برخی موارد آماده کرد. در این میان بزرگان شرع و دین مقدس اسلام خصوصا وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله) با کجرویهای ایشان مخالفت کرده و ایشان را به صراط حق راهنمایی مینمودند. برای نمونه از کجرویهای زهاد آن زمان، که نتیجه زهد افراطی ایشان فراهم آمدن بستر مناسب برای ظهور صوفیه بود را متذکر میشویم.
حضرت رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) مسلمين را از استغراق در رياضت و گرايش به رهبانيت منع ميکردند. چنانچه عبدالله بن عمر بن عاص را که میخواست در تمام سال روزه بگيرد نهی نمودند و عثمان بن مظعون را که در صدد بود که ترک زن و فرزند بگويد و به سير و سفر(که مرسوم در بزرگان صوفيه است) بپردازد نيز از اين کار باز داشتند.[1] و نیز حضرت رسول اکرم(صلی الله عليه و آله) به عثمان بن مظعون که ترک کار و زندگی کرده و به مسجدنشینی و انجام عبادت روی آورده بود فرمود: «ان الله تعالی لم یکتب علینا الرهبانیة. انما رهبانیة امتی الجهاد فی سبیل الله.[2] خداوند متعال بر امت من رهبانیت را مقرر نداشته است، و رهبانیت امت من همان جهاد در راه خداست.»
باید دانست در مقابل برخی افراطیون زهد گرایی، اعمال برخی از زهاد صدر اسلام کاملا معتدل بود. اما در کنار اعمال عبادی به کارهای معاش و تکالیف اجتماعی مشغول میشدند و با هر مشکلی مبارزه میکردند و در تلاش بودند که اوضاع و احوال بهتری در جامعه مسلمانان به وجود آورند. در این میان فقرای اهل صفه بیش از دیگران زاهد و عابد بودند و چون دین اسلام براساس "ترغیب و ترهیب" است، لذا مهمترین عامل حیات مذهبی مسلمانان در سده نخست ترس بود. ترس از خدای انتقام گیرنده و ترس از مرگ و حساب روز قیامت و ترس از گناهی که سبب سوختن در آتش جهنم میشده است. این نوع نگرش انسان را به "انزوا و گوشهنشینی و تسلیم در برابر اراده الهی" سوق میدهد و این حالت درواقع قدیمترین شکل تصوف اسلامی است.[3] گروهی که برای طلب نجات اخروی و ترس از زیانکاری در روز قیامت از دنیا کنارهگیری کردند و به واسطه سست بودن اراده و کجی سلیقه راه افراط و مبالغه را در عبادت پیش گرفتند، میتوان گفت در خود اراده و قدرت اراده معاش و ادای وظایف اجتماعی را به همراه انجام اعمال عبادی نمیدیدند، لذا به یکباره از دنیا و هرچه ممکن است که سبب آلودگی معنی شود چشم پوشیدند و عمر خود را برای عبادت مصروف داشتند و از جاده اعتدال و میانهروی و دستور اساس قرآن که بهرهگرفتن از نعمتهای دنیوی در حد متعارف است، منحرف شدند.[4] این در حالی بود که سیره پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) برخلاف زهادی بود که ترک کار و زندگی میکردند و از ترس معاش و گرفتاریهای اجتماعی و از ترس آلودگی به مسائل دنیا، ترک دنیا گفته و به کل از دنیا گریزان شدند. حضرت محمد مصطفی(صلي الله عليه و آله) به عنوان کسی که از سوی خداوند بر وی وحی نازل میشد و نیز کسی که معرف دین بود، هرگز گرایشهای و رفتار افراطی را حتی در حوزه عبادت خداوند جایز ندانسته و با این نوع گرایشها و عاملین آن برخورد مینمودند و ایشان را به صراط حق راهنمایی مینمودند.
پینوشت:
[1]. زرینکوب عبدالحسین، ارزش ميراث صوفيه، امیرکبیر، 1392، ص ۴۴
[2]. مجلسى محمد باقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ناشر اسلامیه، تهران، ج 70، ص 114
[3].فروهی نصرتالله، کارنامه تصوف، نشر افکار، 1387 شمسی، ص 87
[4].همان، ص 88
افزودن نظر جدید